حاج علا الدین برگشت
شهرداری را هدف گرفت

نویسنده
نازنین کامدار

» چه کسانی«گردن کلفت های قانون گریز»هستند؟

ماجرای تخریب پاساژ علاالدین،  با ظاهر شدن حاج رضا علاء الدین، مالک اصلی این پاساژ که گفته می شد از تهران خارج شده و «در دسترس نیست» وارد مرحله ای تازه شد.او که پیش از این و براساس گزارش رسانه ها با اتهام کلاهبرداری رو به رو بود،با ارائه مدارکی، انگشت اتهام را به سوی شهرداری گرفته و مدعی شده اقدامات وی قانونی بوده است.

 

 نام حاج علاء الدین پس از آن بر سر زبان رسانه ها افتاد که ماموران شهرداری تهران به بهانه غیر قانونی بودن ساخت و ساز اضافی واحد های تجاری بازار موبایل ایران، شامگاه جمعه ۲۰۰ باب از این واحدها را در برابر چشمان مالکان تخریب کردند. اینک حاجی علاالدین با ارائه مدارکی نشان داده که تمام مراحل ساخت و سازاین مجتمع به امضای شهرداری و شخص سردار قالیباف، شخص شهردار تهران رسیده است.

 

 سایت تهران پرس که برای اطلاع رسانی در مورد تهران درست شده با عنوان« حاجی علاالدین اسنادش را رو کرد» نوشته« وی خطاب به جمعیت عصبانی و نگران گفت اگر یک دیوار بدون مجوز در یک کوچه فرعی ساخته شود ماموران شهرداری تخریب می کنند مگر می شود در دل شهر تهران در یکی از پاساژهای شلوغ یک طبقه ساخته شود و هیچ کس جلو ساخت آن را نگیرد».

 

قبل از ظاهر شدن حاجی علا الدین روزنامه ها و سایت های مختلف به هواخواهی مالباختگان برخاستند و سایت الف در اینباره نوشت: “تخریب طبقه هفتم علاءالدین با شکستن کرکره و تخریب چند مغازه در حالی آغاز شد که کسبه مقابل درب واحدهای خود تجمع کرده بودند؛ در مواردی کسبه درگیریها و شعارهایی از جمله (الله اکبر) سردادند که با هوشیاری و دخالت نیروی انتظامی از تشدید فضای ملتهب جلوگیری شد. برخی کسبه، از هزینه ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیونی دکور مغازه‌هایی که تخریب شد، خبر دادند. این کسبه از قول و اطمینان مالک پاساژ درخصوص عدم تخریب طبقه هفتم می گفتند و اینکه با توجه به اعتماد و اطمینانی که به مالک پاساژ داشتیم مبالغ کلانی را در ازای گرفتن مغازه بدون هیچ مدرک قانونی مالکیت پرداخت کردیم و در حال حاضر سرگردان نمی‌دانیم به کجا باید مراجعه کنیم”.

سایت الف افزوده: “گذشته از فریبی که کسبه این پاساژ خورده‌اند که باید در جهت احقاق حقوق حقه خود از طریق دستگاه‌های ذیربط و به صورت قانونی اقدام کنند، باید اقدام شهرداری تهران را در اجرای حکم قانونی و مقابله با تخلفات را ارج نهاد و همانطور که رییس مرکز ارتباطات و روابط بین‌الملل شهرداری تهران بر آن تاکید کرد، درآینده نیز شاهد برخورد قاطع و اجرای دقیق قانون در خصوص تخلفات ساختمانی سطح پایتخت که متاسفانه تعداد آن کم هم نیست، باشیم تا بار دیگر شاهد تعظیم سرهای گردن کلفت قانون گریز باشیم”.

