سردار اسماعیل احمدی مقدم که همزمان با ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به فرماندهی ناجا منصوب شد و تا زمانی در شغل فعلی خود ماند که خود و پسرش در معرض اتهام فساد مالی قرار گرفتند که هنوز هم سرنوشت آن معلوم نیست، در یک افشاگری تازه نقش احمدی نژاد را در خرداد ۸۸ برشمرده و نقطه جداشدن وی از نظامیان را مشخص کرده که نشان می دهد شایعات منتشر شده در مورد پرخاش شدید فرمانده سپاه به رییس جمهور سابق در جلسه شورای امنیت ملی هم نمی تواند بیراه باشد.
در افشاگری احمدی مقدم که به باجناق احمدی نژاد شهرت گرفته است آشکار شده است که احمدی نژاد تنها به جهت تمردش از خواست رهبر در مورد رحیم مشایی از حلقه نزدیکان مورد حمایت نظام و ولایت فقیه بیرون شده است.
هفته نامه “رمز عبور” که از انتشارات بخش روابط عمومی سپاه پاسداران و ضمیمه روزنامه جوان است، روایت اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی وقت خرداد ۸۸ را منتشر کرده که طی آن وی از دستور احمدی نژاد مبنی بر بازداشت بیشتر مخالفان سیاسی اش خبر داده و گفته است که او معترضان را “اضافات و آشغالها” خوانده است.
به نوشته سایت “روز نو” در گفت و گوی اخیر هفته نامه رمز عبور، سردار احمدی مقدم در تشریح دیدارش با مقامات امنیتی و محمود احمدی نژاد پس از راهپیمایی چند میلیونی جنبش سبز گفته است: “دوشنبه ۲۵ خرداد بود. روزی که [ احمدی نژاد از روسیه] برگشته بودند از ساعت ۶ در دفترش جلسه بود. رفتم دیدم هیچ کس نیامده است و فقط من بودم. بعد از من، آقای حسین طائب رسید. قبل از آمدن آقای طائب، ایشان(احمدی نژاد) گفت: “چه خبر؟” گفتم: “خیابان این جوری بود.” گفت: “خیلی خوب شد. دایره را تکان دادیم و اضافات و آشغالها رو آمد. با آنها برخورد کنید و همه را جمع کنید ببرید. بروید خاتمی و بقیه را دستگیر کنید و شر همه را کم کنید و بروید.” گفتم: “مرد حسابی! چه میگویی؟ میروی مصاحبه و سخنرانی میکنی و میگویی خس و خاشاک و آت و آشغال. الان همه به خیابانها ریختهاند و بحران است و نمیشود قضیه را به این سادگی جمع کرد و حالا میگویی بگیرید ببرید و تمام؟!” خیلی ناراحت و تند شدم و گفتم: “حالا اینها به کنار، برای چه میروی آنجا مشایی را با خودت میبری؟” پرسید: “چرا؟” گفتم: “علما نسبت به او موضع دارند و با این کارت انگشت در چشم علما میکنی. چرا حالا که او را میبری وسط این فتنه، جلوی دوربین میبریش که همه او را ببینند؟ باید الان اوضاع را آرام کنیم و داری برعکس عمل میکنی.” بعد از ما آقای طائب آمد و قدری آهنگ صدا و موضعم را تغییر دادم. زمینهها برای این شرایط فراهم بود. یکیاش آزرده خاطری نخبگان و دیگر اینکه خارج به دلیل موضعگیریهای ایشان در برابر هولوکاست و… و پس زده شدن جریان شبه لیبرال و لیبرال در کشور ناراضی بود. طبیعتاً حتی اگر اصلاحطلبها را مطلوب خودش نداند، بین بد و بدتر آنها را انتخاب میکند.(لینک)
فرمانده پیشین نیروی انتظامی جمهوری اسلامی تحلیل خود از دیدگاه احمدی نژاد در عرصه سیاست داخلی را نیز چنین تشریح کرده است: “آقای احمدینژاد آدمی چالشی بود و حداقل دو جور شکاف درست کرده که یکیاش شکاف نخبه- توده بود. از اول هم اعتقادی به نخبگان خاص نداشت و بارها به من گفته بود اینها ۲ هزار نفرند که اگر بیرونشان کنیم، مشکلات نظام حل میشود. این کار را هم کرده بود و وزیر، معاون وزیر، استاندار و درشتها را عوض کرده بود و میگفت اینها فرسوده و پوسیدهاند و باید عوض شوند.”
