داستان مداح اهل بیت همچنان خبر اصلی کشور است؛ البته خبر اصلاح شده و مواردی به آن افزوده شد، اول اینکه مداح مذکور برای دفاع از خودش اسلحه نکشیده، بلکه فکر کرده ایران شده کرببلا و گفته که حداقل دو نفر از لشگر یزید را هم بکشد، خودش دو نفر است. دوم اینکه افرادی که مورد تیراندازی قرار گرفتند، قصد حمله نداشتند، بلکه قصد رانندگی داشتند که با حمله مداح مذکور که فکر کرده بود ایران شده کرببلا مواجه شده و فرار کردند. سوم اینکه افرادی که مورد حمله قرار گرفتند، بطور کلی جزو اراذل و اوباش نبودند، بلکه یک زن و شوهر معمولی بودند که داشتند از خیابان رد می شدند. چهارم اینکه مداح اهل بیت همراه اهل بیت نبوده، بلکه همراه عده ای از دوستانش بوده که تصمیم گرفته تمرین تیراندازی کند و هوتوتوووووو سابیده به الک. یعنی هر جوری فکر می کنم نه شوخی اش قشنگ است، نه جدی اش.
زنجانی، شریعتمداری، پیوندتان مبارک
اصلا در این مملکت به نظر من تعیین اهداف کار غلطی است؛ چه معنی دارد که یکی مثل هاشمی هدفش بشود سازندگی کشور، بعد برسد به دولتی مثل خاتمی که کارش اصلاحات فرهنگی و سیاسی است، یا مثلا دولت خاتمی هدفش این باشد که اصلاحات فرهنگی و اجتماعی بکند، بعد نتیجه اش بشود یک اقتصاد متعادل، یا مثلا آقای احمدی نژاد هدفش این باشد که قله های اقتصادی را از بین ببرد و نفت را بیاورد سر سفره مردم، بعد نتیجه اش این بشود که به جای دو تا تپه پنجاه میلیون دلاری سه تا تپه ۸۰ میلیارد دلاری ایجاد کند مثل اورست که بابک زنجانی بالای آن تق و تق عکس بگیرد و کاری کند که نفت و سفره و قاشق و چنگال هم از زندگی مردم برود و خودش هم با کله بیافتد توی زباله دانی تاریخ. دولت روحانی هم که هدفش این بود که بحران اقتصادی را متوقف کند و مانع جنگ ایران و آمریکا شود، حالا درست است این کارها را کرده ولی به نظرم یواش یواش دارد می رود به طرف ایجاد عدالت اجتماعی و جلوگیری از قله های ثروت. فعلا خبر این است که ظاهرا بابک زنجانی با حسین شریعتمداری با هم حال و حول می کردند و این دزدی که با هاله نور آمده بود، نه تنها کالاهای گزیده تری را برد، بلکه بعید نیست فردا حسین شریعتمداری هم با همین پرونده بابک جان برود به همان جایی که کنسرت نی اعراب برگزار می شود.
دولت آبادی، فرمان آرا و کیمیایی
جمله دولت آبادی بعد از دیدار هنرمندان با روحانی برایم عجیب بود. عادت کردیم همیشه بی اعتنایی اهل روشنفکری را با سیاستمردان ببینیم که البته بعد از خاتمی تغییر شکل داد، ولی حرف دولت آبادی برایم عجیب بود. اینکه گفت: “به خود جرأت و جسارت می‌بخشم که بگویم دکتر حسن روحانی نه فقط همچون شخص - شخصیت؛ بل به منزله‌ی درک و فکر و دریافت واقع‌بینانه از زمانه در کشور ما ایران، پدیده‌ای است که ضرورت دارد با تأمل نگریسته شود از جانب هر شخصی یا جناح – زیرا در صورت شکست برنامه‌هایی که از جانب رییس‌جمهور روحانی اعلام شده، گمانم این است که دیگر چیزی در باور مردم ما باقی نخواهد ماند که بتوان با آن بازی کرد. شخصا امید صلاح و گشایش دارم و امیدوارم دیر نشده باشد.” گرچه به نظرم جور و جفایی که به اهل هنر در دوره احمدی نژاد شد، از حد ضدبشری هم نازل تر بود، اما ما را به سخت جانی مان این گمان نبود. جلسه ملاقات غول های فرهنگ و هنر داخل ایران، در حقیقت غول های فرهنگ و هنر ایران، با روحانی برگزار شد و نوشته نغمه ثمینی و دولت آبادی نشانه خوبی از این اتفاق بود. از قضا ابوالفضل زروئی نصرآباد عزیز هم در گفتگوئی نام مرا برده بود که منتی است بر سر من و خدایش برای همه طنزنویسان و از جمله من نگه دارد. البته یک سروصداهای مشکوفی هم شد، بیخیال. بالاخره همین است. سابیده به الک. کلا خودش شوخی است، حالا قشنگ هست یا نیست بماند.
