همزمان با تجمع عدهای از بسیجیان در مقابل منزل مهدی کروبی، وانتشار نامه اعتراضی فاطمه کروبی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، بار دیگر، بحث “اعلمیت” آیتالله خامنهای برای رهبری در رسانههای دولتی بالا گرفته است.
آنگونه که خبرگزاری مهر گزارش داده احمد بهشتی، از اعضای مجلس خبرگان، در سخنانی که در دانشگاه قم ایراد کرده، گفته است: “امروز کسی بر مسند ولایت و زعامت نشسته که اگر ممکن است خودشان ادعای اعلمیت نداشته باشند اما اعلم هستند. اگر نگوئیم 100 درصد اعضای خبرگان این مطلب را قبول دارند، مطمئنا 99 درصد آنها این عقیده را دارند که مقام معظم رهبری از نظر علمی، سیاسی، تدبیر و مدیریت خیرالموجودین است.”
وی البته در همین سخنرانی به این نکته اشاره کرده که: “مردم، خبرگان رهبری را انتخاب کردند برای اینکه نظارتی بر امور داشته باشند که اگر خدای ناکرده روزی اتفاق افتد که نیاز به انتخاب شخص دیگری باشد، این کار را انجام دهند”.
سرپرست دانشگاه قم سپس با اشاره به زندگی ابوعلیسینا، دانشمند بزرگ ایرانی، به تعلق خاطر وی به “ولایت فقیه” اشاره کرده و گفته است: “ابن سینا در کتاب ارزشمند الهیات شفا به طور مفصل بحث جانشینی پیغمبر و واجب بودن اطاعت از او را مطرح کرد و حتی به این نکته اشاره کرده بود که ممکن است همه افراد اشتباه کنند اما هیچ خطای عمدی و سهوی از هیچ حجتی صورت نمیگیرد. ابن سینا از دید فلسفی به مسئله ولایت پرداخت و همان نتیجهای را به دست آورد که بسیاری از علمای ما به ویژه امام خمینی(ره) بحث ولایت فقیه را پیگیری و احیا کردند.”
همه انتقادات به رهبری
سخنان احمد بهشتی اما برای نخستین بار نیست که در یک سال و نیم گذشته مطرح میشود. پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 و اعتراضات پس از آن، مشروعیت رهبر جمهوری اسلامی زیر سئوال رفت؛ بخصوص آنکه وی در نخستین نماز جمعه پس از انتخابات، به حمایت از احمدی نژادپرداخت و حتی منتظر تایید نتایج انتخابات از سوی شورای نگهبان نیز نشد.
پس از آن بود که رسانههای اصولگرا، برای نخستین بار مجموعه گزارشهایی درباره دلایل “اعلمیت” ایت الله خامنه ای، در زمینه های مختلف منتشر کردند. این گونه بود که ائمه جماعت در تمامی شهرها و همچنین افرادی چون آیتالله نوری همدانی ـ از مراجع تقلید ـ پا به صحنه گذاشتند و در سخنان و مصاحبههای خود از “درایت و شجاعت” رهبر جمهوری اسلامی سخن گفتند و نبود وی را موجب “خسران” دانستند.
این سخنان در نظر بسیاری، واکنش به فضایی بود که درجامعه و در اعتراضات مردم به وجود آمده وبه جایی رسیده بود که از لزوم حذف آیتالله خامنهای از سمت رهبری جمهوری سخن می رفت.
این مسایل زمانی شکل حادتری به خود گرفت که تابستان گذشته، مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در نامه ای به رئیس مجلس خبرگان خواستار “بررسی های قانونی وفق اصل ۱۱۱ قانون اساسی” شده بود که به موضوع عزل رهبری اختصاص دارد. این گروه در نامه خود رهبر جمهوری اسلامی را مسئول اوضاع کشور معرفی کرد و از اعضای مجلس خبرگان خواست به عملکرد نهادهای انتظامی، نظامی و امنیتی زیر نظر آیت الله خامنه ای رسیدگی کنند.
همان زمان همچنین نامه ای منتسب به شماری از “علما و فضلای حوزه های علمیه قم، اصفهان و مشهد” منتشر شده بود که در آن رهبر جمهوری اسلامی مسئول خشونت های پس از انتخابات معرفی می شد. در این نامه که خطاب به مجلس خبرگان رهبری نوشته شده بود، نویسندگان خواستار عزل رهبر شده بودند.
در یک سال و نیم گذشته، از این دست انتقادات خطاب به رهبر جمهوری اسلامی و درخواست عزل یا کناره گیری وی بسیار مطرح شده است. افرادی هم چون عبدالکریم سروش، محسن مخملباف، محسن کدیور، محمد نوری زاد و… از جمله افرادی بودند که در این مدت نامه هایی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته و در آن خواستار کناره گیری وی از قدرت یا تجدیدنظر کلی در روش حکومت وی شده اند.
