چه آینده ای برای ایران قابل تصور است؟

نویسنده

» تحلیل ژون آفریک از نتایج انتخابات ریاست جمهوری

لوران دو سن پریه 

انتخاب غیرمنتظره حسن روحانی، نامزد میانه رو، اگر نتواند تغییرات اساسی در نظام ایجاد کند، حداقل خواهد توانست اصطکاک ها و تنش های سیاسی داخلی را مرتفع سازد و همچنین شاید آغازگر دورانی آرام و بدون تلاطم با کشورهای غربی باشد.

خیابان های ایران که پس از انتخاب محمود احمدی نژاد در سال ۲۰۰۹ شاهد حضور گسترده معترضان به نتیجه انتخابات بود، روز ۱۵ ژوئن، پس از اعلام نتیجه، جایگاه شادی و سرور مردم شد. وزارت خارجه آمریکا، دشمن قسم خورده ایران، در پیامی عجیب از “شجاعت مردم ایران برای رساندن صدای خود” استقبال کرد. و پاریس که به شدت با حضور این کشور در کنفرانس ژنو با موضوع سوریه مخالفت کرده بود، رویه دیپلماتیک خود را به طور کامل تغییر داد. فرانسوا اولاند، رییس جمهور فرانسه، گفت: “اگر حضورش [رییس جمهور روحانی] بتواند مفید واقع شود، با روی باز در این کنفرانس از او استقبال خواهد شد.”

به نظر می رسد که دیپلمات ها، رسانه های غربی، کارشناسان بین المللی و خود مسؤولان ایرانی از این پیروزی غیرمنتظره شگفت زده شده اند. زمانی که اعلام شد انتخابات تنها میان نامزدهای محافظه کار برگزار می شود و نتیجه آن از پیش تعیین شده، “شگفتی” اولین واژه ای است که می تواند توصیف گر این رویداد باشد. فایننشیال تایمز تا جایی پیش رفته که در تیتر خود در تاریخ ۱۷ ژوئن می نویسد: “پیروزی اصلاح طلبان”. برتران بدیعی، کارشناس برجسته روابط بین الملل در دانشگاه علوم سیاسی پاریس که پدرش ایرانی است، می گوید: “«احتیاط» اولین واژه ای است که من به کار می برم. به طور کلی، احساس می کنم که مفسران بسیار نامحتاطانه عمل می کنند. به عنوان مثال نسبت به کاریکاتوری که از پدیده احمدی نژاد نیز در اذهان نشسته بود، نامحتاط بودند. ما در مورد ایران تحت تأثیر پیش فرضیات هستیم. و همین مسأله باعث می شود تا موضع گیری هایمان نسبت به پیچیدگی وضعیت موجود بسیار بی پرده و پرشدت باشد.”

 

تجربه

روحانی این پیروزی شگفت آور را بی شک مدیون بازی سیاسی در ایران و همچنین رقابتی است که شرایط آن به سختی قابل پیش بینی بود: و این درحالی بود که پنج نامزد محافظه کار با اصرار بر ادامه رقابت شان، رأی جناح خود را پراکنده کردند. و درحالی که گفته می شد طرفداران اردوگاه اصلاح طلب، که رهبران شان از سال ۲۰۱۱ در حصر خانگی بسر می برند، در انتخابات شرکت نخواهند کرد، حمایت رییس جمهور سابق محمد خاتمی از روحانی باعث شد بسیاری در برابر صندوق های رأی حاضر شوند. مشارکت ۷۳ درصدی در انتخابات، شکاف سیاسی به وجود آمده در سال ۲۰۰۹ را قدری التیام بخشید.

به واقع حسن روحانی کیست؟ نیات او به عنوان رییس جمهور چیست؟ و به ویژه قدرت مانور او در برابر رهبر انقلاب علی خامنه ای چقدر خواهد بود؟

این روحانی ۶۴ ساله، با عنوان حجت الاسلام، از مدت ها قبل در خدمت حکومت بوده، ولی قبل از انتخابات، ایرانیان او را کمتر از دیپلمات های غربی می شناختند. او که پدر چهار فرزند است، در سال ۱۹۶۵ در سن ۱۷ سالگی به جمع طرفداران نهضت آیت الله خمینی پیوست و تا سال ۱۹۷۹ و پیروزی انقلاب اسلامی، پیام نهضت او را در محافل مختلف در سراسر کشور منتقل کرد.