مرتضوی ممنوع الخروج شد
من که جایش را دقیقا ندیدم که واقعا خداوند متعال جای حق نشسته یا همان اطراف یک جایی نشسته، و نه اینکه اینقدر عقده ای باشم که فکر کنم که حالا چون مرتضوی دوبار حال مرا گرفته پس اگر ممنوع الخروج شد، دلم خنک بشود. ولی شما هم اگر جای من باشید و این دوبار هر کدام سه سال طول بکشد و یک نفر حال تان را پنج شش سال از دور و نزدیک بگیرد، ممکن است وقتی خبر ممنوع الخروج شدنش را می خوانید دل تان خنک شود. دست خود آدم که نیست. یعنی فکر کنید این آدم، منظورم همان مرتضوی است، یک کار خلاف هست که انجام نداده باشد؟ ۳۰۰ تا روزنامه را که انداخت توی زباله دان تاریخ، هزاران روزنامه نگار را که بیکار کرد، صدها بچه را از دیدن پدر و مادرشان محروم کرد، بعد هم رفت سئوال کنکور فروخت، بعد رشوه گرفت، بعد کل سیستم تامین اجتماعی را با بحران جدی مواجه کرد. یعنی همین ۱۵۵ سانت آدم، حداقل پانزده سال کشور را برد عقب. حالا حتما شما که دکترای انرژی اتمی دارید، شما که لیسانس تان از مال ما سرخ تر است، شما که قدتان از ما درازتر است، شما که یخچال خانه تان ساید بای ساید است، شما که رینگ ماشین باباجان تان شمش طلاست، لابد از ما بیشتر می فهمید که مرتضوی که خودش تنها نبوده، ما باید ببینیم کی بهش دستور داده. یعنی واقعا همین؟ فرض کن یک دیکتاتور پیدا شود، بعد دو هزار نفر برای اینکه از آن دیکتاتور حالش را ببرند، بزنند ما را درب و داغان کنند، آن وقت ما همه اش همان یک نفر را محکوم کنیم؟ یعنی کسی که به اتکای دیکتاتور نفس همه ماها را بریده هیچی به هیچی؟ فعلا دل من بقول شماعی زاده هوس رطب نکرده، فقط کمی خنک شده. باش تا صبح دولتش بدمد.
شهادت در مانوور معراجی ها
یعنی چطور می شود که ما بعد از هشت سال جنگ، این همه فعالیت منطقه سپاه قدس و تولید اسلحه و هواپیما و موشک و پرتاب میمون به فضا و سالی هفت بار رژه و مانور و ساختن صدها فیلم سینمایی بخش اعظم شهدای مان بعد از جنگ، همه ناشی از سوء تفاهم یا سوء محاسبه باشد؟ من نمی دانم اسرائیل واقعا در انفجار مرکز موشکی سپاه چقدر نقش داشته، ولی راست و حسینی میزان ضربه نظامی که حماقت خودمان به ما زده از میزان ضربه ای که دشمن به ما زده، خیلی بیشتر است. مانوور در خلیج فارس می دهیم برای ترساندن آمریکایی ها، بعد آنها باید سربازان ما را که اشتباها زخمی شده اند نجات بدهند، مامور فوق سری مان پناهنده می شود به آمریکا، بعد آنها باید نصیحتش کنند که آقای امیری تو ایرانی هستی، تو نباید به کشورت خیانت کنی، برگرد…. حالا برگرد هیچی، پول بلیط اش را هم باید بدهند. یا آن یکی برادرمان رفته اسرائیل اسناد سیاسی اش را بفروشد به فلان مرکز رسانه ای، فلان مامور اسرائیلی یا ایرانی- اسرائیلی می گوید “ما مدارکی که با نامردی تهیه شده نمی خریم.” حالا هم که آقای مسعود ده نمکی با انفجار سر فیلم معراجی ها دوباره تعدادی به شهدای سینمایی ما افزود. یعنی هالیوود این همه فیلم جنگی می سازد که در آن ده هزار سرباز و صد تانک و دویست هلیکوپتر دارند شلیک می کنند که ما در حین تماشای فیلم ترکش انفجارش زخمی مان می کند، باید این همه تلفات بدهند؟ یعنی چی اون وقت این کار. به همین سادگی، هوتوتوووووو سابید به الک رفت؟ البته خودمانیم شخصیت این جمشید از نظر نوع لباس پوشیدن و چسی آمدن کم شبیه این بابک زنجانی نبود ها.
