مازیار رادمنش
هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه اخیرا گفت: “متاسفانه در قوانین و مقررات فعلی بیش از هزار عنوان مجرمانه وجود دارد که مجازات آن در بسیاری موارد زندان است”. وی که قبلا نیز در مورد نقایص قوه قضائیه و نیازهای این قوه مهم کشور به اصلاح جدی، انتقاداتی از قوه تحت امر خودش کرده است، اعلام کرد که قرار است قوه قضائیه با استفاده از سیستم های مدرن مکانیزه شود تا بخشی از عقب ماندگی های فنی و اداری این قوه اصلاح گردد.
سید محمود هاشمی شاهرودی
سید محمود شاهرودی از پیروان مکتب سید محمدباقر صدر و آیت الله خمینی است که در عراق شاگرد این دو مرجع تقلید بوده و سالها در حوزه نجف درس خوانده است. وی پس از بازگشت به ایران در سال 1358 در حوزه علمیه قم به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت. وی در حال حاضر این مسوولیت های سیاسی را برعهده دارد: رئیس قوه قضائیه، عضو مجلس خبرگان رهبری از خراسان، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو شورای عالی مدیریت حوزه علمیه قم، نایب رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضو مجمع جهانی اهل بیت و از 9 شهریور 1378 عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی. وی در گذشته عضو شورای نگهبان نیز بود.
آیت الله هاشمی شاهرودی رئیس موسسه دایره المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت است که این موسسه توسط آیت الله خامنه ای تاسیس و ریاست آن به وی واگذار شده است. این موسسه در مدت فعالیت خودش دهها اثر در حوزه فقه و کلام منتشر کرده است. موسسه دو فصلنامه به زبان فارسی به نام “فقه اهل بیت” و “المنهاج” به زبان عربی ( در شعبه لبنان) منتشر می کند که مسوولیت هر دو این نشریات نیز با آیت الله شاهرودی است. این فصلنامه ها به تبیین جدیدترین دیدگاههای فقهی و بیان مسائل جدید و احکام آنها می پردازد. آیت الله خامنه ای در حکم تاسیس موسسه دایره المعارف وی را چنین خطاب کرد: “جنابعالی را که چهره درخشانی در علم و عمل بوده و بحمدالله از مقاموالایی در فقه و علوم مرتبط به آن برخوردارید برای انجام این اقدام بزرگ، شایسته دانسته، مسئوولیت ایجاد و اداره موسسه ای برای تهیه این دائره المعارف را به جنابعالی محول میکنم”.
سید محمود هاشمی شاهرودی فرزند مرحوم آیت الله سید محمدعلی حسینی شاهرودی از علمای شاهرود است که در سال 1327 در شهر کربلا به دنیا آمده و در نجف رشد کرده است. مادرش نیز دختر مرحوم آیت الله حاج سید علی مددی موسوی قائینی از روحانیون مهم خراسان و از اساتید حوزه مشهد بود. پدر ایشان از شاگردان آیت الله خوئی بود که سالها تقریرات فقهی و اصولی وی را می نوشت. وی مسلط به زبان عربی است، زبان انگلیسی را می فهمد و فارسی را با لهجه عربی حرف می زند. هاشمی شاهرودی از سال 1358 به ایران آمد، تا سال 1369 تابعیت عراقی خود را حفظ کرد و بعدا تابعیت ایرانی پذیرفت.
وی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه علوی، که مخصوص ایرانیان مقیم نجف اشرف بود، به پایان برد و از همان نوجوانی تحصیلات حوزه را آغاز کرد. وی به سرعت دروس مقدمات و سطح را با موفقیت به پایان رساند و در حوزه درس خارج فقه مراجع معتبر نجف شرکت کرد. وی در این دوره شاگرد آیت الله محمدباقر صدر، آیت الله خمینی و آیت الله خوئی بود. وی اجازه اجتهاد خود را پیش از سی سالگی از آیت الله صدر گرفت. آیت الله صدر در مورد وی گفته بود: “امروز ایشان از مجتهدینی است که اسلام ومسلمین به او چشم دوخته وامید بستهاند”.
هاشمی شاهرودی که در همان روزهای انقلاب در سال 57 مجتهد شده بود، پیش از پیروزی انقلاب در حمله حکومت عراق به حوزه علمیه نجف، همراه با گروهی دیگر از روحانیون و از جمله روحانیون ایرانی و شاگردان آیت الله صدر دستگیر و زندانی شد. وی پس از مدتی که مورد شکنجه جسمی و روحی بود، با وساطت روحانیون وقت نجف آزاد شد. وی در جریان شورش نجف که پس از پیروزی انقلاب صورت گرفت، تحت پیگرد حکومت وقت عراق قرار گرفت، اما چون برای سفر به ایران آمده بود، موفق به دستگیری وی نشد.
