زنان در زندان

احمد زیدآبادی
احمد زیدآبادی


“اگر چند مجرم آزاد باشند بهتر از آن است که یک بی گناه در بند باشند.” این سخن امیرالمومنین علی است، اما ظاهرا اصول گرایان مدعی پیروی از ایشان، علاقه و اصرار زیادی دارند که درست عکس این سخن عمل کنند.

در روزهای اخیر شهرام جزایری از دست ماموران زندان فرار کرده و متواری شده است. من نمی دانم جزایری تا چه اندازه گناهکار است، زیرا نه سیر پرونده او را مطالعه کرده ام و نه به عدالت دستگاه قضایی کشورمان نسبت به مجرم شناختن یک متهم باور دارم.

فرض می گیریم اما که شهرام جزایری همانطور که مخالفانش ادعا می کنند مفسد اقتصادی و گناهکار و پرونده او از هر نوع شائبه سیاسی برکنار باشد.

با این حساب یک مجرم از مجازات فرار کرده است. آیا این مساله آنقدر جریحه دار کننده است که مدعیان عدالت از هر گوشه و کنار به اعتراض برخیزند، میتینگ برگزار کنند، اعتبار قوه قضاییه را برای 25 سال بر باد رفته بدانند و از آن سو، رئیس قوه قضائیه ابتدا هیئت تحقیق تشکیل دهد، سپس چند مقام قضایی مرتبط با پرونده را از کارشان برکنار کند و به هر حال چنان حساسیتی از خود بروز دهد که پنداری با فرار یک مجرم از مجازات، آسمان خدا به زمین آمده است.

حال این وضعیت را مقایسه کنید با واکنش همان مدعیان نسبت به دستگیری دهها زن بی پناه این کشور که برای حمایت از چند تن از دوستان و همکاران خود مقابل ساختمان دادگاه انقلاب تجمع کرده بودند.

اولا، رسانه های مدعی عدالت طلبی که فرار شهرام جزایری را به آن وسعت پو شش دادند، خبر دستگیری زنان را اساسا منعکس نکردند. ثانیا، دانشجویان بسیجی و همسویان آنها، که در سوگ فرار جزایری برای عدالت مجلس ختم گرفتند، ماجرای دستگیری زنان را به روی مبارک خود نیاوردند. ثالثا، مقام های قضایی که فرار شهرام جزایری را لحظه به لحظه پیگیری کردند و فرار او را سبب از دست رفتن اعتبار دستگاه متبوع خود دانستند، در موضوع دستگیری دهها زن بی گناه این مرز و بوم چنان رفتار کردند که گویی حادثه ای رخ نداده و یا اینکه دستگیری زنان برای دستگاه قضایی سبب کسب آبرو و اعتبار شده است!

به اعتقاد من، در یک فضای عادی و معقول فرار فردی مانند شهرام جزایری از مجازات، اعتبار دستگاه قضایی را از بین نمی برد چرا که در همه دنیا روزانه دهها مجرم خطرناک چه به دلیل اهمال ماموران و حتی چه از طریق تبانی با آنها فرار می کنند و پس از آن هم یا دستگیر یا برای همیشه مفقود و پنهان می شوند.

در یک فضای عادی و معقول اما دستگیری دهها زن فرهیخته آن هم به دلیل حمایت از همکارانشان، نه فقط اعتبار و آبروی دستگاه قضایی را به طور کامل بر باد می دهد، بلکه موجبات سقوط یک دولت را نیز فراهم می کند.

در کشور ما اما آقایان عادت کرده اند که سرنا را از سر گشادش بنوازند. آزادی یک مجرم را تاب نمی آورند اما به نبد کشیدن دهها بی گناه را مجاز می دانند. فرار یک مجرم را سبب بر باد رفتن اعتبار دستگاه قضایی می دانند اما به زندان انداختن دهها بی گناه را مایه اعتبار آن دستگاه می پندارند.

دنیای حکومت گران ما وارونه شده است. بی سبب نیست که در اغلب مسائل عالم روندی معکوس جریان های بین المللی در پیش گرفته اند.