مذاکره با شیطان
یعنی این آقای خامنه ای باید چه بگوید که این امت شهیدپرور بفهمند که ایران می خواهد با آمریکا مذاکره کند؟ نه اینکه می خواهد مذاکره کند، یعنی دارد مذاکره می کند. واقعا مصیبتی است، فلان خانم طرفدار اوباما باید سند بگذارد و سه شب و روز بیدار بماند که سنای آمریکا تحریم های ایران را تشدید نکند، بعد یک مشت اسگل عقب مانده بروند پشت در سنای آمریکا پتوی شان را پهن کنند که بیا به ایران حمله کن. حالا خودمان هیچی، جلوی درو همسایه آمریکایی خودشان خجالت نمی کشند؟ سه هفته است یک مجلس، صد تا فرمانده سپاه، از همه بدتر علیرضا قزوه که انگار تا جنگ ایران و آمریکا انجام نشود، شعرش نمی آید، یک عالمه تاجر و یک عالمه آدمیزاد دست به دست هم دادند که حتما هم تحریم تشدید شود هم جنگ رخ بدهد. فعلا که خامنه ای دیروز گفته است که “مصلحت این است که با این شیطان مذاکره کنیم.” اصلا به شما چه ربطی دارد، دلش می خواهد جام زهر بخورد. هی هشت سال با احمدی نژاد فالوده خورد، آخرش رسید به اینجا. چی کار دارید؟ آقا جان! شما کارت را بکن. یک بار هم که دارد کار درست را می کند، صد نفر ریختند سرش که جنگ جنگ تا پیروزی. خیلی خوش عهد و پیمان هستند، هر روز هم بیعت می کنند. یارو نوشته القاعده در عراق دارد پیشروی می کند، در یکی از سایت های حزب اللهی داخل طرف نوشته بگذارید بیایند ایران ما یه لقمه چپ شان می کنیم. بعد هم اسم طرف چیست؟ “ناشناس” بسیجی هم هست. لابد با اسم مستعار هم می خواهد عملیات استشهادی انجام بدهد که ریا نشود.
جک استراو و خسرو خوبان
اگر چه نماینده انجمن دانشجویان بخش دامپروری دانشکده مکاتبه ای محمودآباد گفته بود جک استراو به ما بارها خیانت کرده است، و روح الله حسینیان نیز اعلام کرد که “اگر جک استراو به مجلس بیاید من با شعار مرگ برانگلیس از او استقبال می کنم.” با این همه جک استراو به ایران رفت و در جلسات مختلفی شرکت کرد. فعلا سئوالاتی که جک استراو باید به آن پاسخ بدهد شامل این موارد است:
یک: ویلیام ناکس دارسی برای چه به ایران آمد و منظورش از کشف نفت در ایران چه بود؟
دو: چرا سفارت انگلیس چهل سال قبل از تولد جک استراو به مناسبت انقلاب مشروطه پلو داد؟ توی پلو چی بود؟
سه: تقی زاده گفت ما باید از نوک پا تا فرق سر فرنگی شویم، چرا؟ هان هان هان؟
چهار: چرا انگلیسی ها به نفع رضاشاه کودتا کردند؟ اصلا چرا احمد شاه اینقدر سنش کم بود؟ برای چه حقوق قزاق ها را ندادند که سیدضیاء به تهران بیاید، آیرون ساید چه کرد؟ هان هان هان؟
پنج: علت ایجاد خط واگن دودی شاه عبدالعظیم به تهران در ایجاد فاصله میان روحانیت و ماشین بخار توسط ام آی سیکس چه بود؟ و اگر ام آی سیکس هنوز ایجاد نشده بود چرا؟
شش: میرزا کوچک خان برای جنگ با انگلیس به طرف استالین و وروشیلوف و لنین رفت، چرا انگلیس این توطئه را برای جدایی گیلان اجرا کرد و اگر می دانست خالو قربان سر میرزا را می برد چرا جلوی آن را نگرفت؟
