اسید و گُل

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

براستی زمستان است. یک درصد نوکیسه ها در کاخ های میلیاردی و۲۵ درصد مردم ایران در زاغه ها، شب یلدایی دگر را سحر می کنند که خورشیدش سر می زند، اما سحر نمی شود. فاصله کمی تا سالگرد “انقلاب شکوهمند اسلامی” مانده است که رهبراولش آن را “پیروزی کوخ نشینان علیه کاخ نشینان” توصیف می کرد.

روزهایی تیره و سرد است که عکس رهبر کره شمالی درحالیکه می خندد و دستور قطع کامل اینترنت را می دهد، منتشر می شود. ورهبر دوم “نظام” حاکم بر ایران دریغ می خورد که وقت ندارد مدیریت فضای مجازی را بعهده بگیرد و باز تکرار می کند: “امروز فضای مجازی در کشور، میدان حضور دشمنان شده و امنیت اخلاقی و روانی جامعه را به خطر انداخته‌ است”.

و نوکران دست به سینه رهبر، یک جوان را به دلیل فعالیت در فیسبوک به۲۰سال زندان محکوم می کنند. صادر کننده حکم “قاضی مقیسه” است که در دهه ۶۰با نام “حاج ناصریان” دادیار زندان اوین بود و درکشتار مخوف تابستان ۶۷ زندانیان را به پای دار می برد.

درهای این قتلگاه آزادی هنوز باز است ویکی از زندانیانش مهدیه گلرو که درآغاز زمستان، ۷۰۰ فعال مدنی خواستار آزادیش می شوند و عنوانی از نامه شان به حسن روحانی بر می آید که زمستان ۹۳ را به زمستان مهدی اخوان ثالث پیوند می زند: اسیدپاش آزاد، مهدیه در زندان.

صد البته رئیس جمهور طبق معمول جوابی نمی دهد. انگارنه انگار به روز نیاز به رای، وعده ها بود و وعیدها. “برداشتن حصر” هم که از این وعده ها بود، بسرعت مسیر دیگری را می رود.

صبح صادق، هفته‌نامه سپاه، می نویسد: “حصر به خاطر مسئله براندازی است. فتنه بستری بود که سران فتنه با حرکت نسنجیده و شتاب‌زده در آن، که حمایت لحظه‌به‌لحظه دشمنان نظام را به همراه داشت، خیلی زود به مرحله براندازی نظام رسیدند و رسیدن به این مرحله علت و دلیل روشن حصر آنان شد”.

هفته گذشته دولت “ تدبیر وامید” کار را یکسره کردو فاتحه این وعده “رای ساز” را خواند. مصطفی پورمحمدی از قضات دادگاه مرگ تابستان ۶۷ که حالا وزیردادگستری دولت روحانی است، گفت: “موضوع حصر خانگی تا امروز در دولت مطرح نشده است. این مساله به شورای‌ عالی امنیت ملی مربوط است”.

این هفته، مهدی طائب، از بلندگوهای “داعش های شیعه” در ایران، و برادر حسین طائب ـ ریاست سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ـ توضیحات بی سابقه و صریحی می دهد: “مسئله بغی[سرکشی] سران فتنه در شورای عالی امنیت ملی مورد بررسی قرار گرفت، و رئیس قوه قضائیه که خودش نیز قاضی‌القضات است حضور داشت و همچنین دستگاه‌های امنیتی که باید اطلاعات مربوط به سران فتنه را هم ارائه می‌کردند در شورای عالی امنیت ملی حاضر بودند. تمام تصمیماتی که شورای عالی امنیت ملی در خصوص سران فتنه گرفته به خود آنها ابلاغ و در واقع آنها را تفهیم اتهام کرده است که موضوع بغی بر نظام توسط آنها برای اعضای شورای عالی امنیت ملی اثبات شده است. هرکسی که برای سرنگونی نظام اسلامی با زور و روش‌هایی از جمله فریب، اردوکشی خیابانی و اقدامات مسلحانه اقدام کند بغی بر نظام اسلامی انجام داده است. فتنه ۸۸ همچون اقدامات خیلی از جریانات همچون سازمان مجاهدین خلق و حزب توده یکی از مظاهر بغی بود که در قضیه فتنه ۸۸ در مورد افرادی که قبلا در حکومت مسئولیت‌هایی همچون نخست‌وزیر و ریاست مجلس را برعهده داشتند صادق است”.

مرتضی کاظمیان-ـ تحلیلگر سیاسی-ـ این سخنان را بر می رسد و ازوجود دادگاهی به‌ نام “شورای عالی امنیت ملی” راز گشایی می شود که دارای قاضی و دادنامه و کیفرخواست است. حسن روحانی هم که “حقوقدان است ونه سرهنگ” قاعدتا تسلیم رای این “دادگاه” تام و تمام قانونی است.

و این زمستان ایران است که از شرم باندازه سیبری یخ می زند و استالین در قبر نفس راحتی می کشد.

وعده دیگرحل مساله اتمی است که خواب زمستانی را از سر می گذراند و “نامه‌های جداگانه‌ای” که محمد جواد ظریف به وزیران امور خارجه چند کشور می نویسد، چشم انداز بیداریش را، بهاری نمی بیند. بیهوده نیست که قیمت دلار مدام بالا می کشد.

در آخرین روز هفته اول زمستان، روزان به سرنوشت صدها نشریه دیگر دچارمی شود وشبانه باحکم دادستانی به محاق توقیف می رود. بر صفحه اول تصویری از آیت اله منتظری دارد که در مصاحبه تازه انتشاری، نور دیگری بر تاریکخانه “نظام” افکنده است.

بر اساس آمار شاخص توسعه انسانی سازمان ملل درسال ۲۰۱۴، بیش از ۲۵ درصد مردم ایران ـ بیش از هجده میلیون نفر- در زاغه ها زندگی می کنند و “نظام مقدس” هدیه ای ۴۶ میلیون دلاری برای سد سازی به دولت لبنان تقدیم می کند که البته فعلا مورد پذیرش قرار نمی گیرد.

ورئیس مجلسی که کشورش ۱۸میلیون زاغه نشین دارد به آیت اله سیستانی لقب “پادشاه جهان” می بخشد. علی لاریجانی که در خط رقابت غلامی “رهبر معظم” باحداد عادل شانه به شانه می رود، هنوز معلوم نیست در بارگاه “پادشاه جهان” نماینده یزد است یا قم.

 

خانم ها! آقایان!

زمستان است. مهدیه گلرو پیش ازدستگیری هشدار می دهد: “بی سوادهای بورسیه، دکترا می گیرند، استاد دانشگاه می شوند و ایران رابسوی نابودی می برند. ” محمد نوریزاددر مقدمه کوتاهی بر فیلم این هشدار تاریخی می نویسد: “سخنان مهدیه گلرو طعمی از یک سخنِ کاربردی و موشکافانه داشت. او به بی سوادی ای اشاره کرد که در کمین کل کشور است. بی سوادی ای که از دانشگاهها شروع می شود و تا هر کجا پای می نهد و کل کشور را به تسخیر خود در می آورد. بی سوادی ای با محوریتِ بسیجیان و روحانیان”.

و شعر زمستان اخوان ٍثالث جهان مجازی را فتح می کند. شاعر بزرگ باقلب خسته می خواند و خوانندگان و نوازندگان بسیار اجراهای متفاوت از آن را عرضه می دارند .