برخی تحلیل های روزهای اخیر در مورد آنچه در 22 بهمن اتفاق افتاد، شگفت زده ام می کند.چگونه می توان جنبشی را که هفت ماه در برابر بیشترین فشارها و بدترین ترفندهای حکومت پایداری نشان داده، با باختی که در سالگرد انقلاب تجربه کرد تحلیل داد. آقایان می گویند جنبش سبز با ماه ها برنامه ریزی شکست خورد. کدام برنامه ریزی؟ آنکه برنامه ریزی داشت حکومت بود که با تمام قوا به صحنه آمده بود. توقعی غیر از این نمی رفت. ولی آیا آقایان می دانند حکومت متحمل چه هزینه ای برای بدست آوردن این پیروزی تاکتیکی شد؟ آوردن هزاران هزار تظاهر کننده از مسافت های طولانی با اتوبوس، تهیه غذا و نوشیدنی و ساندیس، آوردن هزاران بسیجی، سپاهی و نیروی انتظامی از شب قبل و تبلیغات رسانه ای، هزینه ای هنگفت را بر حکومت تحمیل می کند. آیا حکومت می تواند به طور مداوم این بسیج عمومی را انجام دهد و همه نیروهایش را به صحنه آورد؟
از آن سو جنبش هزینه ای نمی دهد. مردم کفش به پا می کنند و به خیابان می آیند، اگر شد شعاری هم می دهند. مگر این آقایان نمی دانند جنبش های خود جوش معمولا بی برنامه هستند. افزون بر آن عدم وجود رهبری متمرکز و نبود رسانه نیز هماهنگی را دشوارتر می سازد. ولی همین حضور در صحنه به خودی خود و وحشت از آن، حکومت را فرسایش می دهد. هفت ماه است حکومت نمی داند چگونه کشتی خوی شرا از این ورطه بلا به در ببرد؛ با برگزاری یک تظاهرات که کار تمام نمی شود. مگر شاه در استادیوم امجدیه و تبریز تظاهرات به پا نکرد؟ تاکتیک که جای استراتژی را نمی گیرد. اینها که جواب خواسته های مردم را نمی دهد؟ فراموش نکنیم که شاه در 15 خرداد، نهضت آیت الله خمینی را سرکوب کرد. پانزده سال زمان و تلاش تمام گروههای سیاسی لازم بود تا رژیم سلطنتی ساقط شود. تازه مخالفان شاه رسانه داشتند، هزاران مسجد برای بسیج و تهییج مردم داشتند، برنامه ریزی و ایدئولوژی داشتند و حتی دست به مبارزه مسلحانه و ترور هم زده بودند.
اینها دلیل بر این نیست که در اندیشه دشواری ها نباشیم که ما خود شکستهایم چه باشد شکست ما. وقتی جاده شمال از میدان آزادی شلوغ تر است، می شود دم از فداکاری برای آزادی زد؟ در تهران حکومت با تمام نیرو به صحنه آمده بود، دیگر شهرها در این کارزار چه می کردند؟ وقتی منافع کوتاه مدت را به آینده آیندگان مملکت ترجیح دهیم، بی شک فردا کـه پیشگاه حقیقت شود پدید، شرمنده رهرویی هستیم که عمل بر مجاز کرد. وقتی عقلمان را به دست این سایت و آن چهره مطبوعاتی دهیم، مشکل توان رسید به بالای پست ما. باید در این مسیر طولانی که بی شک پر فراز و نشیب خواهد بود، اگر باختیم، دستکم درس شکست را نبازیم. باید بدانیم که حکومت بر ستم پایدار نمی ماند، مهم آن است که ما آماده باشیم و زیرساخت های لازم برای آزادی را فراهم کنیم با شکیبایی، پایداری و اندیشه.