سهیل آصفی
“طبیعتا اگر نانسی پلوسی رسما اعلام کند می خواهد به ایران بیاید، مسولین نظام روی آن تامل می کنند.” حمیدرضا ترقی، رئیس مرکز بین الملل حزب موتلفه اسلامی با ذکر جمله فوق در گفتگو با “روز” از بازداشت حسین موسویان، عضو ارشد سابق مذاکره کننده جمهوری اسلامی ابراز بی اطلاعی می کند. وی معتقد است مذاکرات لاریجانی و سولانا درباره پرونده هسته ای جمهوری اسلامی خوب پیش رفته و هر نوع تجدید نظر در رابطه با امریکا در حوزه تصمیم رهبری نظام است که هنوز تغییری در این مواضع روی نداده است.
آقای ترقی، خبر بازداشت حسین موسویان، عضو ارشد سابق مذاکره کننده جمهوری اسلامی توسط نیروهای امنیتی و انتقال او به اوین منتشر شده است… ؟
من اطلاعی از دستگیری ایشان ندارم.
چه ارزیابی از اختلاف نظراتی که در درون جناح های مختلف جمهوری اسلامی بر سر دیپلماسی دولت نهم در قبال پرونده هسته ای هست دارید؟
سیاست های مربوط به پرونده هسته ای در شورای عالی امنیت ملی تنظیم و تصویب می شود و همه باید در همان چهارچوب عمل کنند.
خب انتقاداتی که در میان جناح اصلاح طلب جمهوری اسلامی در قبال سیاست های جاری هسته ای مطرح می شود و یا در میان بخشی از هواداران احمدی نژاد موسوم به “اصولگرایان” و… قاعدتا در شورای عالی امنیت ملی هم باید مطرح شود…
رویکرد منتقد اگر در خارج از دولت باشد مشکلی ندارد ولی اگر در داخل دولت باشد، طبیعتا باید تابع مصوبات شورای عالی امنیت ملی باشد.
حسین موسویان در تیم هسته ای حسن روحانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی جایگاه ویژه ای داشت، برخورد با ایشان به چه معناست؟
من نمی دانم صحت و سقم این خبر چگونه است. الان یک ادعاست که محافل رسمی علت و صحت و سقم آن را تایید نکرده اند.
اگر فرض را بر صحت اخبار بگیریم، حزب موتلفه کلا افزایش سطح برخورد تا این حد را چطور تعبیر می کند؟
ببینید من بر اساس اخبار غیر موثق که نمی توانم موضع بگیرم.
من نگفتم موضع بگیرید. بگذریم. فکر می کنید گزارش سولانا در مورد دیدار اخیرش با لاریجانی به 1+5، چقدر شانس گشایش در پرونده هسته ای جمهوری اسلامی و پذیرش تعلیق غنی سازی از سوی تهران داشته باشد؟
با توجه به اینکه آنها خودشان مذاکره را تقاضا و بدون تعیین پیش شرط تعلیق با آقای لاریجانی مذاکره کرده اند، این خود نشان می دهد که یا در تعریفشان نسبت به تعلیق تجدید نظر کرده اند و یا اینکه دارند از پافشاری روی تعلیق به عنوان پیش شرط مذاکره کوتاه می آیند. این یک قدم موفقیت آمیز برای ایران در تداوم فعالیت خود برای غنی سازی در چهارچوب NPT است و به نظر می رسد که این روند با مذاکرات مثبتی که بین آقای سولانا و آقای لاریجانی صورت گرفته، دارد به سمتی می رود که فقط ما از نظر عدم انحراف از مسیر صلح آمیز و نحوه همکاری آژانس برای تامین سوخت مورد نیاز ما وارد مذاکره شویم. مذاکره حول این محورها انجام شود نه بحث غنی سازی.
سفر پلوسی به ایران
گفته شده لاریجانی با اختیارات ویژه ای از سوی رهبر جمهوری اسلامی برای امتیاز دادن به غرب و خصوصا ایالات متحده به دیدار سولانا رفته و احتمال اینکه در چشم اندازهای نزدیک جمهوری اسلامی و امریکا پای میز مذاکره بنشینند زیاد تر شده است. در این مورد چه فکر می کنید؟
تا الان ما هیچ خبری دال بر اینکه زمینه ای و یا موافقتی برای مذاکره با امریکا بر سر مسئله هسته ای شده باشد به دستمان نرسیده است.
جدی؟
بله، اینها همه حدس و گمان هایی است که معمولا از طرف افراد غیر مسئول مطرح می شود.
به هر حالا سخن از احتمال سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان امریکابه تهران است و…
خانم نانسی پلوسی تا حالا رسما اعلام نکرده اند که می خواهند به ایران بیایند.
حالا به نظر شما اگر رسما اعلام کند، رهبری نظام چه واکنشی نشان می دهد؟
طبیعتا اگر نانسی پلوسی رسما اعلام کند می خواهد به ایران بیاید، مسولین نظام روی آن تامل می کنند.
چه جور تاملی؟
تامل در مورد محتوا و هدف از مذاکره.
برخی از کارشناسان سیاسی و بین المللی معتقدند جمهوری اسلامی از مدت ها پیش گاو را بسته است و مذاکرات لازم برای توافق با امریکا انجام شده و فقط منتظر فرصت مناسب و آماده سازی فکری فضای داخلی و خصوصا درصدی از هواداران نظام برای پذیرش اتفاقی است که با “شعارهای” بیست و هشت ساله آنها جور در نمی آید.
