انتخابات مجلس هشتم و پرسش هایی در باره آن

نویسنده

amirhosseinalavi.jpg

انتخابات مجلس هشتم با تمامی اما و اگرها و استدلالهای موافقین و مخالفین حضور در آن سرانجام برگزار شد و بیشتر نمایندگان مجلس که اکثریت قاطع آن را تشکیل خواهند داد مشخص گشته و در برخی از حوزه‌ها نیز انتخابات به دور دوم کشیده شده و به زودی تکلیف این کرسی‌ها نیز مشخص خواهد گشت. ولی آنچه مشخص و مبرهن است این می‌باشد که اکثریت قاطع مجلس در دست جناح به اصطلاح اصولگرا و یا به عبارت دقیق‌تر در اختیار نمایندگان مورد نظر مقام رهبری خواهد بود و در جهت پیاده نمودن خواسته‌های ایشان حرکت خواهد کرد.

درست است که رئیس‌جمهور نتوانست به خواسته خود مبنی بر تشکیل مجلسی کاملاً همسو با دولت و شخص خود نایل آید ولی به واسطه حمایت‌های بی‌دریغ رهبری از دولت ایشان و شخص رئیس‌جمهور یقیناً مجلس هشتم مشکل چندانی برای دولت ایجاد نخواهد کرد. چرا که دولت کنونی، در واقع دولت مقام رهبری و کارگزار ایشان بوده و در بیشتر زمینه‌ها و سیاستگزاری‌ها مجری دستورات ایشان می‌باشد.

بنابراین اگر مجلس بخواهد از حد مجاز و تعیین شده خارج گردد با استفاده از اهرمهایی که در برابر آن آسیب‌پذیر است به عقب‌نشینی وادار خواهد شد. هر چند امکان و انتظار وقوع چنین جسارتی از مجلس هشتم بعید و دور از ذهن می‌باشد، زیرا مجریان و ناظران انتخابات توانستند با برگزاری انتخاباتی کاملاً مهندسی شده و مورد نظر مقام رهبری، جلوی ورود افرادی را که شاید در برخی موارد می‌توانستند صدایی به اعتراض بلند کنند را به مجلس گرفته و مجلسی همسو با منویات مقام رهبری تشکیل داده، و به تثبیت هر چه بیشتر قدرت ایشان یاری رسانند.

در ضمن انتخابات فوق بیانگر این موضوع است که مقام رهبری دیگر حتی به کسانی که در این 30 سال عمر جمهوری اسلامی در عمل نشان داده‌اند به این نظام اعتقاد و التزام داشته و منافع آن را بالاتر و برتر از هر چیز دیگری می‌دانند، اعتماد و اعتقادی ندارند و تنها کسانی را تحمل می‌نمایند که مطیع بی‌قید و شرط اوامر ایشان باشند و التزام و اعتقاد خود را به شخص ایشان به اثبات رسانده باشند.

از سوی دیگر با توجه به اینکه اصلاح‌طلبان حاضر در صحنه انتخابات مدعی تقلب و جابجایی آرا در هنگام شمارش آن شده‌اند و سران قوم اصلاح دادخواهی به شورای نگهبان که خود یکی از سازمان دهندگان این انتخابات بود برده‌اند، این سوال اساسی مطرح است که در صورتی که این جریان توان جلوگیری از برگزاری چنین انتخاباتی را نداشته، اصرار برای حضور در آن بر چه مبنا و به چه معنایی بوده است؟

آیا این کار به دلیل عدم شناخت از ساز و کار قدرت در جمهوری اسلامی بوده است؟ و یا اصلاح‌طلبان در هر شرایطی حاضر به حضور در چنین انتخاباتی خواهند بود؟ آیا برای آنان خط قرمزی برای شرکت در انتخابات متصور می‌باشد؟ آیا آنان با توجه به نحوه برگزاری انتخابات اخیر در صورت حضور در انتخابات آتی راه‌حلهایی برای عدم تکرار چنین وضعیتی اندیشیده‌اند؟ در صورتی که اصلاح‌طلبان نتوانند به این سوالات پاسخ دهند یقیناً در انتخابات آتی دچار مشکلات اساسی در متقاعد کردن مردم برای شرکت در انتخابات خواهند بود.

حال این سوال اساسی مطرح است که با توجه به وضعیت پیش‌آمده که به احتمال زیاد در انتخابات آینده نیز به روش دیگری تکرار خواهد شد، آیا کماکان راه‌حل پیش‌برد دمکراسی حضور در صحنه انتخابات در هر شرایطی است؟ آیا صرف حضور در قدرت و به دست گرفتن اهرمهای حکومت خواهد توانست کمکی به پیشبرد این اهداف و آرمانها نماید؟ آیا تجربه در دست داشتن قوه مجریه به مدت 8 سال و قوه مقننه به مدت 4 سال ایجاب نمی‌کند که در استراتژی‌ها و تاکتیک‌ها بازنگری صورت گیرد؟

حال این که استراتژی‌ها و تاکتیک‌های فوق چه می‌تواند باشد و چگونه می‌توان آنها را عملی کرد مجالی دیگر می‌طلبد.

منبع: ادوار نیوز