پنج روز از اعلام رد صلاحیتها گذشته است. شوک حذف هاشمی و مشایی از گردونه انتخابات امروز دیگر فروکش کرده و میتوان این عرصه را واضحتر دید و آسانتر تحلیل کرد. با وجود آنکه در روزهای گذشته رسانههای داخلی و خارجی بیشتر به حذف هاشمی و مشایی پرداختهاند باید این نکته را مدنظر قرار دهیم که در انتخابات پیش رو تنها این دو نفر نبودند که از صحنه خارج شدند بلکه آیتالله مصباحیزدی و آیتالله مهدویکنی هم نتوانستهاند کاندیداهای مورد نظر خود را وارد گود انتخابات کنند.
آیتالله مصباح و کاندیدایی که رفت: آیتالله مصباحیزدی با تاسیس جبهه پایداری در پنجم مرداد سال 1390 سعی کرد هم حساب خود را از اصولگرایان جدا کند و هم تجدیدنظر درباره احمدینژاد را به کنشگری در عرصه سیاست پیوند بزند و مانع از آن شود که حمایتهای بیدریغش از احمدینژاد یاران او را به عرصه بیعملی بکشاند. آیتالله مصباحیزدی جزو نخستین افرادی بود که جریان انحرافی را شناسایی کرد و آن را خطرناکترین فتنه از صدر اسلام تا به امروز دانست. جبهه پایداری به زعامت وی هم در انتخابات مجلس از اصولگرایان منفک شد و هم در انتخابات ریاستجمهوری. کاندیدای این جبهه کامران باقریلنکرانی بود؛ کسی که آیتالله مصباح خدا را گواه گرفت که در زمین و آسمان خدا کسی اصلح از او نیست. لنکرانی نخستین روز اردیبهشت در همایش جبهه پایداری کنار صندلی آیتالله مصباح روی زمین نشست تا عکاسها نیز نوع و میزان ارادت او به آیتالله را به تصویر بکشند. او در مدت یک ماه تقریبا به اندازه 10 برابر دوران وزارت خود سخن گفت و انتقاد کرد. با این همه در اردوگاه اصولگرایان به صراحت از رجل سیاسی نبودن او سخن میگفتند و بازار طنز و مطایبه درباره نام او و رجل بهداشتی بودنش از رونق نیفتاد. نهایتا یک روز قبل از اعلام صلاحیتها لنکرانی کنارهگیری به نفع جلیلی را بر رد صلاحیت ترجیح داد، از آیتالله مصباح تشکر کرد و رفت. مهمترین معنای این اقدام بیکاندیدا شدن جبهه پایداری و آیتالله مصباح بود که در هیاهوی آن روزها کمتر به آن توجه شد. البته این سوال مهم هم بیپاسخ ماند که چرا آیتالله مصباح از فردی مانند لنکرانی حمایت کرد. آیتالله دو روز بعد از رد صلاحیتها در دفتر مقام معظم رهبری در قم سخن گفت و بدون آنکه به مسائل انتخاباتی اشارهیی کند، گفت اختلال در نظام حرام است. او در این روز تاکید کرد مومن همواره تکلیفمدار است. اینکه نتیجه چه میشود به ما مربوط نیست، این را باید به خداوند واگذار کنیم و نسبت به هرچه پیش آمد رضایت داشته باشیم. این سکینه و طمانینه وجودی فردی مانند آیتالله مصباحیزدی در کنار تلاشهایش برای اثبات اصلح بودن لنکرانی یک معنای سیاسی میتواند داشته باشد؛ او هنوز ناامید نشده است و در میان کاندیداها هنوز کسی وجود دارد که نزدیک به وی و جبهه پایداری باشد. این فرد به گمان بسیاری از تحلیلگران کسی جز سعید جلیلی نمیتواند باشد. اما قراین بسیاری برای رد این ادعا هم وجود دارد. همین که جلیلی برخلاف تبلیغات و ادعاهای اعضای جبهه پایداری در انتخابات ثبتنام کرد و در قم به دیدار آیتالله مصباح نرفت میتواند ردکننده این ادعا باشد.
اگر او کاندیدای این جبهه است از همان ابتدا آن ادبیات حمایتی که برای لنکرانی تولید شد میتوانست در خدمت جلیلی به کار گرفته شود اما نشد. اما این روزها چرخشهای 180 درجهیی دیگر تعجب کسی را برنمیانگیزد، این چرخش را در اخبار مربوط به جبهه پایداری میتوانیم ردیابی کنیم به طوری که دیروز سید امیرحسین قاضیزاده، سخنگوی این جبهه که دو هفته پیش جلیلی را فردی بدون سابقه اجرایی میدانست به فارس گفت: آقای سعید جلیلی بهترین گزینه برای سکانداری قوه مجریه در هشت سال آینده است.
