دولت فرانسه در سال 1831 اشراف زاده ای به نام الکسی دوتوکویل را به امریکا اعزام کرد تا سیستم زندان های این کشور را بررسی کند. او در این سفر مجذوب روند سیاسی این کشور شد و اثری کلاسیک در این رابطه خلق کرد: “دموکراسی در امریکا”. حال یک قرن و نیم پس از آن، در زمان ریاست جمهوری سارکوزی شاهد سفرهای وی به امریکا هستیم؛ هر چند که این سفرها به خلق اثر “کلاسیک” دیگری منجر نمی شود.
شاید دیدارهای رییس جمهور سارکوزی از امریکا نیز به اندازه اقامت توکویل در این کشور منجر به پیشرفت روابط فرانسه و امریکا شود.
یکی از مسائل کلیدی امروز اتخاذ یک سیاست مشترک اروپایی-امریکایی درخصوص ایران است. رییس جمهور سارکوزی به منظور تقویت مواضع دیپلماسی غرب و هشدار نسبت به گزینه نظامی، درحال یافت راه حلی مؤثر برای تهدیدهای تهران است. پس از آن، ایالات متحده نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و یگان فرامرزی آن تحت عنوان “نیروی قدس” را در لیست سازمان های تروریستی وارد کرد. در این میان، سه بانک اصلی ایرانی و اسامی تعدادی از فرماندهان عالی رتبه نیز در لیست تحریم ها قرار گرفت.
تلاش ایالات متحده در اعمال تحریم علیه ایران در زمانی روی داده که تهران با تغییر و تحولات بزرگی دست به گریبان بوده است. یکی از این تحولات بزرگ عزل علی لاریجانی از هیأت مذاکره کننده هسته ای و اعطای مقام ریاست مجلس ایران به او بود. جایگزین کردن لاریجانی با یکی از شخصیت های مورد حمایت رییس جمهور احمدی نژاد به خوبی نشان داد که رییس جمهور قصد اثبات تسلط خود بر امور کشوری را دارد و اینکه تهران به هیچ وجه نمی خواهد از مسابقه هسته ای نظامی خود عقب نشینی یا چشم پوشی کند. تیک تاک ساعت ایران تاکنون بسیار سریع تر از ساعت دولت های غربی پیش رفته.
داشتن سیاست منسجم درخصوص ایران میان کشورهای غربی یک مورد ضروری است، نه تجملاتی. بسیار مهم است که امریکا و اروپا یک صدا از صلح سخن بگویند. بی شک واشنگتن نمی تواند به تنهایی این بحران را حل و فصل کند. کشورهای عضو اتحادیه اروپا مهم ترین شریک تجاری ایران به شمار می روند و 35 درصد از سهم کل این بازار را دراختیار دارند. به همین دلیل، اتحادیه اروپا می تواند یک فشار اقتصادی قابل توجه را بر ایران اعمال کند، ولی ازطرف دیگر، پاریس و واشنگتن باید به منظور پیش بردن رویدادها در صحنه سیاسی ایران، تغییر و تحولاتی در زندگی روزمره مردم این کشور به وجود آورند.
به یاد داریم که دانشجویان در تظاهرات خود به طور آشکار و با سر دادن شعار “مرگ بر دیکتاتور”، احمدی نژاد را از دانشگاه راندند. و از چندین تظاهرات دیگری که توسط فعالان حقوق زنان و حقوق بشر برگزار گردیده نیز به خوبی می توان دریافت که دولت جمهوری اسلامی در مرکز نارضایتی و سرخوردگی مردم قرار گرفته است.
نزدیک شدن رییس جمهور سارکوزی به رییس جمهور امریکا بیش از هر چیز روی سه گزینه مهم استوار بوده: دیپلماسی، عملیات نظامی و یافت یک راه حل برای معضل ایران ازطریق مردم این کشور و با حمایت از نیروهای دموکراتیک مخالف دولت. در حالی که هرچه بیشتر اروپا روی گزینه دیپلماتیک پافشاری کند و در نهایت شکست بخورد، واشنگتن و تل آویو بیشتر به سوی دورنمای گزینه نظامی گام برخواهند داشت.
ایالات متحده و اروپا برای جلوگیری از رویارویی با ایرانی مجهز به سلاح اتمی و یا وقوع جنگ باید رو به سوی گزینه سوم، یعنی راه حل از طریق مردم ایران، آورند. نقشی که اپوزیسیون ایرانی در این رابطه ایفا خواهد کرد، یک نقش بسیار کارآمد و نتیجه بخش خواهد بود. در یک تحقیق انجام شده توسط گروه فکر “کمیته سیاست ایران” در سال 2006 در واشنگتن، توجهی که دولت تهران به صورت عمومی نسبت به گروه های مختلف اپوزیسیون قائل است مقایسه شده.
رییس جمهور سارکوزی هنوز این فرصت را دراختیار دارد تا بتواند در اتخاذ تصمیم در مورد گروه های اپوزیسیون ایرانی به بوش کمک کند. بی شک الکسی دوتوکویل از اینکه یک رییس جمهور فرانسوی روابط میان امریکا و فرانسه را بهبود بخشیده و در تقویت دیپلماسی و جلوگیری از جنگ نقش اساسی ایفا می کند احساس غرور خواهد کرد.
منبع: فیگارو، 7 اکتبر
مترجم: علی جواهری