سینمای ایران در سال 1386 هیچ فراز و فرود خاصی نداشت. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت نهم همان طور که انتظار می رفت، وضعیتی را بر سینما حاکم کرد که کارگردان های صاحب نام خانه نشین شدند.آنها که رمقی داشتند به تلویزیون پناه بردند و آنجا با آفت های دیگر مواجه شدند. در سال 1386 چنان سانسوری بر سینما حکمفرما شد که شاید سینمای ایران در سال های پس از انقلاب چنین تجربه ای را از سر نگذرانده بود….
سینمای ایران در سالی که گذشت
سینما زیر تیغ
در یکی از مجموعه های تلویزیونی زمانی که شخصیتی از دیگری خواست تا واژه زیر تیغ را برایش معنا کند، شنید که زیر تیغ به وضعیت محکومی می گویند که حکم مرگش صادر شده و تا چند روز آینده اعدام خواهد شد. وضعیت سینما در سال 1386 و ای بسا سال آینده شبیه به همین محکوم زیر تیغ بود.
شاید به جرات بتوان گفت که سالی خنثی تر از سالی که گذشت برای سینمای ایران قابل تصور نیست. متولی دولتی سینما یعنی وزارت ارشاد سینما را به حالی واداشت که از میان 60 فیلم اکران شده تنها بتوان کمتر از انگشتان یک دست در آن فیلمی را سراغ گرفت که بتوان درباره اش به صورت جدی صحبت کرد. مجوز های بسیاری برای تولید فیلم ها به سینماگران داده شد. اما همه آنها در یک برنامه ریزی از پیش تعیین شده یا به مرحله تولید نرسیدند و یا بعد از تولید و صدور مجوز نمایش به بایگانی توقیف سپرده شدند.
در اخرین حرکت هم ارشاد به همراه صدا و سیمای جمهوری اسلامی هنرمندانی که نامه حمایت از اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی را امضا کرده بودند را با تهدید واداشت تا امضاهای خود را پس بگیرند.
سال گذشته فیلمفارسی و فیلم های مذهبی و دفاع مقدس از بد ترین و مبتذل ترین شکل خود راهی نمایش عمومی شدند و نه تنها سینما را از پیشرفت عمومی بین المللی بلکه در میان مخاطبان ایرانی هم ناکام گذاردند. بوی بد این اوضاع نیز از همان جشنواره سال پیش به مشام کارشناسان می رسید. فیلم هایی که در این سال به عنوان الگو برای سال بعد به سینما ارائه شد آثار مذهبی و جنگی بسیار ضعیفی بودند که بسیاری از سینماگران را به سمت تلویزیون سوق داد. فیلم های الگو نه تنها نتوانستند با مخاطبان ارتباط برقرار کنند که در بین اهل فن نیز با بی تفاوتی رو به رو شدند. از همین روی وزارت ارشاد راهی دیگر در پیش گرفت و الگویی را در تولیدات سال 86 لحاظ کرد که حاصل آن به ریا واداشتن سینماگران و شکل گرفتن فضاهای تقلبی بود که خبر سالی پر نیرنگ و تظاهر را برای سینما می دهد.
در سال 86 سینما به دولتی ترین شکل خود نزدیک شد. تنها فیلم های همسو با دولت اجازه نمایش یافتند و بسیاری همچون سنتوری به محاق رفتند. بر اساس همین حرکت سینمای فرهنگی به شکل زیرزمینی رونق گرفت و ارشاد هم با آنچه در توان داشت مقابل آن قد علم کرد و برای ریشه کن شدن آن در برخوردی قهری که در جشنواره فیلم فجر صورت گرفت همه آنها را حذف کرد. اگر برای سینما سرو بدنه قائل باشیم سر سینمای ایران روز به روز با عدم حمایت های دولتی کوچک و کوچک تر می شود و بدنه مبتذل ان روز به روز فربه تر می شود. البته این وضعیت سینمای فرهنگی را وا داشته تا روی پای خود بایستد و تولید فیلم های هزینه محدود رونق گرفته است.
به این مسائل قاچاق فیلمهای سینمایی را می توان افزود که از ابتدای سال به جان سرمایه تهیه کننده هاافتاد و در هرج و مرجی که دولت مسبب آن بود هزینه ای میلیاردی را به سینماگران وارد کرد.
