پیتر تچل
کانال چهار با پخش کردن پیام کریسمس احمدی نژاد، یک پیروزی تبلیغاتی را به او هدیه کرد. احمدی نژاد که در ساعت پر بیننده این شبکه پیام خود را پخش می کرد، توانست بعنوان مدافع صلح و عدالت صحبت کند؛ اگرچه حکومت ایران پیشینه وحشتناکی در دفاع از حقوق بشر دارد که این شامل اعدام نوجوانان، زنان، دانشجویان، روزنامه نگاران، سنی ها، همجنسگرانیان، فعالان سیاسی و اقلیت های قومی است.
پخش پیام تبریک احمدی نژاد در روز کریسمس، یک شوخی کثیف بود. درست مثل اینکه عرصه تبیلغاتی در اختیار تونی بلر، ولادیمیر پوتین، آریل شارون، عمر البشیر، هنری کیسینجر، ژنرال تان شوه یا جورج بوش قرار بگیرد تا بعنوان مدافعان صلح و حقوق بشر سخنرانی کنند.
سخنران بعدی کیست؟ آیا سال آینده از رابرت موگابه، رئیس جمهور زیمبابوه، دعوت می شود تا پیام تبریک کریسمس اش را اعلام کند و گدشته سیاسی اش را که پر است از آدم ربایی، تجاوز، شکنجه، قتل، قحطی و بیماری، پاک کند؟
من هیچ مخالفتی با اعلام نظر های سیاسی رئیس جمهور ایران ندارم. اقدامات و نظر های او بعنوان یکی از رهبران جهان باید گزارش بشود. اما اینکه پیام تبریک کریسمس بدهد، که برایش اعتبار و آبرو می آورد، خیلی زیاد است. به غیر از اینکه این اقدام کانال چهار افتخاری است که او لیاقتش را ندارد، او در ساعات پر بیننده این شبکه ظاهر شد و هیچ کس تضاد بین اعتقاداتی که به آن اعتراف کرده بود و سیاست های فعلی اش را نمایان نکرد.
دوروتی بایرن، رئیس بخش خبر و مسائل روز شبکه چهار، دلیل پخش پیام احمدی نژاد را چنین توجیه می کند:« به عنوان رهبر یکی از قدرتمندترین کشورهای خاورمیانه، دیدگاههای رییس جمهور احمدینژاد بسیار تأثیرگذار هستند. از آنجا که در برهه حساسی در مناسبات بینالملل قرار داریم، ما هم برای ببیندگان خود دریچه ای به سوی جهانبینی متفاوت باز می کنیم».
واقعا چنین است؟ اما در پیام رئیس جمهور ایران، بسیار کم به جهان بینی و سیاست های او پرداخته شده بود. پیام او مذهبی و تبلیغاتی بود، که وزارت امور خارجه ایران با احتیاط زیاد آن را برایش نوشته بود. احمدی مژاد همان چیزی را گفت که ما خواهان شنیدنش بودیم. این یک پیام گول زننده بود، ترکیبی از نصیحت، حسن نیت و تعامل که به این منظور طراحی شده بود که ما را در مقابل حقیقت تلخی که در حکومت او وجود دارد، خلع سلاح بشویم. پیام او یاد آور پیام ژوزف استالین بود که خودش را بعنوان مردی مهربان و مورد محبت مردم شوروی معرفی می کرد.
به بخش های کلیدی پیام کریسمس احمدی نژاد توجه کنید:
”عیسی ابن مریم، پرچمدار عدالت خواهی، عشق به مردم و مبارزه با ظلم و تبعیض و بی عدالتی است…
“امروز اگر حضرت مسیح حاضر بود، بدون تردید پرچم عدالت و عشق به انسان ها را در برابر جنگ طلبان و اشغالگران و تروریست ها و زورگویان عالم بلند می کرد…
”سالی سرشار از دلخوشی، شادکامی و صلح و برادری را برای جامعه بشری مسالت دارم…
کلماتی زیبا، شرم از حقیقت. ممکن است که احمدی نژاد از صلح و عدالت حرف بزند، اما حرف های منطقی او فقط برای تبلیغات است. آنچه اهمیت دارد، کلمات نیست بلکه عمل است. اقدامات رئیس جمهور ایران علیه هموطنان خودش خالی از عشق، رحمت، عدالت، انسانیت و برادری است.
اعضای اتحادیه های کارگری، دانشجویان، روزنامه نگاران، اعضای کمپین زنان و حتی وکلا و مدافعان حقوق بشر زندانی و شکنجه می شوند. حکومت آقای احمدی نژاد حتی سیاست نژاد پرستانه ای در قبال اقلیت های قومی ایران، مثل کردها، عرب ها و بلوچ ها در پیش گرفته است.
