حسن روحانی در گزارشی که از صد روز کاری دولت خود ارائه کرد، بخشی را نیز به میراث دولت گذشته اختصاص داد. او با بیان اینکه “دولت نهم و دهم در هشت سال گذشته پولدارترین دولت بوده است”، خبرداد: “حداقل در بخش درآمدهای نفتی، درآمد نفتی ما حدود ۶۰۰ میلیارد دلار بوده که این رقم بیسابقه است.” روحانی سپس اضافه کرد: “دولتی که پولدارترین دولت بوده، متأسفانه بدهکارترین دولت نیز بوده است و من در همین راستا چند رقم از بدهیهای دولت گذشته را بیان میکنم. مثلاً بدهی دولت به سیستم بانکی در روزی که ما دولت را تحویل گرفتیم، بیش از ۷۴ هزار میلیارد تومان بوده است. بدهی دولت به صندوق تأمین اجتماعی و بازنشستگی، ۶۰ هزار میلیارد تومان بوده است. در ادامه باید بگویم بدهی دولت به پیمانکاران و بخشهای مختلف و خصوصی نیز حدود ۵۵ هزار میلیارد تومان بوده و کل این رقم بسیار بالاتر از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان است.”
او همچنین خبر داد:” در هشت سال گذشته در سفرهای استانی تعهداتی که داده شد، ۲۱۱ هزار میلیارد تومان است که از این تعهدات فقط ۳۲ درصد انجام و اجرا شده است و ۶۸ درصد برای دولتهای بعد باقیمانده است.”
وی اشارهای هم به برنامه ایجاد اشتغال در دولت پیشین کردو گفت: “در سالهای اخیر شغل زیاد درست کردهایم، اما برای چین و کره جنوبی”.
چند روز پیش نیز علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه از قول رئیس مرکز آمار ایران اعلام کرد که در بهترین حالت تنها سالانه ۷۵هزار فرصت جدید شغلی در سالهای گذشته ایجاد شده که جمع ۸ سال ریاستجمهوری احمدینژاد در خوشبینانهترین حالت ۶۰۰هزار شغل میشود. او گفته بود: “نرخ بیکاری در فاصله ۸ سال گذشته افزایش و بر تعداد بیکاران هم افزوده شده است.”
سخنان وزیر کار دولت روحانی در حالی بیان میشد که دولت احمدینژاد مدعی ایجاد بیش از پنج میلیون فرصت شغلی جدید شده و در گزارشی از دستاوردهای دولت در زمینه اشتغال سعی کرده بود که به انتقادهای مطرح شده دراینباره پاسخ دهد. در گزارش دولت احمدینژاد از قول مخالفان آمده بود: “میزان جمعیت شاغل کشور در سال ۸۵ برابر با ۲۰ میلیون و ۴۷۶ هزار و ۳۹۵ نفر بوده است که این تعداد در سال ۹۰ به ۲۰ میلیون و ۵۴۷ هزار نفر رسیده است. سپس با محاسبه تفاوت این دو رقم، میزان اشتغال ایجاد شده در ۵ سال (۹۰-۸۵) بالغ بر ۷۰ هزار نفر و برای هر سال ۱۴ هزار نفر نتیجه گیری شده است.” اما نویسنده گزارش معتقد بود: “این در حالی است که باید توجه داشت رقم مذکور تعداد افراد شاغل است نه تعداد شغل ایجاد شده”.
به این ترتیب دولت احمدینژاد معتقد بود که گرچه بر اساس آمارهای رسمی، تعداد افراد شاغل برای نمونه در طول پنج سال چهارده هزار نفر افزایش داشته، اما تعداد شغلهای ایجاد شده بیش از پنج میلیون شغل بوده است. در واقع نتیجه ادعای دولت این بود که پنج میلیون شغل به کسانی رسیده که قبلا شاغل بودند و به همین دلیل آمار افراد شاغل اضافه نشده است.
حتی اگر روایت رسمی دولت احمدینژاد پذیرفته شود، این انتقاد که تنها چند هزار نفر از آمار بیکاران کشور در دوره ریاستجمهوری او کاسته شده است، پابرجا خواهد بود. باید توجه کرد که این حادثه در دولتی اتفاق افتاد که بیشترین درآمد نفتی را در تاریخ ایران داشت و همچنین بیشترین رشد نقدینگی نیز به نام این دولت ثبت شده بود. مطابق گزارش روزنامه دنیای اقتصاد رشد نقدینگی در طی هشت سال این دولت ۵۷۰ درصد (نزدیک به شش برابر شدن نقدینگی) بود.
وزیر کاردولت روحانی، اوایل آبان ماه طی سخنانی در دانشگاه صنعتی شریف خبر داد:
” هم اکنون نرخ بیکاری در برخی از شهرها به بالای ۴۰ درصد رسیده است و بر اساس آمارهای ارایه شده در شورای عالی اشتغال، نرخ بیکاری جوانان ۲۶ درصد است.”
ربیعی با اشاره به نرخ دوازده و دو دهم درصدی بیکاری کل کشور، تاکید داشت: “امروز نرخ بیکاری جوانان بیش از ۲ برابر نرخ بیکاری کل کشور است.”
اوایل آذر نیز حسن طایی، معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه، گفت: “وضعیت بیکاری در مناطق مرزی کشور وخیم است و ایجاد سالیانه حداقل یک میلیون شغل جدید از مسائل مهم بازار کار محسوب میشود. با این حال، هماکنون ۱۶ استان کشور با جمعیتی بالغ بر ۳۶ میلیون نفر در مناطق مرزی کشور واقع شده که طبق آخرین سرشماری رسمی کشور، یک میلیون و ۷۳۰ هزار بیکار را در خود جای داده است.”