در 1386 فیلمفارسی که به زعم مسئولین وزارت ارشاد بی خطر ترین جنس سینماست و می تواند توده ها را تحمیق کند جولان بی حد و حصر داد و کار تا جایی پیش رفت که به نفع نمایش فیلم هایی از این دست، آثاری فرهنگی به انبار سپرده شدند. در همین بین بود فیلم هایی که از سردستی ترین شوخی های رایج میان عوام کوچه و بازار رواج داشت به عامل سبب فروش فیلم ها و افزایش مخاطب کاذب فیلم ها تبدیل شد.
تنها اتفاق مثبت سال 1386 برگزاری جشنواره فیلم های مستند بود که نشان داد سینما می تواند در شکل های دیگر خود زنده باشد و به بقا ادامه دهد. اگرچه فیلم ای دگر اندیش تر نیز در میان آثار به نمایش درآمده نبودند.
اما در میان این گذار کلی از سینمای نیمه جان سال 1386 بد نیست چند حادثه را ریز تر مرور کنیم.
یک توقیف مهم
نقاب و سنتوری به دلیل حاشیههای اکران، به دو فیلم جنجالی سینمای ایران در سال گذشته بدل شدند. اکران “نقاب” با واکنشهایی همراه شد و بلافاصله نسخه کامل فیلم از طریق دستفروشان در سطح شهر پخش شد.، وزیر ارشاد در مورد فیلم نقاب گفت که نسخه دارای مجوز نقاب هم فیلم خوبی نیست. با این توجه وزیر از اینکه لطمه مالی به تهیه کننده فیلم خورده بود چندان ناراضی نبود و این شائبه را بیشتر دامن زد که خود وزارت ارشاد در توزیع غیر قانونی فیلم دست داشته است.
روز 26 خرداد بیانیهای از سوی وزارت ارشاد در خصوص عذرخواهی از مردم از بابت پخش فیلم نقاب منتشر شد.
اول تیرجواد شمقدری مشاور هنری رئیسجمهور در گفتوگویی خبر داد: فکر میکنم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در مورد عذرخواهی از اکران فیلم نقاب کار درستی انجام داد و این موضوع مهمی بود ولی جریان قدرتمند موجود در سینمای ایران که خودش را مهمتر میداند، روابط عمومی وزارت ارشاد را وادار به بازپسگیری عذرخواهی از اکران ”نقاب” کرد. کار تا جایی پیش رفت که کار به اظهار نظر مراجع قم هم رسید.
فیلم بعدی که وزارت ارشاد را دچار بحران کرد سنتوری بود.
اما “سنتوری” در سه نوبت حاشیهساز شد، یکی زمان قبل از موعد اکران که درباره مجوز داشتن یا نداشتن خواننده این فیلم حرف و حدیثهایی وجود داشت، دوم مقطع زمانی سوم مرداد به بعد و در شرایطی که فیلم برای نمایش در این روز آماده شده بود اما مدیر روابط عمومی معاونت سینمایی اعلام کرد، فیلم “سنتوری” ساخته داریوش مهرجویی با تأخیر به نمایش عمومی در میآید و در ادامه صحبت از “غیرقابل نمایش بودن” فیلم توسط وزیر ارشاد شد و در بخش سوم، زمانی که با پایان جشنواره فیلم فجر، به صورت ناگهانی نسخههای دیویدی با کیفیت “سنتوری” به صورت غیرمجاز پخش شد.
وزیر ارشاد در توضیح توقیف فیلمی که پروانه ساخت گرفته، در جشنواره شرکت کرده و پس از دریافت پروانه نمایش در نوبت اکران قرار گرفته؛ گفته بود: فیلمنامه سنتوری سال 81 با نامی دیگر به معاونت سینمایی ارائه شد اما به دلیل مشکلاتی که داشت نتوانست مجوز ساخت دریافت کند. اما حالا که فیلم ساخته شده، قابلیت نمایش عمومی ندارد. وزیر ارشاد حتی در مقابل درخواست تهیه کننده فیلم برای پخش نسخه دی وی دی فیلم نیز گفت که این فیلم برای احترام به مخاطب هیچگاه به هیچ شکلی به نمایش در نمی آید و به این ترتیب سینما در خصومت شخصی با وزیر ارشاد قرار گرفت. صفار هرندی نشان داد اگر با فیلمی مشکل شخصی داشته باشد هم قانون را زیر پا می گذارد و ان را به بایگانی می فرستد. همین سبب شد برخی از سینماگران فیلم هایی را تولید کنند که شخص صفار آنها را بپسندد. در اینجا بود که مشخص شد مخاطب اصلی این سینما که برای فیلم ها بلیت می خرند در در جه اخر اولویت برای تصمیم گیری هستند.
