برای احیای جنبش دانشجویی چه باید کرد؟

نویسنده
علی مرادی

اگر چه نقش اصلی دانشگاه در جهان مدرن تولید و توزیع دانش مدرن است و در کناراین نقش اصلی، دانشگاه کارکرد های دیگری نظیر پرورش اجتماعی و فرهنگی دانشجویان، پرورش تفکر انتقادی و… هم دارد اما در فضای غیردموکراتیک و بسته سیاسی- اجتماعی ایران و در نبود نهاد های مدنی، احزاب، اتحادیه ها، جنبش های اجتماعی فراگیر و… دانشگاه ناچار است نقش دیگری را هم ایفا کند و به واسطه جنبش دانشجویی بار عدم حضور سایر گروهای اجتماعی و سیاسی را تا حدی به دوش کشد و بنابراین باید به نقش و اهمیت دانشگاه و جنبش دانشجویی در ایران توجه ویژه ای کرد. واقع آن است که در ایران همواره جنبش دانشجویی تا آنجا که توانسته است خلا نهاد های مدنی را پر کرده و در موارد بسیاری صدای آنها بوده و مطالبات آنها را هم پیگیری کرده است. جنبش دانشجویی به دلیل ساخت انتقادی و تبعیت از متد پرسشگری در نهاد دانشگاه و ویژگی هایی نظیر شور و اشتیاق بالا و برخورداری از نیروی جوانی، آرمان گرایی و تحول خواهی، عدم وابستگی و جمعیت بالا که دانشجویان از آنها برخوردار هستند در فضای سیاسی- اجتماعی فعلی بیش از سایر جنبش های اجتماعی پتانسیل آن را دارد که در مقابل ارتجاع و استبداد ایستادگی کرده و مطالبات و حقوق مدنی و سیاسی را پیگیری نماید.

اما واضح است که حاکمیت هم متوجه جایگاه و اهمیت جنبش دانشجویی در فضای سیاسی و اجتماعی ایران بوده است و از اینرو به خصوص در سالهای اخیر با انواع و اقسام مکانیسم ها و به شکل سیستماتیک تلاش کرده است که فضای دانشگاه را به کنترل خود در آورد و بنابراین همزمان با اتمیزه کردن فضای سیاسی- اجتماعی با سرکوب و کنترل شدید فعالین، تشکل ها، احزاب، اتحادیه ها، جنبش های اجتماعی و… فضای دانشگاه را نیز با شدت بیشتری اتمیزه کرده و امکان هر گونه فعالیت جمعی، سازماندهی شده و تشکیلاتی توسط جنبش دانشجویی را سلب کرده است. برخورد های شدید انضباطی با صدور فله ای احکام تعلیق و اخراج برای دانشجویان پیشرو، محروم از تحصیل کردن دانشجویان فعال، انحلال تشکل ها و انجمن های منتقد نظیر انجمن اسلامی، انجمن صنفی و اجرای طرح تفکیک جنسیتی و… همه نشانه های بارز عزم ویژه ی اقتدارگرایان برای کنترل فضای دانشگاه است. بنابراین باید به فکر راه حل برون رفت از رخوت حاکم بر جنبش دانشجویی و احیای دوباره جنبش دانشجویی به عنوان اخرین سنگر آزادی در فضای سیاسی اجتماعی ایران بود و این ممکن نیست مگر آنکه نیروی جنبش دانشجویی که نرم و آسیب پذیر شده است به واسطه ی سازماندهی مجدد و تقویت شبکه های دانشجویی، دوباره دارای استخوان بندی و و استحکام شود تا بتواند اولا در مقابل هجمه ی شدید تمامیت خواهان به دانشگاه مقاومت کند و ثانیا مطالبات و حقوق دموکراتیک اجتماعی- سیاسی را پیگری نماید. برای نیل به این مقصود سعی شده است که سه راهکار عمده به صورت کلی برای تقویت و سازماندهی جنبش دانشجویی ارائه شود. البته پیگیری این راهکار ها نیاز به تلاش و خلاقیت فعالین دانشجویی دارد.

 

  1. سازماندهی و تقویت شبکه ها و جمع های دانشجویی در دانشگاه

به طور کلی جنبش دانشجویی دو هدف عمده را دنبال می کند که یکی آگاهی بخشی به بدنه دانشجویی و جامعه است و دیگر ایجاد نیروهای فعال سیاسی اجتماعی برای ورود به جامعه و عرصه سیاست برای پیگیری و احقاق حقوق و مطالبات مدنی و سیاسی. این اهداف بدون سازماندهی و توجه مجدد به بازسازی فعالیت جمعی و گروهی محقق نمیشود. در شرایطی که تشکل های دانشجویی منحل شده اند، انجمن های صنفی منحل شده یا استحاله شده اند، نشریه های مستقل بسته شده اند، فعالیت کانون های فرهنگی فعال با طرحهای نظیر تجمیع کانون ها محدود شده است و… دانشجویان باید با ایجاد جزیره های کوچک آگاهی به وسیله تشکیل گروه های کوچک چند نفره و ایجاد ارتباط بین این گروه های کوچک به تجدید و تقویت فعالیت گروهی بپردازند. دانشجویان می توانند با محوریت کار مطالعاتی، بحث در مورد مسائل روز یا مسائل و مشکلات صنفی دانشگاه و… چندین گروه کوچک تشکیل دهند و به طرق مختلف نظیر برنامه های تفریحی و گردش گری و… در خارج از دانشگاه با همدیگر به طور حضوری ارتباط برقرار کرده و با استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی ارتباط خود را با یکدیگر گسترش دهند.