شاهرودی و مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق
آیت الله شاهرودی پس از سفر به ایران با آیت الله خمینی ملاقات کرد و به عنوان رابط نیروهای خارج از کشور بخصوص آیت الله صدر و روحانیون حوزه علمیه نجف تعیین شد و زیر نظر آیت الله خامنه ای که در آن زمان از سوی آیت الله خمینی مسوول نهضت های اسلامی جهان بود، تشکیلات جامعه روحانیت مبارزعراق و مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را سازماندهی و مدیریت کرد. تا جایی که وی در مصاحبه ای با روزنامه رسالت که روز یازدهم مهر سال 1366 به عنوان نماینده مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق انجام داده بود، خود را عراقی و یکی از رهبران مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق نامید. هاشمی شاهرودی در این مصاحبه گفت: “ما به عنوان مبارزین مسلمان عراقی به جهاد و فعالیتهای خود ادامه میدهیم تا به اهداف مشروع خود برسیم و هر قدر شرایط داخل عراق سختتر و مشکلات در طول زمان بیشتر شود دست از تحقق این اهداف نخواهیم کشید” البته این موضوع چندان عجیب نبود، چرا که رفت و آمد میان قم و نجف چنان تودرتو و همیشگی و دائمی بود که افرادی مانند سردار نقدی، عباس احمدی آخوندی و حسن احمد آخوندی، آصفی، صادق الحسینی، پروازی به عنوان معاود عراقی در موقعیت هایی در سطح وزارت قرار گرفتند. و در مقابل در میان مقامات عراقی کسانی مانند حسین شهرستانی، حمید کفائی و ابراهیم بحرالعلوم دارای تبار ایرانی اند. آیت الله سیستانی عربی را با لهجه فارسی حرف می زند، در حالی که هاشمی شاهرودی فارسی را با لهجه عربی حرف می زند. به نظر می رسد که به دلیل دوستی و نزدیکی میان آیت الله خامنه ای و هاشمی شاهرودی و خویشاوندی میان این دو بود که آیت الله شاهرودی که تا سال 1369 دارای هویت عراقی بود و خود را برای انقلاب عراق آماده می کرد، از مجلس اعلای عراق کنار کشید و پلکان های ترقی در ایران را بالا رفت. در زمان فعالیت آیت الله هاشمی شاهرودی در مجلس اعلا، سپاه بدر، به عنوان شاخه نظامی این مجلس با کمک و آموزش سپاه پاسداران توسط نیروهای معاودین و برخی اسرای عراقی ایجاد شد.
البته، گفته شده است که آیت الله خمینی با توجه به شناختی که از وی داشت، از او خواست که به تدریس در حوزه علمیه قم بپردازد و به بررسی مسائل فقهی خصوصا در رابطه با احیای فقه حکومتی استوار بر ادله و استنباط جواهری (میرزا محمدباقر صاحب جواهر الکلام) مشغول شود. و در همین روایت گفته شده است که آیت الله شاهرودی از اول فروردین 1358 به قم رفت و مشغول تدریس خارج فقه و اصول، بخصوص در مباحث “حقوق جزا در اسلام”، “کتاب الخمس” و مباحثی مانند اجاره، بیع، قضا، مضاربه، شرکت، مساقات، مزارعه و صوم شد.
آیت الله شاهرودی در دوران فعالیت حوزوی خود، علاوه بر تدریس دو دوره خارج اصول، دو کنگره تحت عنوان “کنگره نقش زمان ومکان در اندیشههای امام خمینی.” و اولین “کنگره دایره المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت” را برگزار کرد.