فیلم های تقلبی چند میلیاردی
بازار فروش فیلمفارسی در سینمای سال 86 بسیار گرم بود. هوچی گری های مسعود ده نمکی و فیلم مبتذل اخراجی ها به فروشی میلیاردی رسید و فیلم توفیق اجباری که محمد حسین لطیفی پیش تر با ساخت فیلم جنگی روز سوم مجوز ساخت ان را دریافت کرده بود توانست آن را روانه اکران کند و با شویی که برای محمدرضا گلزار ترتیب داد به فروشی میلیاردی دست یابد. براین اساس، فیلم اخراجیها یک میلیارد و 400 میلیون تومانی در تهران فروخت که این رقم با فروش شهرستان به رقم دومیلیارد رسید. بعد از “اخراجیها”، این فیلمها در رده 10 فیلم پرمخاطب سال 86 قرار گرفتند: توفیق اجباری با بیش از یک میلیارد و 100 میلیون تومان، کلاغپر با 386 میلیون تومان، پارک وی با 381 میلیون تومان، نصف مال من نصف مال تو با 373 میلیون تومان، مهمان با 355 میلیون تومان، روز سوم با 338 میلیون تومان، رفیق بد با 294 میلیون تومان، رئیس با 265 میلیون تومان و خونبازی با 343 میلیون تومان.
فیلم های موفق سال
هرچه آرشیو نمایش فیلم ها در سال 86 را مرور می کنیم تنها جز دو فیلم خون بازی ساخته رخشان بنی اعتماد و محسن عبدالوهاب و اتوبوس شب کار کیومرث پوراحمد نمی توان فیلمی را یافت که در تعاریف سینما جای بگیرد. هر دوی این فیلم ها سازندگانشان را از کارنامه متعارفشان دور کرده و به فضایی تازه رسانده بودند. بنی اعتماد و همکارش عبدالوهاب تصویری تلخ از اجتماع اطراف به نمایش گذاشته بودند و پوراحمد نیز در قالب اثری تاثیرگذار تلخی های دوران جنک را کاویده بود.
درگذشتگان
سینماگران بسیاری در سال 86 دارفانی را وداع گفتند. از آن میان می توان به هنرمندانی چون حمید قنبری(بازیگر و گوینده)، رسول احدی( فیلمبردار)، حسین واثقی(آهنگساز)، عزیز رفیعی(فیلمساز)، درویش خان اسفندیار پور(بازیگر فیلم باغ سنگی)، محمود زریباف(تهیه کننده)، سیف الدین کامرانی(سینما دار)، حمید دلشکیب( بازیگر)، پری اقبال پور(بازیگر)، فواد نور(تهیه کننده)، مهدی میرصمد زاده(کارگردان)، سید شجاع حبیبیان( بازیگر)، گرشا رئوفی(بازیگر) و بهروز جلیلی(بازیگر)
در عرصه بین المللی
فیلم آواز گنجشک ها توانست پس از مدت ها غیبت ایران در عرصه های بین المللی خوش بدرخشد و در جشنواره فیلم برلین جایزه بهترین بازیگر مرد را به محمدرضا ناجی اختصاص دهد. حیف که مجیدی در پاسخی که به عبدالکریم سروش داد موقعیت خود را در جایگاه یک هنرمند متفکر تنزل داد.
…. واتفاق های دیگر
مصدومیت مصطفی کرمی فیلمساز فیلم کوتاه که در آن بخش هایی از بدن خود را در ان از دست داد، آسیب پگاه آهنگرانی سر فیلم آتش سبز و تصادف اصغر شاهوردی صدابردار سینما هنگام بازگشت از کار، بازگشایی سینما آزادی با 5 سالن نمایش به همت شهرداری تهران، اعلام دیرهنگام اکران های ویژه نوروز از دیگر مسائلی بود که سینما در سال 1386 با انها دست به گریبان بود.
سال 1387 نیز چندان برای سینما روشن نیست. تهیه کنندگان از تولید فیلم هایی با مضامین تازه وحشت زده اند و مضامینی بی خطر را می جویند که بتواند بازگشت سرمایه انها تضمین کند. این مسئله سینمای ایران را در ورطه ای از تکرار می افکند که مرگ ان را نزدیک می کند و به نظر می رسد صفار هرندی بدش نمی آید یکی از مسئولیت هایش کمتر شود.
سینمای ایران سال 1387 را با نمایش فیلم های زن دوم(سیروس الوند)، دایره زنگی(پریسا بخت آور)، به همین سادگی( رضا میرکریمی) و مجنون لیلی(قاسم جعفری) آغاز خواهد کرد.