طی چند سال اخیر آمار اشتغال و بیکاری ارائهشده از سوی مرکز آمار ایران به کرات مورد تردید و اشکال کارشناسان این حوزه قرار گرفته است. این آمار غالبا با دیگر نماگرهای اقتصادی، بهخصوص رشد تولید ناخالص داخلی، هماهنگی ندارد و عدم اعتماد به این ارقام، منجر به بروز مشکلات در تحلیلهای اقتصادی میشود. ایران بهعنوان یکی از اعضای اولیه سازمانملل، اساسنامه سازمان بینالمللی کار (ILO) را بهرسمیتشناخته و لازم است از تعاریف و استانداردهای آن سازمان برای محاسبه آماری نیروی کار کشور استفاده کند. با توجه به آمارها و ارائه روشهای محاسبه شاغلان و بیکاران کشور توسط مرکز آمار ایران و مقایسه تعاریف با استانداردهای سازمان بینالمللی نیروی کار، میتوان به موارد متفاوتی از یکدیگر رسید. در این گزارش سعی بر این است تا ضمن نشاندادن تعاریف رسمی سازمان بینالمللی کار، به بررسی نقاط اختلاف پرداخته شود. سازمان بینالمللی کار، یکی از مؤسسات تخصصی سازمانملل متحد است که به امور مربوط به کار و کارگران میپردازد. این سازمان، در سال ۱۹۱۹ با هدف تدوین مقررات و قوانین بینالمللی در جهت بهینهسازی استانداردهای بینالمللی کار و حصول اطمینان از بهکارگیری آن تشکیل شد. امروزه ۱۸۵ کشور از اعضای سازمانملل از جمله ایران به عضویت این سازمان درآمدهاند. ایران بهعنوان یکی از اعضای اولیه سازمانملل، اساسنامه سازمان بینالمللی کار (ILO) را به رسمیت شناخته و لازم است از تعاریف و استانداردهای آن سازمان برای محاسبه آماری نیروی کار کشور استفاده کند. هر چند مرکز آمار ایران بهعنوان متولی رسمی تولید آمار جمعیتی، روشهای محاسباتی خود را مطابق با استانداردهای سازمان بینالمللی کار (ILO) اعلام کرده اما بررسیها نشان میدهد سه مورد اختلاف اساسی بین تعاریف مرکز آمار ایران و سازمان بینالمللی کار وجود دارد که در ادامه به این موارد پرداخته میشود.
جمعیت فعال ۱۰ یا ۱۵ سال؟
مرکز آمار ایران مبنای محاسبه جمعیت فعال را افراد ۱۰ سال و بالاتر در نظر میگیرد اما سازمان بینالمللی کار جمعیت فعال را بالاتر از ۱۵ سال در نظر میگیرد؛ زیرا براساس کنوانسیون ۱۸۲ این سازمان، کار افراد زیر ۱۵ سال، “کار کودک” محسوب میشود. البته در معدود کشورهایی “افراد بالای ۱۰ سال” بهعنوان جمعیت فعال مبنای محاسبه قرار میگیرند اما در غالب کشورها تعریف “افراد بیش از ۱۵ سال” بهعنوان جمعیت فعال پذیرفته شده است. بنا بر آخرین گزارش مرکز آمار در فصل بهار سال ۱۳۹۴، جمعیت فعال بالای ۱۰ سال معادل ۵/۲۴ میلیون نفر، شاغلان ۸/۲۱۸ میلیون نفر و نرخ بیکاری ۸/۱۰ درصد بوده است. این در حالی است که سازمان بینالمللی کار در محاسبات خود جمعیت فعال بالای ۱۵ سال در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) را ۲۶ میلیون نفر و جمعیت فعال بالای ۱۰ سال را ۲۷ میلیون نفر اعلام کرده است. نرخ بیکاری از تقسیم جمعیت بیکار بر جمعیت فعال به دست میآید. چنانچه جمعیت فعال بالای ۱۵ سال مبنای محاسبه نرخ بیکاری در نظر گرفته شود، با کسر یک عدد ثابت از صورت و مخرج کسر مورد محاسبه، نتیجه کسر کوچکتر میشود، سهم شاغلان کاهش و سهم بیکاران افزایش خواهد یافت.
محصلان و دانشجویان شاغلاند؟
سازمان بینالمللی کار پیشنهاد کرده است، میتوان محصلان (Student) شاغل را بهعنوان شاغلان محسوب کرد. از آنجایی که این سازمان سن کاری را ۱۵ سال به بالا بیان کرده ، یقینا منظور از محصلان، دانشجویان بوده است و نه دانشآموزان. علاوه بر این تنها محصلان و دانشجویانی که شغل داشته باشند در زمره شاغلان محسوب میشوند. براساس گزارش مراکز رسمی، در سال ۱۳۹۳ حدود چهار میلیون دانشجو در کشور مشغول به تحصیل بودهاند اما به دلیل اینکه مرکز آمار تعداد دانشآموزان و دانشجویان شاغل را اعلام نمیکند، نمیتوان نرخ بیکاری بدون احتساب آن را محاسبه کرد. بنابراین در جهت اصلاح آماری لازم است این مرکز، تعداد شاغلان دانشآموز و دانشجو را نیز منتشر کند تا بتوان تحلیل واقعبینانهتری از اشتغال و بیکاری در کشور ارائه کرد.