 

  1. ایجاد ارتباط بین فعالین سابق دانشجویی با فعالین جدید

نسل های قبلی فعالین دانشجویی در حالی وارد دانشگاه شده بودند که هنوز فضای دانشگاه از حضور انجمن اسلامی، نشریات منتقد و… برخوردار بود و هنوز امکان فعالیت های تشکیلاتی و گروهی تا حدی وجود داشت و توانستند به این واسطه با جنبش دانشجویی آشنا شده و وارد فعالیت گروهی و تشکیلاتی شده، با فعالین با تجربه تر و پخته تر ارتباط برقرار کرده و از تجربیات آنها استفاده نمایند و خود نیز تجربه کسب کنند. ولی در سالهای اخیر حاکمیت با انحلال انجمن های اسلامی، اخراج و تعلیق و محروم از تحصیل کردن دانشجویان فعال و با سابقه ای که با فعالیت تشکیلاتی اشنایی داشتند شکاف زیادی بین نسل جدیدی دانشجویانی که به تازگی وارد دانشگاه شده اند و نسل قبلی فعالین دانشجویی انداخته و امکان ارتباط نسل های قبل را با نسل فعلی قطع نموده است. نسلی فعلی دانشجویان که وارد دانشگاه می شوند یک فضای پادگانی در دانشگاه را تجربه می کنند که همراه است با حضور گسترده تشکل های همسو با حاکمیت با انواع و اقسام تبلیغات و نشریات و برنامه های مختلف. فضایی که امکان هر گونه کنش جمعی و فعالیت اجتماعی- سیاسی را از دانشجو سلب می کند و هر حرکت کوچکی با برخورد های شدید انضباطی رو به رو می شود. دانشجو در این فضا تنها اسمی از جنبش دانشجویی، انجمن اسلامی، نشریه های منتقد و… می شنود که در گذشته ای نزدیک در فضای دانشگاه فعالیت می کردند و با تصویری از جنبش دانشجویی مواجه میشود که با انواع و اقسام تبلیغات منفی و لجن مالی افراد و گروه ها همسو با حاکمیت به دانشجویان ارائه شده است. در یک چنین فضای تاریکی دانشجویان فعلی برای اینکه راه خود را پیدا کنند نیاز به تجربه و ارتباط با نسل های پیشین فعالین دانشجویی دارند. نسلی از فعالین دانشجویی که تجربه فعالیت تشکیلاتی در دانشگاه را داشته است، نسلی که تا حدی فضای وجود تشکل ها و نشریات منتقد را در دانشگاه تجربه کرده است و به خوبی می داند چه بر سر دانشگاه آمده است و می تواند آگاهی و تجربه ی خود را به دانشجویان نسل جدید انتقال داده و آنها را به سمت فعالیت در جنبش دانشجویی سوق دهد و این یکی از وظایف مهم فعالین سابق است که باید نسبت به دانشگاه و دانشجویان احساس مسولیت کرده همچنان ارتباط خود را با فعالین نسل جدید گسترش داده و تجربیات خود را به آنها منتقل کنند. فعالین سابق دانشجویی میتواند در خارج از دانشگاه به بهانه های مختلف، با فعالین فعال فعلی در دانشگاه ها دیدار کرده و ارتباط برقرار کنند و از طریق شبکه های مجازی ارتباط خود را با آنها گسترش دهند.

 

  1. ارتباط بین فعالین دانشجویی دانشگاه های مختلف

اگر جنبش دانشجویی را حرکت جمعی و با دوام دانشجویان در بستر تحولات اجتماعی-سیاسی که بر اساس برنامه ای معین با هدف تحقق یک سری اهداف سیاسی و اجتماعی مبتنی بر تغییر یا اصلاح نظام اجتماعی و سیاسی فعلی است، تعریف کنیم این حرکت بدون ارتباط و همکاری فعالین جنبش دانشجویی در دانشگاه های مختلف در سراسر ایران به بار نخواهد نشست. اتفاقی که در چند سال اخیر افتاده این است که با سرکوب شدید اعضای دفتر تحکیم و محدود شدن فعالیت دفتر تحکیم به عنوان مرجعی برای هماهنگی و ارتباط فعالین دانشجویی سراسر کشور، ارتباط بین فعالین دانشگاه های مختلف خیلی محدود شده و قطع ارتباط دانشگاه ها و فعالین دانشگاه های مختلف و ایزوله شدن آنها توان سرکوب جنبش دانشجویی توسط حاکمیت را افزایش داده و مقاومت جنبش دانشجویی و پیگیری منسجم مطالبات و حقوق دانشجویان را توسط این جنبش، کاهش داده است. ضمن اینکه این مساله باعث ایجاد ناامیدی و بی انگیزگی فعالین دانشجویی شده است. این در حالی است که جنبش دانشجویی با وجود تعداد زیادی دانشگاه در کشور و وجود حدود چهار میلیون دانشجو در صورتی که بخشی از این دانشجویان بتوانند با همدیگر ارتباط بگیرند و هماهنگ عمل کنند و تجربیات و دانش خود را به اشتراک بگذارند می توانند توان تاثیر گذاری بالای داشته باشد بنابراین دانشجویان دانشگاه های مختلف باید به احیای ارتباط خود با یکدیگر بپردازند و ارتباطات خود را گسترش دهند و انسجام خود را بازیابند. حدااقل در این فضا فعالین دانشگاههایی که در یک منطقه قرار می گیرند و فاصله ی چندانی با هم ندارند می توانند به صورت منطقه ای با یکدیگر دیدار کرده و ارتباطات خود را گسترش دهند و در سراسر کشور از طریق اینترنت و شبکه های مجازی ارتباطات خود را گسترش داده و همدیگر را در جریان تجربیات و فعالیت خود قرار دهند و از این طریق جنبش دانشجویی را منسجم تر و هماهنگ تر نمایند.

فعال دانشجویی