تلاش برای اثبات برتری
در این مدت اما، همراه با انتقادات مخالفان، سطح تمجیدها از رهبر جمهوری اسلامی هم بالا رفته است. آیت الله یزدی، رییس جامعه مدرسین و رییس اسبق قوه قضاییه، وی را چنین توصیف کرده است: “آیتالله العظمی خامنهای از ذخایر الهی هستند و خداوند به خاطر حفظ انقلاب ایشان را نگه داشته است. تدبیر در حکومت بسیار مهم است و به عبارت دیگر اداره کردن و عبور از بحرانها مسئله بسیار مهمی است که آیتالله خامنهای در این زمینه تواناییهای بسیاری دارند. در بحران اخیر هرکس دیگری به جای ایشان بود، واقعا معلوم نبود که بتواند به این دقیقی مدیریت داشته باشد”.
حجت الاسلام صدیقی، امام جمعه تهران، در گفت وگویی مطبوعاتی به بهانه یادکردی از آیت الله بهجت، چنین گفت: “منبع موثقی از آیتالله بهجت نقل کردند که ایشان در خواب دیدند که حضرت امام زمان(عج) در مجلسی حضور داشتند، علمای بزرگ اسلام هم در خدمت آقا امام زمان(عج) بودند، آیتالله خامنهای وارد شدند و امام زمان (عج) جلوی پای ایشان تمام قد بلند شدند و برای ایشان جایی برای نشستن باز کردند”.
آیتالله مصباح یزدی، رهبر جمهوری اسلامی را نماد حقیقت در جهان دانست. آیت الله مهدوی کنی ولایت و امامت آیت الله خامنهای را نعمتی برای انقلاب دانست و منتقدان او را به ناسپاسی متهم کرد. از سوی دیگر خبرگزاری فارس نیز به عنوان یکی از مهمترین اردوگاه های رسانه ای حکومت مجموعه گزارش هایی را زیر عنوان “تحلیل محورهای اصلی مدیریت مقام معظم رهبری از سال 68 تا کنون” درکنار گفت و گوهایی با افراد مختلف در باب کمالات رهبر جمهوری اسلامی منتشر کرد. همزمان “معاون پژوهشی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری” در دانشگاهها نتایج طرح پژوهشی رصد فرهنگی دانشگاههای کشور را منتشر کرد که در آن اعلام شده بود: “67 درصد وبلاگهای دانشجویی را مردان مینویسند و بیشترین تأثیرپذیری وبلاگ نویسان از رهبر انقلاب است”.
همچنان که آیت الله حائری شیرازی، امام جمعه شیراز، درباره رهبر جمهوری اسلامی چنین سخن گفت: “هر زمان که آیتالله هاشمیرفسنجانی به مسافرت میرفت، امام(ره) گوسفندی را برای سلامتی ایشان قربانی میکردند و زمانی که ایشان از سفر بازمیگشت نیز امام(ره) گوسفند دیگری را به شکرانه سلامتیاش قربانی میکردند و برای ایشان اهمیت ویژهای قائل بودند و معتقد بودند که وجود آیتالله هاشمیرفسنجانی برای انقلاب لازم است اما نسبت به حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای بسیار سخت میگرفتند، آنچنان که در چهار سال دوم ریاستجمهوری ایشان، امام(ره) ایشان را در تنگنا قرار دادند و مشخص بود که ایشان را برای رهبری زیر نظر داشتند. امام(ره) معتقد بودند که با این کار میخواهند که اگر نفسانیتی در رئیسجمهور است، طلوع کند و در واقع قصد داشتند ایشان را مورد آزمایش قرار دهند… این امر حکایت از میزان علاقه امام(ره) و تلاش در جهت تعلیم و تربیت ایشان داشت. این قضایا نشانگر تفاوت برخورد امام(ره) در رفتار با آیتالله هاشمیرفسنجانی و حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای بود و روشن بود که نسبت به شخص رئیسجمهور توجه و عنایت خاصی داشتند و دایماً ایشان را در معرض امتحان و آزمایش قرار میدادند.”
حالا هم نوبت ابن سینا رسیده که به نقل از وی در تایید آقای خامنه ای، سخن گفته شود.آن هم در شرایطی که بحث جانشینی وی هم بالا گرفته و برخی برهمین اساس می گویندمطرح کردن این بحث ها در کنار طرح بحث عزل یا استیضاح و برکناری رهبر جمهوری اسلامی، در واقع زمینه چینی برای تعیین جانشین وی است.
به هر روی، چه قصد دوستدران رهبر جمهروری اسلامی، تلاش برای ترمیم چهره وی باشد و چه تلاشی پنهان و چند لایه برای حذف، به نظر می رسد با توجه به اتفاقاتی که در مدت اخیر رخ داده است، چهره رهبر جمهوری اسلامی، مخدوش شده و وی از یک فرد بی طرف، به یکی از طرفین دعوا تبدیل گشته. مساله ای که طبیعتا باعث کاهش محبوبیت و مشروعیت وی شده است. سخنان گاه و بیگاه مقامات حکومتی و تعریف و تحسین های بی حد و مرز از وی، اکنون برای بسیاری عادی شده است و برخی آن را دستوری و ناشی از فشارهای موجود بر این افراد می دانند. باید کمی منتظر ماند و دید که آیا چنین سخنانی می تواند، باعث ترمیم چهره رهبری شود؟