صدایی که سرکوب شد

علیرضا جوانبخت
علیرضا جوانبخت

» گردهمایی آذربایجانی ها در قلعه بابک

“اخلال در نظم عمومی” و یا “فعالیت بر علیه امنیت ملی با شرکت در مراسم غیرقانونی قلعه بابک” یکی از اتهامهای رایج فعالان آذربایجانی است. بسیاری از فعالان شناخته شده آذربایجانی حداقل یک بار به جرم شرکت در این گردهمایی اعتراض آمیز بازداشت شده اند. این حرکت اما بعد از سرکوب های شدید و دستگیری فعالان سیاسی، مدتیست که بی رنگ شده و فعالان آذری علت آن را سرکوب شدید می دانند.

فعالان آذربایجانی دومین هفته تیرماه را “هفته بابک” می نامند و همه ساله با پخش سی دی ها و اعلامیه هایی به زبانهای ترکی و فارسی مردم آذربایجان را در دومین پنجشنبه و جمعه تیرماه به همایش “سیاسی – فرهنگی” قلعه بابک دعوت می کنند. “بابک قورولتایی” یا کنگره بابک عنوانی است که فعالان آذربایجانی به این همایش داده اند. بنا به گزارش سازمانهای مدافع حقوق بشر از جمله عفو بین الملل٬ تجمع آذربایجانیها در قلعه بابک جهت اعتراض به سیاستهای تبعیض آمیز دولت و با هدف طرح مطالبات زبانی و فرهنگی از سال ۱۳۷۹ آغاز شده است.  قلعه بابک که به “قلعه بذ” هم مشهور است در شهرستان کلیبر واقع در شمال استان آذربایجان شرقی قرار دارد.

در مورد ماهیت گردهمایی قلعه بابک و همچنین دلایل کمرنگ شدن این تجمع سالانه در سالهای اخیر با عباس لسانی و اوختای بابایی عجبشیر از فعالان آذربایجانی که هر دوی آنها به دلیل شرکت در این همایش ماهها زندان را تحمل کرده اند، گفتگو کرده ایم.

 

سرزمین قهرمانان تاریخ ساز

عباس لسانی شاعر و فعال مدنی ترک ساکن اردبیل، آذربایجان را “سرزمین قهرمانان تاریخ ساز” می داند. این زندانی سیاسی سابق که حدود ۳ سال در شهرهای مختلف از جمله اهر، اردبیل و یزد زندانی بوده است، در گفتگو با روز همچنین اشاره می کند: “قلعه بابک از آنجا مهم و محل بسیاری مناسبی برای گردهمایی مبارزین راه آزادی است که، قرارگاه بابک، قهرمان ملی، اسطوره آزادی و سمبل مبارزه مردم آذربایجان بوده است.”

 

ماهیت همایش قلعه بابک

عباس لسانی که خود نقش بسیار فعالی در همایشهای قلعه بابک داشته و در سال ۱۳۸۴ در حین شرکت در این تجمع٬ توسط مأموران امنیتی بازداشت شده است، می افزاید: “قبل از پرداختن به ماهیت مراسم های سالانه قلعه بابک لازم است ماهیت حرکت آذربایجان و علت وجودی آن مشخص شود.”

 این فعال آذربایجانی که در بیانیه های متعدد عفو بین الملل در سالهای گذشته از او به عنوان «زندانی وجدان» یاد شده است٬ می افزاید: “ با نگاهی هر چند سطحی به خواسته های آذربایجانیها به وضوح شاهد جریان و جنبشی خواهیم بود که بر خاسته از حقوق طبیعی و فطری انسانهاست، حقوقی که از بدو تولد با انسان زاده شده و احقاق آن بی نیاز از هرگونه سلیقه و عوامل بروکراتیک است، زیرا به لحاظ تقسیم بندی علم حقوق، حقوق فطری مافوق تمامی قوانین و حقوقی است که در جوامع مختلف بشری توسط مجامع قانون گذار وضع میشود. حقوق فطری نسخ ناپذیر است. زیرا تراوش ذهنی هیچ انسانی نیست و مختص گروه، جامعه و جغرافیای سیاسی خاصی نمی باشد و بالطبع تمامی اقشار، طبقات، ایده ها و گرایشات مختلف فکری و ایدئولوژیکی را در بر می گیرد و کمتر  فرد یا گروهی میتواند در مقابل جریانی چنین عمیق و ریشه دار بی تفاوت باشد.”