هفت: علت حمایت انگلیس از شیخ خزعل و رضاشاه بطور همزمان چه بود؟ چه فایده ای از گیج کردن تاریخ نویسان ایران حاصل انگلیس شد؟ برای چه؟
هشت: علت مخالفت مرحوم شهید مدرس با جمهوری رضاشاهی معلوم بود، چرا انگلیس که خودش سلطنتی بود سعی کرد با طرح جمهوریت افکار عمومی را منحرف نموده و به نتیجه انحرافی برساند؟ چرا رضا شاه توی گوش مدرس زد؟ هان؟
نه: با توجه به روی کار آمدن رضاشاه توسط انگلیس و طرفداری وی از هیتلر، چرا محمدرضا به سوئیس رفت و در مدرسه سوئیس با ارنست پرون چه رابطه ای داشت و ترانه گریه نکن آرژانتین را به چه دلیل مادونا برای اواپرون زن دیکتاتور آرژانتین چه بود و به چه دلیل عوامل انگلیس در فیس بوک با هدایت برخی از نیروهای اینتلیجنت سرویس سعی کردند ایرانیان را به صفحه لیونل مسی کشانده و چه طرفی بربندند؟ هان هان هان؟
ده: قصد انگلیس از روی کار آوردن محمدرضا پهلوی در شهریور ۲۰ چه بود و چرا چرچیل دائما ویسکی می خورد و علت اینکه محمدرضا پهلوی فرزند ارشد رضا شاه بود چه بود و چرا با خواهرش دوقلو بود؟
یازده: چرا انگلیس از طریق چه کسی در کودتای ۲۸ مرداد دخالت کرد، و علت اینکه ما مدارک مشخصی در این مورد نداریم چیست؟ با توجه به اینکه جک استراو در زمان کودتا هفت ساله بود، چرا در مخالفت با این موضوع اقدامی نکرد؟
دوازده: با توجه به اینکه فرانسه و آمریکا به ویتنام حمله کردند، انگلیسی ها چه توجیهی برای حمله نظامی آن دو قدرت فاسد دارند؟
سیزده: انگلیس از سال ۱۳۳۸ به بعد بطور مستقیم در سیاست خارجی ایران دخالت جانگدازی نکرد، به چه دلیل در مورد دخالت انگلیس در این دوره اسناد مشخصی وجود ندارد و کجاست؟
چهارده: نیمایوشیج با ایجاد شعرنو لطمه بزرگی به شعر کلاسیک ایران زد، چرا هیچ رابطه ای بین نیما و انگلیس وجود ندارد؟
پانزده: انگلیس در تمام مدت انقلاب از حکومت شاه خائن حمایت کرد، و در گوادالوپ هم نظر موافقی با فرانسه و آمریکا نداشت. علت این توطئه چه بود؟
شانزده: امام خمینی پس از خروج از عراق به پاریس رفت و به انگلیس نیامد، چه توطئه ای برای نابودی امام خمینی توسط دولت انگلیس چیده شده بود. همچنین علت عدم حمایت انگلیس از اقامت شاه در آن کشور چه بود؟
هفده: علت حمله نکردن دانشجویان ایرانی به سفارت انگلیس چه بود؟ چرا ساختمان سفارت در خیابان چرچیل روبروی سفارت شوروی بود و به چه دلیل کفاشی های آن راسته کفش های شان گران است؟
هجده: با توجه به نقش انگلیس در گرایش مردم هند به زبان انگلیسی و محبوبیت سینمای هند در این کشور و همچنین حضور سینمای هند در افغانستان، علت کشته شدن نه مامور دیپلماتیک ایران توسط طالبان اقدامی توسط انگلیس علیه ایران است. چرا؟
نوزده: هری پاتر از طریق نفوذ فرهنگ انگلوساکسون نقش مهمی در افزایش رویکرد به جادوگری و تقویت جریان انحرافی علیه ولایت داشت، چرا؟
بیست: چه کسی بود صدا زد سهراب؟