او تاکید داشت: “به صورت کلی استان هایی مانند سیستان و بلوچستان، ایلام، کرمانشاه و کردستان قطعا با مسائل بیشتری در بیکاری جوانان جویای کار مواجهاند.”
همچنین خبرگزاری مهر جدولی از نرخ بیکاری در استانهای مرزی منتشر کرد که بر اساس آمار رسمی سالهای ریاستجمهوری احمدینژاد تنظیم شده است.
جدول تفکیک جمعیت و نرخ بیکاری استانهای مرزی
سرشماری۹۰ تعداد بیکاران
تابستان ۹۱
۳۷۲۴۶۲۰
۹.۸
۳۰۸۰۵۷۶
۶
۱۰۳۲۹۴۹
۸.۸
۶۶۲۵۳۴
۶.۸
۸۶۷۷۲۷
۱۱.۸
۵۹۹۴۴۰۲
۶.۶
۴۵۳۱۷۲۰
۱۴.۵
۲۵۳۴۳۲۷
۱۴.۲
۱۱۵۱۶۷۲
۱۳.۴
۱۷۷۷۰۱۴
۶
۲۴۸۰۸۷۴
۱۱.۸
۳۰۷۳۹۴۳
۱۲.۷
۱۵۷۸۱۸۳
۷.۶
۱۲۴۸۴۸۸
۱۱.۳
۱۹۴۵۲۲۷
۱۰.۵
۵۵۷۵۹۹
۱۳.۴
۳۶۲۴۱۸۵۵
دولت احمدینژاد برای افزایش درصد اشتغال در آمارهای رسمی خود، حتی کار کودکان ده تا چهارده ساله را نیز در محاسبه نرخ اشتغال وارد میکرد. آنها با تغییر دو مفهوم “کار” و “اشتغال”، به ارائه آمارهای جدیدی از نرخ بیکاری و اشتغال در کشور پرداختند و مدعی ایجاد میلیونها شغل شدند. تا قبل از دولت محمود احمدینژاد، مفهوم شاغل در طرح آمارگیری از اشتغال و بیکاری، عبارت بود از فردی که در هفته مرجع حداقل ۲ روز کار کرده باشد. اما در تعریف جدید “شاغل به تمام افراد ۱۰ساله و بیشتر که در طول هفته مرجع حداقل یک ساعت کار کرده و یا بنا به دلایلی بطور موقت کارشان را ترک کرده باشند.” گفته میشد.
آمارهای ارائه شده توسط دولت احمدینژاد اعتراض راستگرایان ایران را نیز برانگیخته بود. اوایل سال ۹۱ که روابط احمدینژاد و حامیان سابقش کاملا تیره شده بود، حسین نجابت، قائم مقام مرکز پژوهشهای مجلس به خبرگزاری فارس گفته بود که آمارهای ارائه شده در زمینه اشتغال نادرست است. او اضافه کرده بود: “این گفته وزیر کار که عنوان میشد، یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل جدید ایجاد شده، ابتدا آنرا پذیرفتیم، اما بدون رسانهای کردن این مسئله و جنگ و جدل ثابت کردیم که امکان ایجاد یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل جدید در کشور وجود نداشت.” او علت این آمار نادرست را چنین توصیف کرده بود: “ گزارشهایی که به وزارت کار از منابع مختلف مانند استانداریها، بانک ها و دستگاههای اجرایی رسیده بود برخی از گزارشها همپوشانی داشت به عنوان مثال یک شغل از ۳ مرجع اعلام شده بود مثلا هم بانک آن را به عنوان شغل جدید معرفی کرده بود هم دستگاه اجرایی و هم استانداری و از طرف دیگر تعریف شغل نیز که براساس تعریفهای سازمان جهانی کار ILO به عنوان شغل مطرح شده بود با داشتن شغل پایدار تفاوت معنیدار داشت و چنین شغلی نمیتوانست یک زندگی را اداره کند.”
نجابت همچنین خبر داده بود که دولت احمدینژاد علاوه بر تغییر تعریف کار و اشتغال، تعریف سرمایهگذاری لازم برای ایجاد شغل را نیز تغییر داده بود. به گفته او “ دولت میگفت مکانیسمهای عادی اقتصادی را بر هم زدیم و به جای اینکه برای هر شغل ۱۰۰ میلیون تومان نیاز باشد آن را با ۱.۵ میلیون تومان تعریف کردیم.”
نتیجه هشت سال مدیریت دولت احمدینژاد که به گفته آیتالله خامنهای “درباره مسائل خارجی، نحوه اجرای عدالت اجتماعی و برخی مسائل فرهنگی” نظرش به نظر رهبر ایران نزدیکتر بود، اکنون روشنتر شده است. با میلیاردها دلار درآمد نفتی و میلیاردها تومان چاپ اسکناس و استقراض از سیستم بانکی کشور، نتیجه این مدیریت در زمینه اشتغال، در خوشبینانهترین حالت، ایجاد ۷۵ هزار شغل در سال بود. این نتیجه در حالی بدست آمده است که محمود احمدی نژاد علاوه بر وعدههای بیشمارش از ابتدای ریاستجمهوری، تنها در سال ۱۳۹۰ ادعا کرده بود: “امسال سال جهشهای بزرگ اقتصادی در ایران است و در سال ۱۳۹۰، دو و نیم میلیون شغل ایجاد خواهد شد و تا دو سال دیگر معضل بیکاری برطرف خواهد شد”!