میگوید: “به کسی نگو، دوباره عملش کردم” و بعد با دست به بینیاش اشاره میکند که به نظرم فرقی با قبل ندارد. با تعجب نگاهش میکنم که یعنی چی. جواب میدهد: “بغلش کمی پهن بود، نوکش هم گوشتی، درست شده ببین”. نگاه میکنم و بازهم از نگاهم حدس میزند باید توضیح اضافهتر بدهد: “پول نگرفت دوباره، همیشه همینطوریه. اگه بار اول خوب نشه، بار دوم را پول نمیگیرد”. یادم میافتد که بار اول، آقای دکتر پیشنهاد داده بود کمی لبهایش را بالا ببرد و یک کاری کند که گوشهایش با بینیاش در تقارن باشد و بابت همین پیشنهادها ۱۵ میلیون تومان خرج عمل جراحی زیباییاش شد؛ عمل جراحی زیبایی برای دختر جوان ۳۰ ساله. انگار نه انگار که ۳۰ سال با همین صورت زندگی کرده بود و عدم تقارن بینی و گوشها حتی یکبار هم مقابل آیینه خودش را نشان نداده بود. اما بعد از پیشنهاد آقای دکتر و در فاصله جراحی زیبایی بینی، تصمیم گرفت که پیشنهادها را بپذیرد و پولی که از کارمندی جمع کرده را بدهد برای زیبایی صورت. بعد از جراحی، به جای بینی عمل شده، اعتماد بهنفس بازیافته بیشتر به چشمم میآمد تا بینی خوشتراش دقیق. اما خودش کاری به آن اعتماد بهنفس رسیده نداشت و ایرادات جراحی قبلی، کاری کرد که حاضر شد تا دوباره روی تخت جراحی بخوابد و یکبار دیگر تمام آن پروسه دردناک را تجربه کند؛ اما اینبار بدون هزینه. آدمهایی شبیه به او اطراف من زیاد هستند، آدمهایی که فکر میکنند جراح زیبایی با یک تیغه جراحی در دست، میتواند معجزه زندگی آنها باشد و زیبایی را به صورتشان برگرداند. این آدمها تن به تیغ میدهند چون فکر میکنند که زیبا نیستند و فکر میکنند که زیبایی در اتاق عمل و با چندین میلیون تومان پول به آغوش آنها میآید. این آدمهایی که من میبینم، همه از نسل خودم هستند؛ نسل سومیها و تازگیها هم نسل چهارمیها. آدمهایی که میخواهند یکنفر دیگر باشند، یکنفر بهتر و زیباتر. یکنفر دیگر که این روزها در خیابان الگویش را زیاد میبینیم و حتی کافی است کمی دقت کنی تا ببینی همه دارند شبیه هم میشوند. آدمهایی که همه باهم موفق شدهاند در میان تمام آمار و ارقام جهانی درباره سلامت روانی و جسمی، تنها در زمینه جراحی بینی، رتبه اول را به ایران برسانند و کاری کنند که رییس پنجمین کنگره بینالمللی انجمن راینولوژی همین دیروز این آمار را تایید کند و حتی دلیل بیاورد چون نژاد ایرانیها باعث شده آناتومی بینی ایرانیها خاص شود و چون سطح دانش پزشکان ایرانی در این زمینه بالاست، ایران به چنین رتبهای رسیده. دکتر رزمپا، اینها را توضیح میدهد بدون اینکه تعریف کند؛ چرا ایرانیها، مخصوصا جوانان ایرانی، آنقدر با فرم خاص نژاد خود مشکل دارند و کمبود اعتماد بهنفس و عزت نفس و شناخت خود و این نارضایتی همیشگی از خود، در این آمار چه نقشی دارد و چطور ممکن است در شرایطی که مهمترین معضل پیشروی جوانان ایرانی بیکاری و بیپولی است، این همه هزینه برای یک عمل جراحی زیبایی را بپذیرند و فارغ از واقعیت نتیجه جراحی، از تن به تیغ سپردن راضی باشند.
منبع: اعتماد، ۲۵ مرداد