ساعات کاری طبقهبندینشده
مرکز آمار ایران تا قبل از سال ۱۳۸۵، ساعات کاری شاغلان را حداقل دو روز در هفته (۱۶ ساعت در هفته) تعریف کرده بود ولی بعد از سال ۱۳۸۵۵، حداقل یک ساعت در هفته را برای فرد شاغل در نظر گرفته است. نکته جالب توجه آن است که این سازمان ادعا میکند این تغییر براساس تعاریف سازمان بینالمللی کار است ولی درواقع سازمان بینالمللی کار از فرد شاغل چنین تعریفی ندارد. این سازمان اعلام کرده است شغلها باید براساس ساعات کاری طبقهبندی شوند. ساعات کاری کمتر از ۲۵، ۳۴-۲۵ ساعت، ۳۹-۳۵ ساعت، ۴۸-۴۰ ساعت، ۵۹-۴۹ ساعت و ۶۰ ساعت بیشتر در هفته را بهعنوان طبقهبندی قابلقبول پیشنهاد کرده است. یک ساعت کار در هفته از دید سازمان بینالمللی کار تنها برای مشاغل خانوادگی و برخی مشاغل خاص بهعنوان اشتغال تماموقت قابلقبول است. در هیچیک از گزارشهای فصلی و سالانه مرکز آمار ایران این طبقهبندی رعایت و اعلام نمیشود. منطق اقتصادی حکم میکند حتی اگر سازمان بینالمللی کار یک ساعت کار در هفته را واقعا تعریف جامعی از کار بداند، موضوع مورد بحث و تحلیل قرار گیرد و در این صورت حتما لازم است آماری از درصد اشتغال در ساعات کاری متفاوت ارائه شود. با کاهش ساعات کاری در تعریف شاغل، تعداد شاغلان افزایش و نرخ بیکاری کاهش مییابد. اگر مرکز آمار ایران در گزارشهای دورهای خود، تعداد شاغلان را به تفکیک ساعات کاری مختلف ارائه میکرد، امکان تحلیل بهتری از وضعیت بیکاری وجود داشت که درحالحاضر این مرکز چنین ارقامی را در گزارشهای دورهای منتشر نمیکند. با این تفاسیر حتی امکان مقایسه درست آمار بیکاری ایران با دیگر کشورها نیز وجود ندارد؛ چون بیشتر کشورها آمار بیکاری خود را به تفکیک ساعات کاری ارائه میکنند ولی مرکز آمار ایران نتایج چنین تفکیکی را منتشر نمیکند.
بازنگری جدی در آمار بیکاری و اشتغال
با توجه به آنکه مرکز آمار ایران در گزارشهای فصلی و سالانه خود از وضعیت نیروی کار، شفافیتهای لازم را ندارد و آمار ارائهشده از آن با واقعیت شرایط اقتصادی همخوانی ندارد، باید در محاسبات و در تعاریف استانداردها و شاخصهای خود، براساس استانداردهای سازمان بینالمللی کار بازنگری کند. درحالحاضر تفاوتهای مهمی میان این تعاریف وجود دارد که با رفع آنها میتوان به آمار حقیقیتری از بیکاری و اشتغال در کشور رسید. اهم این اختلافات عبارتند از: در نظرگرفتن جمعیت۱۰ سال به بالا بهعنوان جمعیت فعال، شاغلشمردن محصلان و نیز موجه جلوهدادن حداقل ساعت کار یکساعته برای شاغلان ،که با تعاریف سازمان بینالمللی کار همخوانی ندارد. لازم است برای از بینبردن این اختلاف، این مرکز، آماری از درصد اشتغال در ساعات کاری متفاوت ارائه کند. فقط در این صورت میتوان آمار چند سال یا بین چند کشور را مقایسه کرد. در غیراینصورت، آمار متکی بر یک ساعت کار گویای وضعیت اشتغال واقعی کشور نیست. همچنین سازمان بینالمللی کار، شاخصهای بسیار مهمی از جمله بیکاری بلندمدت و اشتغال کارکنان نیمهوقت را نیز در گزارشهای خود اعلام میکند ولی مرکز آمار ایران در هیچیک از گزارشهای خود این مقادیر را اعلام نمیکند.
منبع: شرق، ۱۷ مرداد