نوروز امسال اولین فیلم بلند سینمایی دایره زنگی، پس از سر و صداهای فراوان به نمایش در آمد و پرفروش ترین فیلم تعطیلات نوروزی امسال نیزشد. دایره زنگی فیلمی در ژانر مشکلات اجتماعی است که جمعی از ستارگان سینمای ایران به عنوان بازیگر در آن حضور دارند.
دایره زنگی
کارگردان: پریسا بخت آور. نویسنده: اصغر فرهادی. موسیقی: آریا عظیمی نژاد. مدیرفیلمبرداری: مرتضی پورصمدی. تدوین: هایده صفی یاری. تهیه کننده: جمال ساداتیان. بازیگران: باران کوثری، صابر ابر، مهران مدیری، محمدرضا شریفی نیا، گوهر خیر اندیش، بهاره رهنما، امین حیایی، امید روحانی. 120 دقیقه. محصول 1386 ایران.
محمد و شیرین که تنها یک شب از آشنایی شان می گذرد پس از یک شب توفانی به مجتمعی در شمال شهر می روند تا آنتن های ماهواره اهالی ساختمان را که باد برهم زده، درست کنند. در آپارتمان بر سر داشتن و نداشتن ماهواره میان اهالی اختلاف پدید می آید.
جامعه در هم ریخته
پریسا بخت آور در نخستین ساخته سینمایی خود دوربین اش را به سوی داستانی نشانه رفته که مدت ها بود در سینمای ایران به فراموشی سپرده شده بود. سینمای اجتماعی ایران این روز ها در عزلت به سر می برد و سینماگران برای فرار از تیغ سانسور ترجیح می دهند موضوعاتی ساده و بدون خطر را دستمایه قرار دهند. سال ها از تولید آثاری همچون زیر پوست شهر، مهمان مامان، روسری آبی و… می گذرد و سینمای ایران تنها با مرور خاطره آثار اجتماعی چندین سال گذشته روزگار می گذراند.
حتی سینماگران نسبت به دهه 60 که فیلم های اجتماعی بیشتری ساخته می شد نیز کاهل تر شده اند. فیلم دایره زنگی با تمام نقاط ضعف و قوت به یاد آورنده سال های نه چندان دور است. یاد آور فیلم هایی همچون اجاره نشین ها و آپارتمان شماره 13. نکته جالب اینکه این دو فیلم هم یک آپارتمان را به عنوان لوکیشن اصلی خود برگزیده بودند و تقابل فرهنگ های مختلف درام خود را شکل می دادند.
فیلم دایره زنگی سعی دارد به هویت تاریخی زمان خود وفادار بماند. فیلم آینه ای از تهران سال 1386 است. نویسنده یک ساختمان قشر متوسط به بالا را به عنوان رخدادگاه اصلی داستان انتخاب می کند تا بتواند از این میان همهمه ای اجتماعی را به تصویر بکشد که به درستی قابل تعمیم به جامعه امروز ماست.
اول نکته ای که در مواجهه با دایره زنگی توجه را به خود جلب می کند آشفتگی میان ساکنین آپارتمان است. آنها در برابر پدیده ای به نام ماهواره واکنش هایی متفاوت نشان می دهد و فرهادی به عنوان نویسنده همین را دستمایه قرار می دهد و منفذی را جست و جو می کند تا بتواند به درون خانواده ها راه یابد. تصویری که از ساکنین این آپارتمان ارائه می شود نمایشگر نوعی عدم تعادل است. ماهواره و بود و نبود آن در این مجتمع بحث اصلی نیست. تمامی ساکنین در نوعی بی هویتی دست و پا می زنند که می کوشند به مدد وام گیری شیئی خارجی این بی هویتی را به فراموشی بسپارند.
دوربین بخت آور در تمام طول فیلم بی قرار و سرگردان است. در طول داستان و مرافعه ای که میان ساکنین در می گیرد نمی داند طرف کدام گروه را می بایست بگیرد. این بلبشو از لایه های زیرین زندگی هریک از این افراد است که به داخل داستان می دود. توفانی که در ابتدای فیلم پیش روی مخاطب قرار می گیرد، هجمه ای است که زندگی همه افراد این آپارتمان را در بر می گیرد.
تقابل فرهنگی میان ساکنین نه تنها به ایجاد موقعیت دراماتیک فیلم کمک می کند که لحظاتی کمیک را هم منجر می شود. این جنس کمدی در دو فیلم اجاره نشین ها و آپارتمان شماره 13 نیز وجود داشت. همسایگان در این فیلم ها نه تنها هیچ نقطه مشترک فرهنگی با هم ندارند بلکه تقابل هایشان را نیز به رخ یکدیگر می کشند و دائم راه نزاع پیش می گیرند. هر یک در صدد اصلاح دیگری است، با این تفاوت که در زندگی شخصی خود هزاران مشکل حل ناشده دارد. در دایره زنگی شعله ترانه سرایی است که برای خوانندگان لس آنجلسی ترانه می گوید، اما خود زمانی که شیرین را می بیند هوس می کند از روی دلسوزی خانواده شیرین را متوجه این نکته کند که او با پسری غریبه رابطه دارد. یا زمانی که عبدالله زاده همسایگان را از تماشای برنامه های ماهواره به دلایل مذهبی منع می کند، دخترش در خارج از منزل با پسر ها ارتباط دارد و زمانی که عبدالله زاده این نکته را در می یابد نصیحت به دیگران را فراموش می کند.
در انتها هم شیرین که مخاطب هم به همراه او به این کارزار آمده از این تغافل اهالی استفاده می کند و از هریک شیئی را به سرقت می برد تا نشان دهد پشت همه این چهره های ظاهر الصلاح آدم هایی نادان و ساده لوح خوابیده اند. آدم هایی که هم می توان برآنها حکم راند و هم اموالشان را به یغما برد.