سایت تابناک هم با کیومرث مریخ نژاد به عنوان “یک مقام مسئول” در شهرداری ، گفت و گو کرده واز قول او نوشته: “ماموران شهرداری بر اساس آرای صادره قطعی شده و نیز دو ماه پیگیری تذکر و اخطار مکرر به این واحدها مجبور به اقدام برای رفع تخلفات شدند. در این مدت اخطارهایی برای این واحدها ارسال شده و همچنین با نصب بنرهایی در طبقات این مجتمع موضوع ضرورت رفع تخلفات به آنان اعلام شده بود. همه فعالان صنفی حاضر در این واحدها از نظر قانونی مالک رسمی و قانونی محسوب نمی شوند، ولی با این حال شهرداری به همه این فعالان و همزمان به مالک اصلی مجتمع اخطارهای قانونی را در چند نوبت ابلاغ کرده است”.

تابناک از وی پرسیده که “چرا شهرداری تهران پس از گذشت چند سال از بروز تخلفات گسترده در این مجتمع به فکر برخورد و رفع تخلف برآمده است؟” و او چنین پاسخ داده: “اینکه چرا تاکنون کوتاهی شده است، باید از کسانی پرسید که در گذشته کوتاهی کرده اند”.

پس از تخریب این واحد ها و وارد آمدن خسارات چند ده میلیاردی به کسبه این پاساژ، خبرنگاران به سراغ مالباختگان رفتند و از خلال گفت و گو با آنها بود که چهره اصلی این پرونده یعنی “حاج علاالدین” معرفی شد.

سایت طبقه، با برخی از کاسبان این پاساژ گفت و گو کرده و به نقل یکی از آنها نوشته است: “در سال۹۲ بود که حاجی با نشان‌دادن توافق‌نامه‌اش با شهرداری شروع به فروش واحدها کرد، نامه‌اش نشان می‌داد اجازه ساخت طبقه هفتم و هشتم را گرفته است. در طبقه هفت جمعا ۱۱۰، ۱۲۰ واحدی بود. برج چهار بود که حاجی شروع به فروش واحدها کرد. اولش با ۷۰۰میلیون شروع کرد و به یک‌میلیارد‌و‌۳۰۰میلیون تومان رسید. در عرض سه هفته تمام واحد‌ها فروش رفت. جمعا تا حالا نفری ۶۰۰، ۷۰۰میلیون تومان پرداخت کردیم و هیچ سندی هم نداریم. حاج‌رضا به‌ کسی سند نمی‌دهد، سرقفلی است. در تمام پاساژ همین روال است. از نیمه شعبان شروع کردیم به کاسبی که تا الان ۱۰ماهی می‌شود. ۷۲ساعت قبل از تخریب ماموران شهرداری آمدند و پلاکارد چسباندند که ۷۲ساعت مهلت دارید برای تخلیه. نگهبانان پاساژ به دستور حاج رضا پلاکارد را کندند. ساعت ۹شب رفتیم پیش حاج رضا و پرسیدیم داستان چیست؟ گفت کسی نمی‌تواند کاری کند. اما ۹ شب پنجشنبه مباشران حاج رضا آمدند گفتند تخلیه کنید، دارند می‌آیند برای تخریب و تا شش‌صبح در پاساژ بودیم آنقدر اشک ریختیم و راه رفتیم که دیگر جان نداریم”.