اینها بیشتر فضاسازی هایی است که جریان طرفدار غرب در کشور ما می کند. این نوع اخبار غیر واقعی برای شکستن تابوی مذاکره و از بین بردن قبح آن است.
یعنی خبری نیست؟
چنین مذاکرات و توافقاتی با امریکا صورت نگرفته است.
جدی؟
بله، مساله ارتباط با امریکا، مساله روشن و شفافی از سوی مسولین نظام است و جایی برای پرده پوشی یا مخفیانه عمل کردن نیست.
چطور؟
چون این مساله به مواضع رهبری نظام و سیاست هایی که شورای عالی امنیت ملی کشور تصویب می کند بر می گردد.
آن سیاست ها تغییر نکرده؟
نیازی به مذاکرات پشت پرده نیست که در پشت توافقاتی صورت بگیرد و در ظاهر به صورت دشمنی دنبال شود.
پس چی؟
من فکر می کنم این اخبار، اخباری کاملا غیر واقعی است که مطرح می شود. اما در مورد مسائل عراق و افغانستان بطور علنی با حضور امریکایی ها این مذاکرات در اجلاسهای چند جانبه مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است.
تضمین امریکا و بقا
حالا اگر جمهوری اسلامی و امریکا بطور مستقیم مذاکره کنند، فکر می کنید چقدر جمهوری اسلامی می تواند به حل و فصل مشترکات خود در این مسیر امیدوار باشد؟
ببینید، الان دولت فعلی امریکا هیچ قابل اعتماد نیست و ویژگی های یک دولت قابل اعتماد را هم ندارد.وقتی که آقای بوش خودسرانه حتی نظر کنگره را هم وتو می کند و به حرف آنها هم گوش نمی دهد، نشان می دهد که دولت آقای بوش بر اساس تصمیم لابی های صهیونیستی سیاستی را دنبال می کند که عمدتا به منافع نومحافظه کاران و اسرائیل در منطقه اولویت می دهد و حاضر به عقب نشینی از مواضع خود نیست.
برخی از کارشناسان سیاسی معتقدندسیاست هایی که جریان احمدی نژاد در قبال مسائل مختلف پیش گرفته کاملا در راستای آن چیزی است که نو محافظه کاران حاکم بر کاخ سفید نیاز دارند…
به نظر من این تحلیل کاملا غلطی است. چون ما انواع موضع گیری در برابر امریکا را آزمایش کرده ایم. از روش “تنش زدایی” دولت های قبلی و حتی “مدارای” دولت آقای خاتمی و کوتاه آمدن های دولت های قبلی تا الان که دیگر راهی غیر از این برخورد برای ما نمانده است. متاسفانه آنها به هیچ کدام از روش ها پاسخ مثبتی ندادند و همیشه بر دشمنی ها و تهدید ها و اقدامات خلاف منافع ملی ما پافشاری کردند و حاضر نشدند به چراغ سبزهای دولت های قبلی کوچکترین پاسخی دهند.بنابراین رفتار فعلی دولت در واقع معلول موضع سخت امریکا در قبال چمهوری اسلامی است. ما باید منتظر تغییر و تحولات اساسی در سیاست های امریکا نسبت به نظام جمهوری اسلامی باشیم.
تغییر اساسی؟
امریکا باید در چهارچوب قوانین بین المللی عمل کند.حقوق ما را در مجامع بین المللی به رسمیت بشناسد.از طراحی براندازی علیه نظام ما صرف نظر کند.از کمک به تروریست هایی که علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت می کند پرهیز کند و صداقت خود را با آزاد کردن دارایی های جمهوری اسلامی در امریکا نشان دهد. همچنین آمریکا باید واقعیت جمهوری اسلامی را در تعاملات و مناسبات منطقه و خاورمیانه درک کند و آن را نادیده نگیرد و در صدد مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی در میان ملت ها نباشد.
یعنی امریکا برای ادامه بقای جمهوری اسلامی در ایران، تضمین دهد؟
ما نیاز به اعطای تضمین برای ادامه بقا از سوی امریکا نداریم.
چطور؟
امریکا کوچکتر از آن است که بخواهد بقای جمهوری اسلامی را تضمین کند. ما به دنبال جلوگیری از تجاوزات امریکا به حقوق ملت های منطقه، به ویژه ملت های اسلامی و در آن مورد نگران هستیم. ما می توانیم از خودمان دفاع کنیم ولی ملت های اسلامی دیگر نمی توانند از خودشان دفاع کنند.
گفته شده امریکا هم متقابلا خواهان عدم مداخله جمهوری اسلامی در امور کشورهای منطقه و دامن زدن به بحران ها و عدم حمایت از “تروریسم” و… است…
امریکا تاکنون نتوانسته برای این ادعاها هیچ مستندی ارائه کند.ادعای خالی که قابل اثبات نیست. ما برای دخالت امریکا در منطقه و کشور ما شواهد متعددی داریم.
اخیرا یکی از بنیان گذاران گروه شبه نظامی “حزب الله لبنان”، حزب الله کنونی را “فاسد” و آلت دست جمهوری اسلامی عنوان کرده است…
خب اینها آدم هایی هستند که کنار گذاشته شده اند و برای موقعیت اینگونه موضع گیری می کنند.
سپاسگزارم