عکسها و کتابهای پیمان هوشمندزاده در پشت سانسور
ارشاد مجوز “شاخ” را پس گرفت!
مجوز انتشار “شاخ”، چهارمین کتاب داستان پیمان هوشمند زاده پس از دوبار انتشار و توزیع در بازار کتاب، از ناشر این اثر پس گرفته و جلوی انتشار آن گرفته شد. پیش از این نیز دو نمایشگاه عکس این هنرمند گرفتار سانسور وزارت ارشاد شده بود.
نشر چشمه با انتشار خبر پس گرفته شدن مجوز کتاب “شاخ”، در وب سایت خود اضافه کرده است: «دومین مجموعهداستان پیوستهی پیمان هوشمندزاده برای نخستینبار در زمستان ۸۸ منتشر شد و در تابستان ۸۹ به چاپ دوم رسید. این کتاب پس از انتشار در جایزهی ادبی روزی روزگاری نامزد دریافت بهترین مجموعهداستان سال ۸۸ شد. اما بهتازگی ادارۀ کتاب وزارت ارشاد مجوز انتشار این کتاب را از نشرچشمه پس گرفته است.»
این نویسنده- عکاس 41 ساله ایرانی که طنز، یکی از ویژگی های اصلی داستانها و عکسهایش است، تاکنون هفت نمایشگاه عکس انفرادی برگزار کرده و در بیش از 32 نمایشگاه گروهی عکس آثارش به نمایش درآمده است.
اما از سال 87 تا کنون دوبار با مشکلاتی برای نمایش آثارش مواجه شده است. سال 87 نمایش عکسهای هنری اش در گالری اثر تهران، به بهانه توهین به مقدسات توقیف شد. موضوع عکسهای نمایشگاه او عکاسی از شیشه ماشینهایی بود که افراد مختلف در پشت آن به صورت مدل پز گرفته بودند و نوشته های تزئینی با نمادهای مذهبی یا شعرهای عامیانه بر شیشه ها نصب شده بود.
امسال نیز نمایشگاه عکس او در گالری آران با سانسور مواجه شد و بخشی از عکسهای او از نمایش بر دیوارهای گالری بازداشته شدند. موضوع نمایشگاه عکس او در این گالری “اسکناسها، له شده ها، چاقوها و زمان” بود. ظاهرا این بار نیز بهانه ای مثل توهین به ارزشهای مذهبی برای عکسهای هوشمندزاده دردسر ایجاد کرده بود. این در حالی است که او چه در عکسها و چه در نوشته هایش نگاهی طنزآلود به مسائل اجتماعی دارد.
پیمان هوشمندزاده که کارش را در عکاسی، با مستند اجتماعی و عکاسی خبری آغاز کرده، در چند سال اخیر به عکاسی هنری نیز روی آورده که در بیشتر این آثار نیز طنز، یک ویژگی مشترک است. “ یک حساب سرانگشتی”، “سبیل”، مجموعه خروسها و همین مجموعه از سانسورگذشته اسکناسها و زمان، از این جمله اند.
مجموعهداستان “شاخ”به روایت روزمرگیهای دو سرباز در مرز ایران ِ بعد از جنگ میپردازد. نشر چشمه پیش از این در توضیح “شاخ” نوشته بود:
دو سرباز، یک مرغ ریقو و یک خروس ریقوتر شخصیتهای اصلی داستان «شاخ» هستند. گاهی سرهنگ و ستوان و سرباز آشخور هم به داستان سرک میکشند و هم چنین دختری که «بیسیمچی آنطرف خطیها» است و فارسی را خوب بلد است و نمنم باهاش رفیق شدهاند.
روایت “شاخ”، دیالوگمحور است و داستانها خطی و خلوت. هوشمندزاده راویاش را رها کرده تا فحاشی کند و تکّههای اروتیک بار رفیقش کند و زبان کوچه-بازاری در داستان ایجاد کند؛ اما گاهی رنگ و بوی زبان امروزی میشود و از زبان زمان جنگ فاصله میگیرد.
شخصیتهای این داستان تیپ رزمندههای مقدس جنگ نیستند و حوادث و دیالوگها نماد نمیسازند. راوی بیتفاوت است و سهلانگار.
پیمان هوشمند زاده داستان نویس و عکاس، پیش از این کتابهای “دوتا نقطه”، “وقت گل نی” و “ها کردن” را منتشر کرده بود که مجموعه داستان پیوسته “هاگردن” او با اقبال خوانندگان مواجه شد و به چاپ دهم رسید.