یک کاسب دیگرهم گفته است: “ما در پاساژ باید خط تلفن را از حاج رضا بگیریم. هرخط تلفنی که بیرون ۵۰هزار تومان است برای ما از دو میلیون تا چهار‌میلیون‌و‌۷۰۰هزار تومان آب می‌خورد. خود حاجی می‌خرد و می‌فروشد. اگر بخواهی مغازه‌ات را اجاره بدهی،‌ هزارتا اما و اگر دارد. برای خرید باید به مباشر حاج‌رضا ۵۰میلیون پول می‌دادیم، بی‌دلیل. اینجا قوانین خودش را دارد خانم. حق نداریم اینترنت از بیرون بگیریم باید از حاج رضا بگیریم. ماهی پنج‌میلیون شارژ می‌دهیم. دکور، پارکت و کولرگازی، همه اینها حداقل ۱۰۰میلیون برایمان آب خورد. اینها ساخت‌وپاخت کرده‌اند، یکی‌دیگر پول داده و یکی‌دیگر گرفته؛ دودش در چشم ما رفته است. اصلا ما مقصر بودیم یکی‌، دوماه وقت می‌دادند. حالا حساب‌هایمان را چطور صاف کنیم؟ بدبخت شدیم خانم، بدبخت. می‌خواهید تخریب کنید با دکور چه کار دارید؟ چرا پلمب کردند؟ ما کلی چک در مغازه‌هایمان داریم. چک، دوربین، گوشی همه را قاطی‌و‌پاتی ریختند در گونی و بردند. چطور سواشان کنیم؟ چطور پیدایشان کنیم؟ چرا الان که پاساژ موبایل‌فروشی کنار علاءالدین؛ «چهارسو» درحال واگذاری واحدهایش است باید این تخریب انجام شود. آن موقع که ما اینجا را خریدیم چهارسو، متری ۴۰میلیون‌تومان بود الان متری ۱۴۰میلیون تومان است. حاج‌رضا خیلی هنر کند اصل پول ما را پس بدهد، من با آن پول یک ‌دکه دومتری هم نمی‌توانم بخرم. برای چه با زندگی جوانی که از زندگی فقط و فقط کار کردن از هفت‌صبح تا یک شب را یاد گرفته این‌طوری بازی می‌کنند”.

یکی از کسبه هم از متن نامه حاج علاالدین به کسبه سخن گفته و از روی آن چنین خوانده: “طبق اعلام شهرداری منطقه۱۱ تخریب طبقه هفت و سه روز پنجشنبه و جمعه انجام می‌شود ، کسبه در محل کسب حاضر باشند تا مانع تخریب شوند. طبق حضور جمعی کسبه در تاریخ پنجشنبه در محل دیوان مقرر شده صبح شنبه در محل دیوان حاضر شده تا توضیحات و مستندات را به قاضی ارایه دهیم”.

کسبه در برابر این سوال که چرا مغازه را بدون سند خریداری کرده اند نیز گفته اند: “ما از حاج‌رضا علاءالدین خریدیم، از آدم عادی که نخریدیم. از میدان‌جمهوری تا بهارستان کلی از پاساژها مال حاج رضاست. نه تنها به ما به هیچ‌کس هم سندی نمی‌دهد. این روالش است”.

از سوی دیگر ابوالفضل قناعتی،عضو کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر به شرق گفته است: “مالک با کسبه قرارداد ترکمانچای امضا کرده و هیچ سندی برای فروش های یک میلیاردی اش به کسبه نداده است. البته خود کسبه هم مقصر هستند چرا که وقتی ما یک جنس ۱۰۰هزار تومانی را می خریم کلی بالاو پایین می کنیم تا بخریم و حالااینها مشخص نیست یک میلیارد سرمایه شان را بر چه اساسی در اختیار وی گذاشته اند. تنها این هم نیست. کلی پرونده و مراجعات مردمی از کسبه داشتیم که خط تلفن ۵۰هزارتومانی را چهار میلیون به اینها فروخته، شارژ پنج میلیون تومانی می گرفته و موارد متعدد دیگر. اینها تا ۱۰میلیارد تومان هم برای خرید پول داده اند و هیچ رسیدی نگرفته اند”.

 