به گفته عباس لسانی٬ “فعالان آذربایجانی با گرد هم آوردن رگه های اجتماعی و دانشگاهی در قلعه بابک٬ موفق شدند جنبشی محدود در محافل و مجامع را به حرکتی ملی و گسترده مبدل سازند که نقطه عطفی بود برای اجتماعی تر شدن جنبش وبه تبع آن ایجاد بستری مناسب برای کشانیدن میدان مبارزه به درون شهرها”

 

تئاتر میدانی در قلعه بابک

در مراسم قلعه بابک در تیرماه سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ گروهی از هنرمندان اردبیلی داستان “تپه گؤز” یکی از داستانهای ”کتاب دده قورقود” را که توسط عباس لسانی به نظم کشیده شده است٬ به شکل تئاتر میدانی در قلعه بابک اجراء کردند. عباس لسانی قسمتهایی از کتاب باستانی ترکهای آذربایجان ”کتاب دده قورقود” را که حاوی داستانهای حماسی به زبان ترکی می باشد٬ به صورت شعر سروده است.

 

احضار فعالین و کنترل راهها

امسال اما پس از احضار برخی از فعالان آذربایجانی، تجمع قابل توجهی در قلعه بابک صورت نگرفت،هر چند سایت های خبری آذربایجانی با اعلام این مطلب٬ گزارشهایی در مورد پخش اعلامیه هایی به مناسبت هفته بابک در شهرهای آذربایجان منتشر کرده اند. این  رسانه هاهمچنین از احضار برخی از فعالان آذربایجانی توسط نهادهای امنیتی در طول هفته گذشته و کنترل جاده اهر - کلیبر از طرف مأموران انتظامی در روزهای پنج شنبه و جمعه خبر داده اند.

به گفته اوختای بابایی فعال آذربایجانی و زندانی سیاسی سابق که به تورونتوی کانادا مهاجرت کرده است«از همان سالهای آغازین همایش قلعه بابک٬ حکومت با دستگیری و تهدید شرکت کنندگان در این تجمع و بخصوص فعالان آذربایجانی که مردم را به شرکت در این مراسم دعوت می کردند٬ تلاشهای جدی برای جلوگیری از گسترده تر شدن این اعتراضات را شروع کرد.»

اوختای بابایی در گفتگو با روز می افزاید:“ این تجمعات در سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ با سرازیر شدن انبوه آذربایجانیها از استانهای آذربایجان شرقی٬ آذربایجان غربی٬ اردبیل٬ زنجان و حتی شهرهای مانند تهران و کرج به اوج خود رسید. هزاران تن با سر دادن شعارها و در دست داشتن پارچه نوشته ها و پلاکاردهایی از دامنه کوه به سمت قلعه حرکت می کردند٬ بروشورهایی در مورد حقوق زبانی ترکها و مشکلات اقتصادی و فرهنگی آذربایجان پخش می شد٬ خوانندگان آذربایجانی به خصوص آشیقها به اجرای موسیقی و به خواندن آهنگهای حماسی می پرداختند٬ دهها هنرمند از شهرهای مختلف رقص های آذربایجانی را به نمایش می گذاشتند و شاعران شهرهای مختلف گرد هم آمده و به شعر خوانی به زبان ترکی می پرداختند.“ 

اوختای بابایی که به گفته خودش تا سال ۱۳۸۵ که مأموران انتظامی در نزدیکیهای شهرستان کلیبر مانع او شدند٬ همه ساله در این تجمعات شرکت کرده است٬ در مورد افزایش تدریجی فشارها و سرکوبها چنین می گوید: “ بعد از همایشهای بزرگ سالهای ۱۳۸۱ و ۸۲ حساسیت ها بیشتر شد٬ با نزدیک شدن زمان همایش٬فعال آذربایجانی در شهرهای مختلف به ادارات اطلاعات در شهرهای خود احضار می شدند و با فرا رسیدن دومین پنجشنبه و جمعه تیرماه ۱۳۸۳ ایستهای بازرسی بیشتری در مسیرهای بین راه ایجاد شد. در مسیرهای نزدیک قلعه بابک مأمورین باتوم و چماق به دست به مردم حمله می کردند و تعداد دستگیر شدگان چندین برابر سالهای قبل بود.”

