پراوفول بیدوای
حالا که بحران بمباران غزه توسط اسرائیل با میانجیگری مصر و آمریکا به پایان رسیده است دوباره وقت آن رسیده که دنیا به مشکل دیگر خاورمیانه بازگردد که برنامه هستهای ایران است.
باراک اوباما به درستی نسبت به فشار اسرائیل برای حمله به ایران مقاومت کرد و به احتمال گفتوگوی مستقیم با تهران اشاره کرد. انتخاب دوباره او و سخنرانی در مورد گذر از دوران جنگ، چشم اندازهای جدیدی را برای تلاشهای دیپلماتیک باز کرد تا برنامه غنیسازی اورانیوم ایران در سطح غیرنظامی باقی بماند و حق این کشور برای استفاده صلحآمیز از این انرژی نیز محفوظ داشته شود. دو سال پیش ترکیه و برزیل برای برقراری چنین توافقی پادرمیانی کردند. امسال هند میتواند این نقش را بازی کند.
به سه دلیل اکنون زمان درست برای یک ابتکار دیپلماتیک بزرگ است. اول اینکه آتشبس غزه و انتخاب دوباره اوباما، که حمله نظامی را نامحتمل میسازد، برای ایران موجب آرامش است. صادق خرازی نماینده سابق ایران در سازمان ملل اخیرا از اوباما به خاطر “کاهش تنش بین اسلام و غرب” و تلاش برای “نزدیکتر شدن به ایران” ستایش کرده است.
دوم اینکه، تجهیزات محدود و ریسک بسیار بالای حمله به ایران برای تندروترین افراد در آمریکا و اسرائیل روشن شده است. درخواست بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل برای حمله به ایران با مخالفت جدی اعضای کابینه و افراد امنیتی اسرائیل از جمله بنی گرانتز، فرمانده ارتش، شین بت، مامور سابق امنیتی، یووال دیکین و میر داگن، روسای سابق اطلاعاتی (موساد) مواجه شد.
حدود 30 سیاستمدار و افسر نظامی سابق آمریکا نیز نسبت به پیآمدهای حمله به ایران هشدار دادهاند. آنها استدلال میکنند که حمله به ایران در بهترین حالت میتواند برنامه هستهای این کشور را دو سال به تعویق بیندازد. حمله شدیدتر آمریکا با “اقدام نظامی از جمله حمله هوایی، حملات سایبری، بسیاری از تجهیزات فیزیکی ایران را از بین میبرد” اما “نابودی کامل برنامه هستهای ایران بعید است و ایران میتواند با استفاده از توانایی علمی و تجربهاش دوباره شروع کند.”
حمله به ایران میتواند در خاورمیانه آتش به پا کند. ایران شبهنظامیان قدرتمندی مثل حزبالله دارد و موشکهای با برد 2200 کیلومتر این کشور میتواند پایگاههای آمریکا و اسرائیل را هدف قرار دهند. حمله میتواند هدیهای برای تندروهای ایران باشد تا احساسات میهنپرستانه را در میان ایرانیان بیدار کنند. این امر همچنین میتواند از سرنگونی محمد مصدق در سال 1332 با طراحی آمریکا هم نارضایتی بیشتری ایجاد کند و موجب نفرت بیشتر جوانان ایرانی و عرب نسبت به غرب شود؛ و بدتر از همه اینکه به سرعت ایران را به یک کشور مسلح به سلاح هستهای تبدیل میکند.
سوم اینکه، کمپین انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال آینده به زودی پنجره فرصت مذاکرات را میبندد. دیپلماسی میتواند با مذاکرات پشت پرده بین ایران و آمریکا و با گروه 1+5 دنبال شود. حالا بوق “تهدید” ایران علیه موجودیت اسرائیل کاهش یافته و 1+5 میتواند در مذاکرات منطقیتر باشد.
ایران نشان داده که اگر دیپلماسی زورگویانه نباشد نرمش نشان میدهد. هند با سابقه دوستی و تاریخی خود با ایران، از جمله اتحاد ضد طالبانی در افغانستان میتواند مفید باشد. هند تحت فشار آمریکا در آژانس علیه ایران رای داد. اما مقدار زیادی از نفت خود را از ایران میخرد و میخواهد روابط با تهران را گسترش دهد. نقش میانجیگری هند میتواند به این رابطه دوجانبه نیز کمک کند.
منبع: گاردین – 29 نوامبر 2012