کتاب های تالیف شده: “بحوث فی علم الاصول”( 7 جلد، تالیف تقریرات خارج اصول شهید صدر)، کتاب الخمس( دو جلد)، “مقالات فقهیه”، “حکومت اسلامی”، “قاعده فراغ و تجاوز”، “جهان بینی اسلامی”، “تفسیر موضوعی بخشی از نهج البلاغه”( ده جلد)، “تفسیر آیه مودت ذی القربی” مقالات( عمدتا چاپ شده در فصلنامه فقه اهل بیت): “استقلال در استیفاء قصاص”، “ذبح با دستگاههای پیشرفته”، “احکام فقهی کاهش ارزش پول”، کاوشی نو در اقسام دیه و چگونگی آن”، “آنچه بزهکار افزون بر دیه باید بپردازد؟”، “اختیار ولی امر در عفو کیفرها”، “علم شخص قاضی”، “پیش بها یا بیعانه”، “محارب کیست و محاربه چیست؟”، “حکم بی حس کردن اعضاء هنگام اجرای کیفرهای جسمانی”، “حکم پیوند عضو قطع شده در قصاص”، “قصاص، حق انحلالی یا مجموعی؟”، “استبداد در استیفای قصاص”
شاهرودی و ریاست قوه قضائیه کشور
در سال 1378 شیخ محمد یزدی، رئیس قوه قضائیه کنار رفت و آیت الله شاهرودی ریاست قوه قضائیه کشور را برای پنج سال عهده دار شد. روز هفتم تیر 1383 آیت الله خامنه ای هاشمی شاهرودی را برای پنج سال دیگر روی همان صندلی نشاند. ریاست قوه قضائیه برای آیت الله شاهرودی مجموعه ای از اقدامات منفی علیه آزادی و حقوق بشر و مجموعه ای از اصلاحات ناموفق بود. به نظر می رسد هاشمی شاهرودی شخصا، شخصیت معتدلی و در میان افواه مطرح است که رهبری کشور حتی روی او به عنوان رهبر جایگزین حساب می کند. وی که پس از ورود به قوه قضائیه آنجا را به “ویرانه” تشبیه کرده بود، علیزاده را از خراسان سرکار آورد و در پی تاکید رهبری، محسنی اژه ای و مرتضوی را در دادگاه کارکنان دولت حفظ کرد. وی به محض برسرکارآمدن باند موتلفه را از معاونت سیاسی (بادامچیان و تیم موتلفه ای ها) و مدیریت زندانها که مرکزی برای درآمد موتلفه شده بود، بیرون کرد. آیت الله شاهرودی با تعیین صباح زنگنه به عنوان مسوول امور بین المللی تلاش وسیعی را برای حضور موجه در سطح بین المللی و در ژنو کرد. وی بعدا جواد لاریجانی را به عنوان معاون بین المللی قوه قضاییه نشاند اما یک سال بعد معاونت ها را تعدیل کرد و این بار جوادلاریجانی به سمت مشاور بین المللی قوه معرفی شد. سمتی که معلوم نیست وی دیگر آن را جدی بگیرد. از جمله اقداماتی که در دوران معاونت لاریجانی برای تصحیح چهره چهانی فضاوت در ایران صورت گرفت اعزام گروهی برای شرکت در یک همایش در سویس بود که عباسعلی علیزاده رییس کل وقت دادگستری تهران و سعید مرتضوی قاضی دادگاه مطبوعات در آن شرکت داشتند که با اعتراض نهادهای حوق بشری و مخالفان جمهوری اسلامی روبرو شد. اگرچه فرستادن شخص مرتضوی که در توقیف مطبوعات و دستگیری روزنامه نگاران اصلاح طلب نقش اصلی داشت، به عنوان عضو هیات ایران در همایش حقوق بشر ژنو، برای آیت الله یک بی مبالاتی جدی به شمار می آمد.
قسمت خالی لیوان مرتضوی
اقدامات قوه قضائیه در دوره ریاست هاشمی شاهرودی به شرح زیر بود: “توقیف غیرقانونی بیش از صد و پنجاه روزنامه و نشریه، پرونده سازی و جلب و زندان برای بیش از 70 نماینده اصلاح طلب، پرونده کمیته اماکن که طی آن سیامک پورزند چند سال بصورت مخفیانه زندانی و بیش از صد نفر از هنرمندان کشور به انحاء مختلف تحت فشار و بازجویی قرار گرفتند، پرونده قتل زهرا کاظمی، پرونده محاکمه و صدور حکم اعدام برای هاشم آقاجری، پرونده دادگاه برلین، مرگ اکبرمحمدی، پرونده وبلاگ نویسان، پرونده اتهام جاسوسی برای رامین جهانبگلو، پرونده ملی مذهبی ها و چندین پرونده مهم دیگر.”