آیتالله ناکام از ایجاد وحدت
آیتالله مهدویکنی پیش از انتخابات مجلس با پروژه ایجاد وحدت در میان اصولگرایان به میدان آمد. این پروژه را اعضای جبهه پایداری ناکام کردند. ناکامی وی در انتخابات ریاستجمهوری هم تکرار شد. او در این انتخابات، از ائتلاف جبهه پیروان خط امام و رهبری موسوم به 3+2 شامل منوچهر متکی، محمدرضا باهنر، ابوترابیفرد، یحیی آلاسحاق و مصطفی پورمحمدی حمایت کرد. در میان این پنج نفر تاکید آیتالله مهدویکنی بر کسی بود که در میان نظرسنجیها کمترین رای را میآورد. ابوترابیفرد وقتی خروجی این حاصل جمع شد متکی به آن تن نداد و ابوترابیفرد هم نهایتا با کسب اجازه از آیت الله مهدویکنی انصراف داد. آنگونه که ابوترابیفرد نقل میکند بعد از ثبتنام اصولگراهای متعدد آیتالله به ابوترابی گفت «دیگر اصراری ندارم». جملهیی که به همراه نامه 200 نماینده برای انصراف ابوترابی او را به این کار راغبتر کرد. فردای اعلام کاندیداهای نهایی جمعی از نمایندگان روحانی در نامهیی به آیتالله مهدوی کنی و یزدی خواستار انتخاب اصلح از میان کاندیداها شدند؛ نامهیی که بیپاسخ ماند. آیت الله مهدویکنی سه روز بعد از اعلام نتایج احراز صلاحیتها رییس کمیسیون تحقیق خبرگان شد. نتیجه تمام این حرفها این است که آیتالله مهدوی کنی هم از این انتخابات بیرون مانده است. در میان کاندیداها سعید جلیلی در دانشگاهی که او تاسیس کرده هم درس میخواند، هم درس میدهد؛ نکتهیی که نمیتواند ربطی به انتخاب شدن او داشته باشد اما دیروز احمد سالک در گفتوگو با خانه ملت، با اشاره به برخی اظهارنظرها مبنی بر اینکه ولایتی گزینه نهایی جامعتین است، گفت: همانطور که گفتم جامعتین هنوز به مصداق نرسیده اما رایزنیها به سمت وی در حال تقویت شدن است. این حرف او تنها نشانه تحرک احتمالی آیتالله مهدویکنی در روزهای آتی است.
آیتالله هاشمیرفسنجانی
رد صلاحیت هاشمی بدون اغراق غیرقابل انتظارترین رد صلاحیت تاریخ انقلاب اسلامی به شمار میآید؛ اتفاقی که تا همین امروز بسیاری از اصولگرایان و اصلاحطلبان را در حیرت و بهتی بیسابقه فرو برده است. او که در آخرین دقایق مهلت ثبتنام به وزارت کشور رفت توانست در مدتی کوتاه کاندیدای مورد توافق اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو و معتدل شود. با رد صلاحیت او طبیعتا این دو گروه فعلا کاندیدایی در انتخابات پیش رو ندارند. برخی در چند روز گذشته از احتمال حمایت هاشمی از روحانی سخن میگویند. لحن او بعد از رد صلاحیت هم به گونهیی بوده که میتوان حمایت او از یکی از کاندیداها را محتمل دانست. حسن روحانی در عرصه سیاست به هاشمی دوم بودن معروف است به همین دلیل ممکن است هاشمی از او حمایت کند اما محمد هاشمی روز گذشته این مساله را منتفی دانست و گفت: “آقای هاشمی تاکنون هیچ اظهارنظری درباره حمایت از هیچ فردی نداشتند و نقل قولهایی که از سوی ایشان درباره حمایت از فردی خاص بیان میشود صحت ندارد. آنچه تاکنون از سوی اصلاحطلبان اعلام شده این است که این جریان در انتخابات آتی کاندیدایی ندارد. آقای مجید انصاری چند روز پیش اعلام کرد که اصلاحطلبان دو کاندیدا در انتخابات داشتند، یکی آقای خاتمی که ثبتنام نکردند و دیگری آقای هاشمی که اینگونه شد؛ لذا اصلاحطلبان دیگر کاندیدایی ندارند.” 19 روز تا برگزاری انتخابات مانده است. در این مدت مردان کهنهکاری که تا به امروز از بازی بیرون ماندهاند میتوانند برای حضور دوباره خود چارهیی بیندیشند یا اینکه حالا که بازیگری و بازیگردانی از آنها دریغ شده در هشتمین و نهمین دهه عمر خود فقط تماشاگر باشند.
منبع: اعتماد، پنجم خرداد