 

دوران احمدی نژاد

” بعد از پیروزی احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری در اوایل تیرماه ۱۳۸۴ ٬ حتی قبل از اینکه او رسماً رئیس جمهور شود٬ تغییرات بسیار محسوسی در شهرهای آذربایجان به وجود آمد و واضح بود که نیروهای انتظامی و نهادهای اطلاعاتی آزادی عمل و اختیارات بسیار گسترده تری نسبت به قبل به دست آورده اند.”

 اوختای بابایی ضمن بیان این مطلب٬ می گوید: “برخورد نیروهای امنیتی و مأمورین ایستهای بازرسی بسیار خشن و بیرحمانه شده بود٬ مأمورین لباس شخصی٬ نیروهای انتظامی و نیروهای مقاومت بسیج نه تنها در نزدیکی های قلعه بابک بلکه در شهر اهر که کیلومترها با قلعه فاصله دارد به مردم حمله ور می شدند به طوریکه زنان و کودکان نیز از این حمله ها در امان نمی ماندند. نسبت به سالهای قبل عده بسیار کمتری موفق شدند خودشان را به قلعه برسانند. گروهی از آنان همچون من٬ افرادی بودند که همراه خانواده خود آمده بودند٬ گروهی از راههای فرعی و مسیرهای مابین کوهها رفتند و عده کمتری نیز از حضور اکبر اعلمی نماینده وقت مردم تبریز استفاده کرده و خود را به قلعه رساندند.”

 

بعد از اعتراضات اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۵

این فعال آذربایجانی با اشاره به اینکه در تیرماه ۱۳۸۵ مأموران او را از نزدیکیهای شهرستان کلیبر مجبور به بازگشت کردند٬ احتمال صورت گرفتن تجمع اعتراضی هر چند کوچک در آن سال را بعید می داند: “ زمان همایش آن سال تقریبا یک ماه بعد از اعتراضات گسترده بر علیه کاریکاتور توهین آمیز روزنامه ایران بود و با توجه به اینکه عده ای در آن اعتراضات کشته شده شده بودند و تعداد زیادی از فعالان شناخته شده در حبس بودند٬ یک فضای رعب و وحشت وجود داشت. تعداد مأمورین در مسیرهای به سمت قلعه به طور غیر قابل باوری زیاد بود. کارتهای شناسایی تک تک کسانی که به شهرستان کلیبر می رفتند چک می شد و فقط به متولدین این شهر اجازه عبور می دادند.”

اوختای بابائی حدود دو هفته بعد از آن تاریخ دستگیر و ۶ ماه حبس را در بازداشتگاه وزارت اطلاعات و بند مالی زندان تبریز تحمل کرد. طبق گزارش سازمان عفو بین الملل اوختای بابایی در روز بیستم تیرماه ۱۳۸۵ در خیابان و توسط مأموران وزارت اطلاعات دستگیر شد. در بیانیه سازمان عفو بین الملل همچنین اشاره شده بود که این زندانی سیاسی در زمان حبس در بازداشتگاه اطلاعات و قبل از انتقال به زندان تبریز تحت شکنجه قرار داشته است.

به گزارش سایت های آذربایجانی بعد از سال ۱۳۸۵ مردم آذربایجان هفته بابک یا سالروز تولد این قهرمان باستانی را٬ اغلب با پخش سی دی٬ کتابچه و اعلامیه های مختلف و در برخی از شهرها مانند نقده با حضور در کوههای اطراف شهر٬ گرامی داشته اند.