۱- محمود احمدینژاد عاشق فوتبال است. این را میتوان از پوشیدن گرمکن ورزشی و حضور در تمرین تیم ملی در دوران دادکان حدس زد. همین دیروز هم با کتوشلوار خودش را به تمرین تیم ملی فوتبال رساند. این را میشود به “ستورش” ربط داد که به علیآبادی گفت: “برو فوتبال را درست کن”؛ علاقه او تمامشدنی نیست و هنوز هم فوتبال برایش مهم است. در چهار سالی که علیآبادی انتخاب نشد و کفاشیان رییس شده بود، این “دولت” بود که فوتبال را هدایت و راهبری کرد؛ “دولتی”ها فوتبال را دوست دارند ولی پای شکستها نمیایستند! میخواهد تعلیق فوتبال ایران باشد یا حذف از جام جهانی؛ میخواهد قانون انتقال تیمها باشد یا فوتبال دولتی امروز… آقای احمدینژاد باز هم درباره فوتبال و نقش رسانهها حرف زده است…
۲- نسبت احمدینژاد با رسانهها مستقیم است. او حرفهایش را از طریق رسانهها به گوش منتقدینش میرساند. ممکن است فردای همان روز کنار همان فرد بنشیند و کلی هم به همدیگر احترام بگذارند اما حرفهای دلش را از طریق رسانهها انتقال میدهد. کنفرانس مطبوعاتی اخیرش کلی حاشیه داشت و به بهترین شکل از رسانهها سود برد. اما همین احمدینژاد ممکن است ناگهان به ملیپوشان فوتبال بگوید که رسانهها را رصد نکنند چون “چند نفر بیکار نشستهاند و میگویند چه کاری انجام بده و چه کاری انجام نده؛ آنها فکر میکنند اگر به ما مسالهیی را نگویند اتفاق خاصی میافتد. خیلی از مطالب ارزشی ندارد اما برخیها میخواهند به ما خط بدهند که اینطوری کار کنید.” محمود احمدینژاد از چه فوتبالی حمایت میکند؟
3- رسانه با فوتبال ارتباط مستقیمی دارد. همین ستارههایی که درگوشی با احمدینژاد در تمرین تیمملی صحبت میکردند روزگاری برای چاپ خبرهایشان انواع پیشنهادها را میدادند. رسانهها در بالندگی فوتبالیستها نقش مهمی دارند. بد و خوب همهجا یافت میشود. مگر در مجموعه دولت هم نقص وجود ندارد؟ رسانهها باعث میشوند مجموعه یک تیم در مسیر درست قرار گیرند. گاهی با انتقاد از بازیکنان، گاهی هم انتقاد از سرمربی و برخی اوقات هم مدیران؛ مهم حرکت فوتبال و بالندگی آن است. احمدینژاد از فوتبالی حمایت میکند که نگاه دقیق به عملکرد ۲۰ سالهاش، پاسخ درخوری خواهد داشت. ما به چند جامجهانی صعود کردیم؟
چندبار توانستیم میزبان باشیم؟ چند جامجهانی نوجوانان و جوانان را تجربه کردیم؟ چندبار قهرمان فوتسال دنیا شدیم؟ داوران ایرانی در چه صحنههایی قضاوت کردند؟ چند کرسی AFC و FIFA را به دست آوردیم؟ چندبار به المپیک صعود کردیم؟ پاسخ احمدینژاد چیست؟ مقصر رسانهها هستند؟ رسانهها اخباری را منتقل میکنند که شاید مدیران خوششان نیاید اما اگر رسانهها حذف شوند چه اتفاقی برای ورزش میافتد؟ اگر چشمی برای دیدن نباشد، نگاهی برای انتقاد نباشد، صدایی برای شنیدن نباشد و پیامی برای ارائه نباشد، یک مجموعه چگونه میخواهد به رشد، توسعه و پیشرفت برسد؟ احمدینژاد با همین نگاه کشور را اداره کرده که حالا به اینجا رسیده است؟ نباید انتظار داشت بخش بزرگی از مجموعه مدیریتی کشور در حوزههای مختلف درست عمل نکنند و فقط یک بخش خوب باشد. درست است که “رسانه” هم میتواند مشکل باشد اما اینها “معلول” است و “علت” را باید در مجموعههای دولتی دید. مجموعههایی که حتی یک برگ بیلان کاریشان را به مجمع ارائه نمیکنند، مدیرانی که منابع مالیشان اصلا مشخص نیست، سیستمی که مشخص نیست انتخاب بازیکن و مربیاش بر چه اساسی است و پولهای هنگفت چگونه در این مجموعه هزینه میشود؟ همین محمد علیآبادی یکبار گفته بود که در فوتبال ۴۰۰ میلیارد هزینه میشود که تنها ۱۰۰ میلیارد آن مشخص است که چگونه هزینه میشود. درباره “علت”ها حرف تازهیی ندارید؟
۴- آقای احمدینژاد! تضمین میدهید اگر رسانهها نباشند “فاجعه” تعلیق فوتبال ایران تکرار نخواهد شد. مجامع بینالمللی با همین نگاه مشکل دارند، دولتها همهچیز را برای خود میخواهند و فوتبال را ابزار خود میکنند. هنوز از یاد نبردیم کرسی هیات رییسه AFC با درایت دولتیها و بهخاطر کاندیداتوری علی سعیدلو از فوتبال ایران گرفته شد. هنوز ماجراهای عزل و نصب علی دایی از دولتیها برای فوتبال ایران یادگاری مانده است. واگذاری بیجهت تیمهای فوتبال به استانها با چه نگاهی صورت گرفت؟ در همین روزها ورزش ایران بهخاطر دولتیها درگیر فرار از تعلیق است و هیچکس هم آن را به گردن نمیگیرد. نمیشود در جامعهیی مدیریت شهری نداشته باشیم، مثلا مخابرات خوب نباشد اما اقتصادش خوب باشد. اقتصاد بر محور ارتباطات است و اگر بانک خوب میخواهید باید زیرساخت مخابراتی خوبی داشته باشید. همه ارکان کشور در یک زنجیر هستند. از تصمیمات دولتی تا وزارتخانهها و حتی فوتبال؛ در اقتصاد و “چرخه سالم” مطمئنا استراتژی، برنامهریزی، مدیریت، انضباط مالی، سازماندنی و تولید کاملا مشهود است اما چه بلایی بر سر کشور آمده که هیچکدام از اینها را نمیتوانیم در فوتبال ببینیم؟ ورزش حرفهیی فوتبال میتواند “تولید” باشد، مثل تولید ماشین اما وقتی وضعیت این روزهای تولید ماشین و ارقام سنگین را میبینیم دیگر چه امیدی به فوتبال میتوانیم داشته باشیم؟ لزومی به پیوند اقتصاد و ورزش نیست، ورزش حرفهیی بخشی از اقتصاد است اما وضعیت بهگونهیی شده است که سیستم مدیریتی در ورزش ایران، مکانیزمی برای اتلاف سرمایه کشور شده است آقای احمدینژاد!
منبع: اعتماد،24 مهر