در پیام تلویزیونی رئیس جمهور به هیچ وجه از این جنایات علیه بشریت، عذرخواهی نکرد. اگر قرار باشد کسی عذر بخواهد این شبکه چهار است که باید به دلیل دادن تربون به احمدی نژاد عذر خواهی کند و من هم ار این اقدام حمایت خواهم کرد. اما این اتفاق نیافتاد و هرگز هم نخواهد افتاد.
این اقدام شبکه چهار از حماقت هم فراتر رفته است. این شبکه با ستمگران هم سو شده است؛ آنها به خود این اجازه را داده اند که برای رهبر یک رژیم بی رحم و ددمنش تبلیغ کنند. از همه بدتر اینکه به نظر می رسد همه این سناریو برای ایجاد تضاد و جلب بیننده بیشتر بوده است.
دادن جایگاه ویژه به احمدی نژاد در برنامه روز کریسمس، توهین به صد هزار ایرانی مخالف است که از سال 1979 که تندروها در ایران به حکومت رسیده اند، کشته شده اند.
اگر فرزندان و والدین مسئولان شبکه چهار در زندان اوین در تهران شکنجه شده بودند، هرگز این تریبون به احمدی نژاد داده نمی شد.
کریسمس امسال، هزاران خانواده ایرانی عزادار و سوگوارند. عزیزانشان یا زندانی اند یا شکنجه شده اند و یا به دار آویخته شده اند. شبکه چهار بجای اینکه از آنها دعوت کند تا پیام متفاوت کریسمس امسال را بدهند، زمان را به مردی داده است که مسبب رنج و آزار و مرگ عزیزانشان است.
به گفته دیده بان حقوق بشر، در ماه مارس امسال، یکی از نمایندگان مجلس ایران، حسینعلی شریعتی، تایید کرده است که 700 نفر در استان سیستان و بلوچستان که یکی از 30 استان ایران است، در انتظار اعدام هستند. بسیاری از این افراد زندانیان سیاسی بلوچ هستند. این تعداد زیاد حکم اعدام، شاهدی است بر فشار شدیدی که از زمانی که احمدی نژاد قدرت را در دست گرفته است، به مردم وارد می شود.
وحشت از رژیم دامنه گسترده ای دارد. میثم اطفی، یکی از رهبران دانشجویی، بعنوان یکی از اراذل و اوباش، سال گذشته اعدام شد. اقلیت های دینی چون بهائیان و گاها سنی ها هم شدیدا مورد آزار قرار می گیرند.
سرکوب رژیم با قوانین اخلاقی سختگیرانه، قوی تر شده است. در سال 2004، عاطفه رجبی سهاله، که سال ها مورد تجاوز مردان قرار گرفته بود، متهم به جریحه دار کردن عفت عمومی شد. او با روش مرگ آرام و دردناک در ملا عام حلق آویز شد. در این روش، فرد اعدامی برای چند دقیقه در میان زمین و آسمان دست و پا می زند و جان می کند. روشی که حقیقتا وحشیانه است.
فعالان کارگری هم جزو قربانیان هستند. منصور اسانلو، رهبر اتحادیه کارکنان شرکت واحد، در کنار بقیه فعالان اتحادیه های کارگری در زندان است. او در سال 2007 به دلیل دفاع از حقوق کارگران به پنج سال حبس محکوم شد.
تحت فشار قرار دادن ملت ایران برای احمدی نژاد کافی نیست. رژیم او رنج و آزارش را به خارج از مرز های ایران برده است. او از بنیادگراهای اسلامی لبنان، حزب الله، حمایت می کند که مانند اسرائیل به مناطق مسکونی حمله می کنند. بعلاوه، بسیاری از افرادی که در عراق دست به عملیات انتحاری می زنند، در ایران تعلیم دیده اند و این کشور پول و اسلحه در اختیارشان می گذارد. این شامل اعضای سپاه سابق بدر هم که بعد از سقوط صدام در مرز های جنوب شرقی عراق فعال بودند، می شود.
امروز آنها سیاستمداران، مخالفان مذهبی و همجنسگرایان را در محل کار یا در خانه هایشان یا در خیابان دستگیر می کنند و به قتل می رسانند. هیچ دادگاهی تشکیل نمی شود. هیچ شاهدی وجود ندارد. آنها با حمایت دولت احمدی نژاد، اعدام می شوند.
منبع: گاردین 27 دسامبر