کسی که این روزها، پس از هشت سال ریاست جمهوریِ شخصیتی ستیزه جو، به عنوان یک کبوتر سفید ظاهر گشته، درواقع به عاملی مهم در نظام امنیتی ایران تبدیل شده. در زمان کمپین انتخاباتی، کلیپ نسبتاً بلندی از فعالیت های او در جنگ ایران و عراق پخش شد. او به عنوان یکی از اعضای شورایعالی دفاع از سال ۱۹۸۲، ریاست کمیته اجرایی آن را بین سال های ۱۹۸۶ و ۱۹۹۱ برعهده گرفت و زمان هایی را با جانشین فرمانده نیروهای مسلح و فرمانده نیروی هوایی وقت گذراند. او در سال ۱۹۸۹ به مدت ۱۶ سال به سمت دبیر کل شورایعالی امنیت ملی انتخاب شد.

 

دیپلمات

روحانی که به طور کامل اصول دفاعی و امنیتی را فرا گرفته بود، پس از اخذ دکترای حقوق از دانشگاه گلاسکو و زمانی که به عنوان رییس هیأت مذاکره کننده هسته ای انتخاب شده بود، نشان داد که توان گفتمان را دارد. پیشبرد مذاکرات توسط او باعث شد تا به وی لقب “شیخ دیپلمات” دهند. او با تعلیق موقت فعالیت های غنی سازی در سال ۲۰۰۴ توانست از اعمال تحریم ها علیه کشورش جلوگیری کند، ولی غنی سازی با انتخاب احمدی نژاد در اوت ۲۰۰۵ از سر گرفته شد. بدیعی می پرسد: “آیا این تأثیر روحانی بود یا شرایط این طور ایجاب کرد؟ درواقع در آن زمان ایران درگیر بحران عراق شده بود و قصد داشت از مداخله آمریکا در عراق سود ببرد. به همین دلیل نمی بایست تنش ها را خیلی تشدید می کرد. آن زمان همچنین زمانی بود که مسأله هسته ای ایران هنوز به مرحله حادی که امروز رسیده نرسیده بود.”

پس حسن روحانی یک محافظه کار تمام عیار و نزدیک به رهبر است، ولی توانست کاری کند که همه بگویند او در “خط رفسنجانی و خاتمی” قرار دارد. بدیعی در ادامه می گوید: “از گذشته روحانی نمی توان اطلاعات خاصی به دست آورد، بلکه اطلاعات در مورد او را باید در زمان حاضر و در کمپین انتخاباتی اش جستجو کرد.” یک کمپین حساب شده که کاملاً متفاوت از دوره ریاست جمهوری خفقان آور احمدی نژاد و اصولگرایی به نظر می رسد، ولی ازسوی دیگر در راستای آرمان های حکومت و در هماهنگی با رهبر خواهد بود. او اولویت مردم، یعنی حل کردن بحران اقتصادی را به عنوان اولویت خود قرار داده و از اینکه پرونده هسته ای و تحریم های بازرگانی و مالی بین المللی را دلیل آن بداند ابایی نداشته است.

در این حوزه فوق حساس، رییس جمهور جدید شاخص هایی را از شیوه عمل خود ارائه کرد. حتی اگر تعلیق غنی سازی را رد کرده باشد، ولی بر ایجاد اطمینان در نزد جامعه بین المللی و شفافیت بیشتر براساس قوانین بین المللی تأکید ورزیده. بی شک باید انتظار دوره ای کاملاً متفاوت از دوره احمدی نژاد را داشته باشیم.

ولی قدرت مانور او در برابر شخصیت قدرتمند رهبر علی خامنه ای چقدر است؟ روحانی که برخلاف مافوق خود از مشروعیت در نزد مردم بهره مند است، می تواند از آن برای گرفتن امتیاز استفاده کند. از نظر بدیعی، “فعلاً او در اولین راند پیروز شده و دومین راند به توان او در پاسخ به انتظاراتی که خودش باعث ایجاد آنها شده بستگی خواهد داشت: او نباید در برابر رهبر خیلی منفعل ظاهر شود؛ باید نسبت به غربی ها گشایش عمل داشته باشد، بدون اینکه تسلیم خواسته های ریز و درشت آنها شود؛ و درنهایت احیای اقتصاد کشور را در دستور کار خود قرار دهد. اگر روحانی حتی در یکی از این موارد شکست بخورد، وجهه خود را ازدست خواهد داد.”

منبع: ژون آفریک، ۲۷ ژوئن