نحوه سخن گفتن کسبه پاساژ و البته عضو شورای شهر درباره “مالک” پاساژ موجب شد تا رسانه ها به فکر یافتن پاسخی برای سوال “حاج علاالدین کیست” بیافتند و شرق این پاسخ را یافته: “از او تا به حال دو گفت وگو در مطبوعات کشور منتشر شده. یکی در روزنامه ایران و دیگری مجله همشهری جوان که اطلاعات این مطلب نیز برگرفته از آنهاست. او در یکی از گفت وگوها توضیح می دهد از ابتدای دهه۵۰ در تقاطع خیابان جمهوری و حافظ کاسب بوده و کارگاه و فروشگاه پلاستیک فروشی داشته که آرام آرام بر وسعت آن افزوده، به طوری که در سال۵۳ حدود هزارمتر از فضای کنونی پاساژ را خریداری کرده است. این وضعیت تا پایان جنگ و سال های ۶۸ تا ۷۰ که بخش دیگری از زمین های اطراف خریداری شده، ادامه یافته. پس از تهیه نقشه و طی مراحل قانونی از ابتدای سال ۷۴ تخریب و ساخت مجموعه شروع شده است. این ساخت وساز چهارسال به طول انجامیده و از سال ۷۸ تا ۷۹ آرام آرام و فازبه فاز واگذاری ها آغاز شده و در نهایت ۱۱طبقه با حدود هزارو۱۰۰ مغازه در سه فاز واگذار شده است. این مجموعه به چنان شهرتی دست یافته که کمتر کسی است که از موبایل صحبت کند و یادی و نامی از «علاءالدین» نکند. علاءالدین بورس اصلی گوشی موبایل در تهران و به تبع آن در ایران است. تخمین زده می شود که این پاساژ بیش از هزارمیلیاردتومان ارزش داشته باشد و ده هامیلیاردتومان گردش مالی اش باشد.اکثر شرکت های بزرگ موبایل سازی، برای خود دفتری در آنجا دارند و گوشه ای برای خود گرفته اند. وی در گفت وگوهای اندکش تاکید می کند اعتقاد دارد که پاساژ قشنگی نمی خواهد. قشنگی باید در رفتار و برخورد کاسب ها باشد: فرد باید کاسب خوشنام و درست باشد. ما این مجموعه را به آدم های سالم و صادق فروختیم و از آنها استفاده کردیم. برای ما مهم است که چه کسی می خرد. ما برای اینکه این مجموعه راه بیفتد، مغازه ها را به افراد جوان و جویای کار با شرایط ۴۰ تا ۶۰ماه قسطی واگذار کردیم”.

حاج علاالدین پیشتر در یک گفت و گو، بدون آنکه داشتن دار و دسته و نوچه را انکار کند، گفته بود: “ما تلاش کردیم مشتری هایی که به علاءالدین می آیند راضی بروند و اگر اختلافی هم بین کاسب با مشتری پیش آمد آن را حل وفصل می کنیم. خودما حل و فصل می کنیم و بچه ها می روند و داستان را حل می کنند. محلی را در نیم طبقه پاساژ برای حل وفصل اختلاف بین مشتری و کاسب راه اندازی کردیم. این محل با مدیریت ما و با همکاری کاسب های خوشنام پاساژ اداره می شود. بسیاری از مشکلات پیش آمده را به خوبی حل وفصل کرده ایم و اکثرا به نفع مشتری تصمیم گرفته ایم تا مردم راضی از اینجا بروند”.

او در پاسخ به این پرسش که “در بازار شایع شده که شما به فرد خاصی «وصل» هستید. آیا درست است؟” هم گفته بود: “نه والله. من جز خدا به کسی وصل نیستم و با هیچ فرد و گروهی هم که جزو مردان سیاسی کشور باشد مراوده و بده بستان ندارم. البته همه کسانی را هم که به مردم خدمت می کنند دوست دارم… من فقط از رییس پاسگاه منطقه درخواست کردم که یک باجه و کیوسک پلیس زیر پل بگذارند تا این منطقه که مورد رجوع خانواده ها و مردم است با امنیت بیشتری مواجه باشد. ضمن آنکه این محل به دلیل اینکه کاسب های فراوانی دارد و حجم قابل توجهی پول جابه جا می شود نیازمند امنیت بیشتری است که پلیس در این زمینه می تواند یار و کمک رسان کسبه و مردمی باشد که به اینجا رجوع می کنند. ما فقط پول و هزینه نصب کیوسک پلیس را پرداخت کردیم. همین”.

 خبرگزاری فارس نوشته است حاج رضا علاءالدین هفته قبل به کسبه نگران گفته بود “غیرممکن است اینجا تخریب شود و اگر موفق شدند اینجا را خراب کنند، من ریشم را می تراشم”. فارس پیش از این  نوشته بود او به شمال کشور سفر کرده و در دسترس نیست.