احمدی مقدم به نشریه رمزعبور گفته “بعد از سال ۸۸ و در دور دوم نگاهش عوض شد. دقیقاً خاطرم نیست چه سالی بود، ولی بعد از ۸۸ بود با او که صحبت میکردم، متوجه شدم خیلی تغییر کرده است. آن سالها به من میگفت آن ۲هزار نفر را بریزیم بیرون یا بالای شهریها، دانشگاهیها و تریبوندارها همیشه از این حرفها میزنند باید ببینیم مردم چه میگویند، ولی از دور دوم به بعد میگفت رأی در روستا و شهرستان است، ولی آنکه اثر میگذارد و بوق و بلندگو دارد، در تهران است. از او پرسیدم چرا اینقدر تغییر کرده و دنبال هنرپیشه یا فلانی راه افتادهای؟ چرا خطت را عوض کردی؟ گفت رأی را آنها میدهند، ولی کشور را اینها اداره میکنند و اداره کشور دست اینهاست. نمیتوانیم اینها را نادیده بگیریم باید این طرف را هم در نظر بگیریم”.
به نظر این نظامی که به نظر می رسد روابط قدیمی با احمدی نژاد دارد “در واقع تغییر راهبردی داشت. میخواست این شکاف را ترمیم کند، ولی کسی این را از ایشان نمیپذیرفت و دیگر تمام شده بود”.
این نخستین بار است که یک مقام بلندپایه امنیتی درباره نگاه حاکمیت به تظاهراتی که طی آن دستکم ۱۳ تن از شهروندان جان خود را به دلیل سرکوب خشونت بار از دست دادند، سخن می گوید. تظاهراتی که قربانیان اش از سوی رهبران مخالفان “شهید” قلمداد شده اند، اما هرگز اجازه برگزاری مراسم و بزرگداشت برای آنها داده نشد.(لینک)
چهار سال پس از آن تظاهرات، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، دو سرداری که به فرماندهی نیروی انتظامی رسیده بودند درباره راهپیمایی های جنبش سبز اظهار نظر کردند.
محمدباقر قالیباف که خود نامزد ریاست جمهوری بود در دیدار با دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و ۴ سال پس از آن راهپیمایی گفت: “مردم تهران به یک کاندیدا بیشتر رای دادند و تصور می کردند کل کشور نیز اینگونه بوده در حالیکه کل کشور به فرد دیگری رای داده بودند اما آیا مردمی که ۲۵ خرداد به خیابانها آمده بودند برای حمایت از کارهای ضد انقلابی چند ماه بعد آمده بودند؛ هرگز. ۲۵ خرداد برخی از مردم تهران آمده بودند همان مردمی که همیشه در همه صحنه ها حضور دارند”.
این همان سخنرانی است که قالیباف در آن گفته بود “۲۲ بهمن سال گذشته (۱۳۹۱) نیز با وجود همه مشکلات و تحریم ها مردم تهران برای دفاع از انقلاب خود راهپیمایی کردند. همان وقت که رقم ۵ میلیون نفر از قول من نقل شد بنده تکذیب کردم اما ادعای صدهزارنفر بودن آن ها هم درست نیست”.(لینک)
اسماعیل احمدی مقدم نیز در همان مقطع گفت: “در روز ۲۵ خرداد ۸۸ که اوج جمعیت بود یک میلیون نفر حاضر شده بودند”.(لینک)
این در حالی است که نشریات امنیتی و نزدیک به نظامیان در جریان جنبش سبز رای دهندگان و معترضان را چند هزار یا چند صد هزار معرفی می کردند حتی روزنامه کیهان یک بار از “صد نفری جوانان بیکار به خیابان ریختند عده ای هم تماشاچی بودند”. در نواری که از مکالمات مقامات ناجا در همان روز در شبکه های مجازی منتشر شد همه جا فرماندهان ناجا از مردم معترض به عنوان “اون گله” یا “اون ده بیست پیرزن” یاد می کنند و دستور سرکوبشان را می دهند. از میان صداها صدای سردار رادان فرمانده نیروی انتظامی تهران و نفر دوم احمدی مقدم هم شنیده می شود.
با این همه سخن اصلی به نام محمود احمدی نژاد ثبت شد که مردم را “مشتی اشغال” نامید.