نمایش روز♦ تئاتر ایران

نویسنده
جمشید کمالی

محمد یعقوبی رشته حقوق خوانده و نمایشنامه نویسی و کارگردانی را به شکل تجربی آموخته است. او جزو جوانانی بود ‏که استعدادهایش بعد از دوم خرداد 1376 کشف شد و رفته رفته به عنوان یکی از نمایشنامه نویسان مطرح حوزه ‏اجتماعی در نمایش ایران مطرح شد. یعقوبی چندین نمایش را نوشته و کارگردانی کرده که از آن میان می توان به ‏کارهایی چون دل سگ، زمستان 66، یک دقیقه سکوت، آی سودا اشاره کرد. ماچیسمو کارتازه او- اقتباس از کتاب ‏گراهام گرین- در تالار چهارسو روی صحنه رفته است.‏

ti1.jpg

‎ ‎ماچیسمو‎ ‎

کارگردان: محمد یعقوبی. نویسنده: محمد یعقوبی براساس داستان کنسول افتخاری نوشته گراهام گرین. طراح صحنه: ‏منوچهر شجاع. بازیگران: علی سرابی، امیررضا دلاوری، آیدا کیخایی، مسعود میرطاهری، مهدی پاکدل، پونه ‏عبدالکریم‌زاده و اشکان جنابی.‏

نمایش درباره چند چریک است که می‌خواهند برای آزادی هم عقیده‌هایشان سفیر آمریکا را بدزدند.‏

‎ ‎هراس سرخ مرگ‏‎ ‎

پس از دوم خرداد 1376 تئاتر ایران رشدی چشمگیر داشت و توانست در جهشی به نقطه های اوج فراوانی دست یابد. ‏حاصل این جهش معرفی چند نمایشنامه نویس و کارگردان بود که با اینکه خود جوان بودند اما بر نسل بعد از خود ‏تاثیرات فروان گذاشتند. محمد یعقوبی یکی از آنها بود. ‏‎ ‎

در آن دوران نوعی کشف و شهود تئاتری رخ داد. گویا تماشاگران خود نیز بخشی از این حرکت تئاتری بودند. سالن ‏های اجراهای یعقوبی همواره پر جمعیت بوده و این استقبال با اجرای نمایش یک دقیقه سکوت که درباره قتل های ‏زنجیره ای بود به اوج خود رسید. یعقوبی و برخی دیگر از نمایشگران ایرانی نوعی از نمایش اجتماعی را پی گرفتند و ‏حتی با کمی اغماض می توان گفت بنیان نهادند که داعیه اعتراض داشت. تئاتری که نطفه آن از 3 سال پیش در گلو خفه ‏شد و بسیاری را همچون یعقوبی وا داشت تا به اجرای نمایش های خارجی روی آورند.‏

مدت هاست دیگر نمایش خوب ایرانی روی صحنه نمی رود. آنهایی هم که هستند عموماً تنها رنگی از نمایش اجتماعی ‏را بر چهره دارند و در عمل کارهایی هستند که تئاتر دولتی از عوامل خود می خواهد.‏

محمد یعقوبی نمایش ماچیسمو را بر اساس اقتباسی از داستان مطرح کنسول افتخاری گراهام گرین نویسنده انگلیسی ‏روی صحنه برده است. یعقوبی در اقتباس خود چندان پیرنگ داستان گرین را تغییر نداده است بلکه بیشتر کوشیده ‏موقعیت های نمایشی اثر را شرح و بسط دهد این مهم هم در راستای دیالوگ نویسی رخ داده است. گفت و گوهای میان ‏بازیگران بسیار شفاف و امروزی و متناسب با زبان فارسی تنظیم شده اند.‏

ti2.jpg

نمایش ماچیسمو درباره گروگان گیری است. داستانی که برای یک اثرنمایشی صحنه ای کمی پر تعلیق به نظر می رسد. ‏البته یعقوبی سعی می کند این تعلیق را تنها در سطح داستان نگاه ندارد بلکه آن را به عاملی بدل کند تا شخصیت های ‏داستان فراخور حال خود فرصتی داشته باشند تا مکنونات درونی شان را به تماشاگر عرضه کنند. به طور مثال ‏شخصیتی که در این نمایش گروگان گرفته می شود، به هیچ وجه آدم مهمی نیست. اما چون چند چریک قصه می پندارند ‏باید در راه هدف شان دست به کارهایی بزنند این فرد مهم جلوه می کند.‏

این نگاه تا حدود زیادی در اجرا هم تسری یافته است. موقعیت صحنه ها بیشتر کابوس گونه اند. رنگ های تند با توجه ‏به چشم نوازی که دارند در عمل موجب هجوم هراس هایی می شود که وضعیت شخصیت های اصلی نمایش را برای ‏مخاطب تصویر می کنند.‏

اگرچه این تصویر پردازی ها به زعم کارگردان و طراح صحنه با ویدئو پروجکشنی که در انتهای صحنه قرار گرفته ‏کامل نمی شود. کارگردان سعی داشته با استفاده از این پروجکشن کار را به سمت سینما پیش ببرد که در عمل با وجود ‏عدم سنخیتی که نمایش با این وسیله دارد اتفاق چندانی در راستای نمایش رخ نمی دهد.‏

ti3.jpg

طراحی صحنه کارکه توسط منوچهر شجاع انجام شده در کل ویژگی‌هایی قابل تاملی دارد که نمایش را قابل تاویل می ‏نماید. شطرنجی بودن پس‌زمینه صحنه قابل توجه است و استفاده از المان‌های مربع شکل از لحاظ بصری نشانگر ‏صداقت و صراحت است که با آرمان‌های گروگان‌گیرها هم‌خوانی دارد. طراح صحنه از فضاهای منفی نمایش نیز ‏استفاده های خوبی کرده و به کارگردان این امکان را داده تا میزانسن های خود را در این نقاط هم شکل دهد.‏

بازی بازیگران هم مخصوصاً علی سرابی بسیار خوب از آب در آمده است. حسی یک دست باعث شده تماشاگر کمتر ‏حس کند مشغول تماشای متنی خارجی است و حس داخلی بودن آدم ها در طول نمایش بیشتر خود را به رخ می کشد.‏

یعقوبی جزو آن دسته از کارگردان هایی است که کوشیده در هر شرایطی کار کند و تجربه های خود را به سامان ‏برساند. اجرای نمایش ماچیسمو هم یکی از همین تلاش هاست. او به حتم این روز ها نمایشنامه های ایرانی بسیاری را ‏نوشته است اما چون فرصت اجرای آنها را به دلیل ممیزی های بسیار پیدا نمی کند بنابراین حوزه دیگری از عالم نمایش ‏را تجربه می کند.‏

‏ ‏