محسن مخملباف، کارگردان مشهور که اکنون به سخنگوی بین المللی جنبش موسوی تبدیل شده، تحلیل های خود را از حوادث چند روز اخیر در اختیار ما گذاشته است.
مخالفین برای چه به نتایج انتخابات اعتراض دارند؟
وقایع از اول به طرز مشکوکی آغاز شد. چند ساعت بعد از بسته شدن دفاتر آراء همزمان از طرف وزارت کشور به دفتر رهبری و به دست ما اطلاعات بدون هیچ شبهه ای رسید که موسوی پیروز است، اما ولی فقیه خواهان این بود که اعلام پیروزی بدون سروصدا باشد.
اندکی بعد، هنگامی که موسوی در حال تنظیم سخنرانی پیروزی خود بود، فرماندهان سپاه پاسداران با نامه ای از طرف خامنه ای وارد دفترش شدند که او نمی تواند پیروزی “سبز” (ضد احمدی نژاد) را بپذیرد و پاسداران سعی کردند که موسوی را وادار به سکوت کنند اما موسوی از قبول آن سر باز زد. چگونه می توان باور کرد که رئیس جمهور فعلی که در انتخابات گذشته بیش از 5 میلیون رای نیاورده بود، این بار بتواند 63 درصد رای بیاورد؟ در حالی که چهار سال حکومت وی محصولش شکست اقتصادی، تورم، بحران اجتماعی و فقر توده های مردم بوده است… به اضافه اینکه اطلاعاتی که از دفاتر مختلف رای گیری به ما می رسد، به طور خیلی آشکارا در تناقض با نتایج رسمی آراء است. خلاصه این انتخابات جز دوز و کلک نبوده و باید زیر نظر ناظرین مستقل تجدید شود. این خواسته ماست و تا آنجایی که من خبر دارم “پارلمان اروپا” هم این خواسته را قبول دارد. اما برای ما مسئله خیلی فاجعه آمیزتر از دست کاری آراء است، درواقع ما شاهد یک کودتا در ایران هستیم.
کدام کودتا و آمران آن چه کسانی هستند؟
شب انتخابات آشکارا یک کودتا توسط احمدی نژاد با اتکاء به ولی فقیه و فرماندهی نیروی سپاه پاسداران انقلاب در کشور ما سازماندهی شد. همچنین احتمال می رود که در این توطئه حکومت روسیه هم نقش داشته باشد. برای نشان دادن این روند، تقلب وپرکردن صندوق های رای و اعلام عجولانه نتایج توسط آیت الله خامنه ای و حکومت نظامی در فردای انتخابات تردیدی برای ما باقی نمی گذارد. امروز با قطع ارتباطات تلفنی و دستگیری معترضین ما در مقابل حکومتی هستیم که برخاسته از کودتاست و ما آن را قبول نمی کنیم و مردم ایران هر روز با تظاهرات خود این را نشان می دهند.
اهمیت معترضین و تظاهرات روزانه شان در چیست؟ به نظر می رسد که این تظاهرات اوضاع را کاملا دگرگون کرده است.
چندین دهه است که ملت ایران از سیاست به دور و شرکت در آن برایش ممنوع شده است. به همین مناسبت مردم مدتی طولانی به سیاست و بازی در آن علاقه مند نبودند ولی این بار سعی کردند نقش مهمی در پای صندوق های رای ایفاء کنند (شرکتی بیش از 80 در صد) و می بینیم که رژیم با رای آن ها چه کرد. بنابراین ما نمی توانیم و نمی خواهیم عقب نشینی کنیم. دو نامزد اصلاح طلب موسوی و کروبی هم هر دو اعلام کرده اند که نمایندگی مشروع خود را رها نخواهند کرد؛حتی اگر آن ها رها کنند این بار مردم ایران ایستادگی خواهند کرد تا به نتیجه برسند. جنبش ما مسالمت آمیز است و ما از همه امکاناتی که در اختیار ما هست (تظاهرات، اعتصابات… ) برای رسیدن به خواسته های خود و تغییرات استفاده خواهیم کرد، این بهار نوین ایران است.
خواست تظاهرات کنندگان به طور دقیق چیست؟
80 درصد مردم ایران علیه دیکتاتوری رهبری شده توسط ولایت فقیه برخاسته اند. ولی فقیه، دستگاه نظامی و تمام نهادها را از انقلاب سال 1979 تا الان کنترل می کند. استثناهایی هم در طی این تاریخ بوده، همچون انتخابات خاتمی در سال 1997. مردم ایران که از سیاست کنار زده شده اند، امروز واکنش نشان می دهند. ایرانی ها حداقل این را می خواستند که در میان کاندیداهایی که از فیلتر نظام سیاسی عبور کرده بودند حق انتخاب داشته باشند. خلاصه مردم حق تغییر و داشتن نظر را برای خود قائل هستند.
همچنین باید گفت که بین نخبگان سیاسی و رهبران کشور شکافی رخ داده است. برای نمونه یک شخصیت مهم نظام مثل رفسنجانی، با سیستم کنونی هماهنگ نیست. از طرف دیگر کسانی که قبلا با هم تفاوت نظر داشتند همگی در مقابل دیکتاتوری در کنار هم قرار گرفته اند.
معترضین و تظاهرات کنندگان تا کجا خواهند رفت. آیا انتخابات مجدد فضا را آرام خواهد کرد؟
ازجمعه گذشته در ایران یک کودتا رخ داده است اما اینک خواست مردم بیشتر از خواسته ساده بازنگری در این انتخابات تقلبی است. اما به هر حال در وهله اول مطمئنا باید انتخابات ریاست جمهوری در شرایط دموکراتیک تجدید شود. ما با وعده و وعیدها راضی نخواهیم شد.
اگر حکومت از خواست مردم روی برگرداند و علیه مردم از خشونت استفاده کند جنبش تقویت خواهد شد. ایرانی ها که 30 سال برای تجربه انقلاب اسلامی وقت گذاشته اند، امروز نارضایتی عمیق خود را نشان می دهند و حکومت را در مرکز اصلی به لرزه در آورده اند.