قسمت پر لیوان شاهرودی
در مقابل، دستگاه قضائی در دوران شاهرودی اقداماتی در جهت اصلاح قوه قضائیه انجام داد. این قوه اجرای حکم سنگساررا در دسامبر 2002 متوقف کرد، با این وجود اجرای موارد معدودی از این حکم گزارش شده است. وی به نوشتن قانون حقوق شهروندی پرداخت، تقریبا اکثر احکام اعدام ناموسی را در مرحله نهایی متوقف کرد، دستور توقف حکم اعدام هاشم آقاجری را که به اتهام صب النبی حکم گرفته بود، داد. شاهرودی رسما اعلام کرد که “اطفال نابالغ در صورت ارتکاب جرم از مسوولیت کیفری مبری هستند.” شاهرودی در اوایل سال 1386 دستور استفاده از بانک اطلاعات کامپیوتری قوه قضائیه را داد. در جریان برخورد با تجمع معلمان نیز در روز 27 اسفند 85 به مرتضوی اعتراض کرد و گفت: “حضور در اجتماعات قانونی و بیان اعتراضات به روش مدنی از حقوق شهروندی و از مظاهر دموکراسی است، لذا فرهنگیان نباید در بازداشت بمانند.”
شاهرودی و پرونده مفسدین اقتصادی
با روی کار آمدن احمدی نژاد، مجلس تن به رفتارهای ماجراجویانه احمدی نژاد داد که برای کسب محبوبیت می خواست به مجازات مفسدین اقتصادی بپردازد. هاشمی شاهرودی در این موقعیت اعلام کرد: “بزرگترین فساد اقتصادی کشور فراردادن سرمایههای داخلی است و برای رفع فقر و ایجاد اشتغال باید صنعت را توسعه داده و حرمت سرمایهگذاری را رعایت کنیم.” وی گفت: “منشاء عمدهترین پروندههای کلان مفاسد اقتصادی به مسایلی بازمیگردد که از دولت منتقل شده است. از همین جا اعلام میکنم دستگاه قضایی هیچ کاری نمیتواند بکند؛ حتی اگر اسامی مفسدان اقتصادی را اعلام کنیم هم مشکل حل نمیشود؛ باید قوانین و مقررات را اصلاح کرد.” هاشمی شاهرودی در 17 مهر 85 اعلام کرد که “دستگاه قضایی از فعالان اقتصادی حمایت می کند.” البته، زمانی که شهرام جزایری عرب، مهم ترین چهره زندانی متهم به فساد اقتصادی از زندان گریخت، شاهرودی بسرعت دستور برکناری چند مسوول زندان و قوه قضائیه را در روز 12 اسفند 85 داد.
اصلاح ناممکن قوه قضائیه
بسیاری از روسای قوه قضائیه پس از انقلاب تا کنون تصمیم به اصلاح این قوه گرفته و ناامید شده و کنار رفته اند، برخی نیز قربانی تلاش شان برای اصلاح این قوه شده اند. هم لاجوردی و هم آیت الله منتظری به عنوان دو سوی رفتار قوه قضائیه( یکی به عنوان عامل اجرای احکام ظالمانه و دیگری به عنوان مخالفت با این احکام) قربانی شدند، اولی ترور شد و دومی بیش از 15 سال است تحت فشار بسر می برد. آیت الله شاهرودی تقریبا از نظر تسلط به دانش فقهی در مورد احکام دینی مهم ترین چهره روحانی موجود در ایران است. وی در هشت سال ریاست خود بر قوه قضائیه بارها و بارها تندترین انتقادات را از قوه قضائیه کرد. وی در اردیبهشت 83 در انتقاد از روشهای بازجویی قوه قضائیه گفت: “برای استنطاق و بازجویی مجوزی می گیرند، می برند در بازداشتگاههای خصوصی بدون حضور دادیار و قاضی بازجویی انجام می دهند، بعد آن را به سازمان زندان ها ربط می دهند.” وی تأکید کرده که اقراری که از این طریق از متهم گرفته شود اقرار به شمار نمی آید و گفت: “نوع بازجویی باید مشخص شود، مثلاً گاهی اوقات مشاهده می شود فردی را به خاطر مسائل اقتصادی دستگیر می کنند ولی در بازجویی درباره مسائل اخلاقی، مسائل خانوادگی، عکسها و سفرهای خانوادگی او از وی سؤال می شود، این خلاف حق است”، هاشمی شاهرودی رفتار قوه قضائیه را در برخی موارد “ظلم محض” نامید و گفت: “برخی مواقع هنگام جلب، حرمت شکنی انجام می شود، باید توجه داشته باشیم که حرمت مؤمن شوخی نیست و این ظلم محض است، دادسرایی که این طور عمل می کند بهتر است درش تخته شود تا احیا شود.” هاشمی شاهرودی رفتارهای گذشته قوه قضائیه را مورد انتقاد قرار داد و گفت: “گاهی اوقات برای صدور چک، حکم جلب کسی را صادر می کنند اما در مرحله جلب و چگونگی آن گناهان کبیره انجام می شود، این جلبها اسلامی نیست … آیا تا به حال دیده اید چگونه افراد را سوار ماشین می کنند؟ در برخی مواقع مشاهده می شود کارهایی که در این زمینه انجام می شود، شبیه کارهایی است که آمریکاییها در زندان ابوغریب در برخورد با تروریستها انجام می دهند.” رفتار هاشمی شاهرودی با قوه قضائیه از چند شان اهمیت دارد، نخست آن که وی یکی از مهم ترین روحانیونی است که در مورد قضاوت در اسلام صاحب نظر است و به همین دلیل هر آنچه کند، به عنوان اقدامات فقیهی متخصص در امر قضاوت ارزیابی می شود. و دیگر اینکه اصولا دیدگاه هاشمی شاهرودی در اقتصاد دیدگاهی لیبرال، در سیاست تا حدی معتقد به مردمسالاری دینی است و اصولا منش و کنش نجفی ها در سیاست نرمخوتر از قمی ها بوده است. علیرغم همه این موارد، انتقادات رئیس قوه قضائیه در هشت سال گذشته، چندان تغییری در وضع این وزارتخانه نداده است. حتی در برخی موارد تکرار گفته های آیت الله به صورت جرمی دیگر برای نویسندگان و روزنامه نگاران درآمد. شاید یکی از دلایل اصلاح ناممکن قوه قضائیه را در این جمله آیت الله 53 ساله و رئیس ناپیگیر قوه قضائیه که توسط وی در روز 25 فروردین 85 بیان شد، بتوان دانست. شاهرودی گفت: “متاسفانه در قوانین و مقررات فعلی بیش از هزار عنوان مجرمانه وجود دارد که مجازات آن در بسیاری موارد زندان است.”
شاهرودی، بهترین انتخاب یا تقدیر مقدر؟
از یک سو به نظر می رسد هاشمی شاهرودی قصد اصلاح قوه قضائیه را دارد. برای رد کردن این نظر، کافی است نگاهی به اقدامات انجام شده در دوران شاهرودی بیندازیم. از سوی دیگر نمی توانیم گفته های وی را در مورد اعتقادش به اصلاح قوه قضیه سراسر دروغ بدانیم، چرا که وی نه فقط در مقابل جامعه ایران، بلکه در مقابل موقعیت خود به عنوان یکی از فقهای مهم شیعه در ایران و عراق دائما مورد قضاوت است. به قول احمدی زیدآبادی “برخی از اقداماتی که در قوه قضائیه می گذرد، با مسلمات فقه شیعه در تضاد است.” پس باید به این احتمال فکر کنیم که هاشمی شاهرودی علیرغم تمایلش به اصلاح توانایی انجام آن را ندارد و این در ایران چیز عجیبی نیست. گفته می شود که وی برای برکناری قاضی مرتضوی پافشاری زیادی کرد، اما رهبری گفته بود: “همین یک قاضی حزب اللهی را هم می خواهید بردارید؟” در 17 آبان 84 کریمی راد، سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد که خبر استعفای هاشمی شاهرودی صحت ندارد. مرتضوی در ماجرای قتل زهرا کاظمی تا آنجا پیش رفت که توسط نویسنده لیبراسیون متهم شد که شخصا قتل زهرا کاظمی را انجام داده است. اما شاهرودی در جریان دادگاه زهرا کاظمی گفت: “مقصر مرگ زهرا کاظمی ضابطین هستند، نه قاضی مرتضوی” وی همچنین در مقابل توقف اجرای احکام “دادگاه انتظامی قضات” که دلایل کافی برای محاکمه و برکناری مرتضوی داشت، ساکت ماند. شاید همین تعارض ظاهر خشن و نیت اصلاح طلبانه بود که روز 21 اردیبهشت 82 وقتی در هنگام بازدید از نمایشگاه کتاب با اعتراض حاضرین روبرو شد که می گفتند هاشمی هاشمی استعفا استعفا، بسرعت نمایشگاه کتاب را ترک کرد. البته اگرچه دانشجویان و روزنامه نگاران دل خوشی از او نداشتند، اما هاشمی شاهرودی که امروز می توانست در بغداد رئیس مجلس کشور عراق باشد، حداقل دلخوش است که 192 نماینده مجلس از اقدامات وی حمایت کردند.