از هر دری

نویسنده
مرضیه رسولی

ادبیات ایران در هفته یی که گذشت

کتابفروشی گوشه میدان، اسمش ترتل بود یعنی لاک پشت. اسم میدان چه بود؟ یادم نیست. یک در شیشه یی را که چارچوبش از چوب بود باز می کردی و پا می گذاشتی توی کتابفروشی که تا سقفش کتاب ها توی قفسه های چوبی بالا رفته بودند. معلوم بود از همان اول به نجار گفته اند قرار است تویش کتاب بگذارند. قفسه سیمی نبود که بشود توی بایگانی و آشپزخانه و اتاق خواب و انباری و گوشه حیاط هم ازش استفاده کرد.

جای صندوق وسط کتابفروشی بود، پول کتابی را که برداشته بودی، حساب می کردی و از گوشه سمت راست، پله های چوبی را بالا می رفتی و می رسیدی به طبقه دوم که باز هم کتاب بود و انواع و اقسام چای و دفترچه های هندی و عود و شمع و کاردستی و صنایع دستی برای فروش. دوباره پله ها را می گرفتی و بالا می رفتی و می رسیدی به رستورانی که نیمی از میزها و صندلی هایش را زیر سقف چیده بودند و نیم دیگرش را روی تراس بزرگی که پر از گل و گیاه بود. اسم کتابفروشی و چای فروشی و رستوران، همه ترتل بود. می نشستی روی صندلی که رو به گیاهان عجیب و غریب نرده های تراس بود، کتابت را روی رومیزی چهارخانه سفید و قرمزش ورق می زدی و ماسالا لاسی سفارش می دادی یا هرچیز دیگری که توی منو بود. نمونه یک کتابفروشی با روح توی دهلی که اگر دورتادور رستورانش را هم قفسه های کتاب دربرمی گرفتند، عیشت مدام بود. بعد جواب این سوال را گرفته بودی که چرا خرید کردن از فلان کتابفروشی در خیابان انقلاب را به کتابفروشی که بهت نزدیک است، ترجیح می دهی.

چرا یک کتابفروشی، دائم پر از مشتری است و کتابفروشی دیگری هفته به هفته ترتیب چینش کتاب هایش توی قفسه ها دست نمی خورد. ترجیح می دهی به جای شهرکتابی که توی خیابان آپاداناست و نکرده اند یک ویترین درست و حسابی برایش درست کنند، راهت را کمی دورتر کنی و بپیچی توی خیابان نوبخت و برسی به کتابفروشی طرح نو، که اگر حیاطی چسبیده بهش داشت و توی حیاط میز و صندلی چیده بودند بعد از خرید می توانستی با خیال راحت روی صندلی بنشینی و کتاب هایت را ورق بزنی. اما ما که فراموش نمی کنیم نگذاشتند عیشمان مدام باشد. کافه چشمه و کافه ویستار و کافه شهر کتاب ونک به این زودی ها از یادمان نمی رود، همین طور طرح نو و آن همه اوجش که می شد دو سه سال قبل از دهه 80 و سال های اول دهه 80. توی نمایشگاه شلوغ ترین و پرطرفدارترین غرفه مال طرح نو بود و کتاب «عالیجناب سرخپوش» و «اخلاق خدایان» عبدالکریم سروش، «دفترچه خاطرات و فراموشی» محمد قائد، «کتاب جمهوریت» سعید حجاریان و… مدام تجدید چاپ می شدند. حالا ولی از این ناشر یک کتابفروشی مانده و تجدید چاپ کتاب ها. در این چهار سال طرح نو کتاب تازه یی چاپ نکرده و کمتر کسی هم حواسش بوده. علتش؟

کتاب های تازه

حتم بدانید تا حالا که هنوز یک ماه هم از معرفی برنده نوبل ادبیات نگذشته، خیلی از مترجم ها به سمت کتاب های هرتا مولر هجوم برده اند و همین امروز و فرداست که کتابفروشی ها پر شوند از ترجمه های متعدد کتاب های هرتا مولر و سریع هم تجدید چاپ شوند، ولی توی این سال ها سرزمین گوجه های سبزش را که غلامحسین میرزاصالح ترجمه کرده، اصلاً تحویل نگرفته اند. ارشاد فعلاً به چاپ دوم سرزمین گوجه های سبز که چاپ اولش در بازار است، مجوز نداده و انتشارات مازیار بعد از نوبل گرفتن مولر، جدی تر به دنبال گرفتن مجوز برای چاپ های بعدی تنها اثر مولر در ایران است. رسم اسکار و کن و نوبل و بوکر همین است. شهرتی می دهد که فقط و فقط به خاطر جایزه است نه به خاطر روایت تکان دهنده و نثر دیگرگونه و جمله ها و صحنه ها و شخصیت هایی که توی ذهنمان ثبت شده اند. بعد می بینی سهم نویسنده هایی که بیشتر از همه رویت تاثیر گذاشته اند؛ یوسا، سلینجر، رومن گاری، دکتروف، فردینان سلین، کورتاسار، فوئنتس و خیلی های دیگر از نوبل هیچ بوده. این است که به نوبل شک کن. در کنار اینکه دنبال کتاب های هرتا مولر هستی و به خاطرشان به این در و آن در می زنی، بیلی باتگیت دکتروف با ترجمه نجف دریابندری را بخوان که از سال 1378 تا الان چاپ دومش تمام نشده. تا وقتی که بازار کتاب از رمان های هرتا مولر پر شود خیلی مانده. در مقابل این یکی کار مترجم ها سخت تر است چون سه چهار تا از کتاب هایش به انگلیسی ترجمه شده و بقیه آلمانی هستند.

«تریسترام شندی» نوشته لارنس استرن و ترجمه ابراهیم یونسی که قبلاً نشر تجربه در دو جلد چاپش کرده بود، به تازگی از سوی انتشارات نگاه در یک جلد چاپ شده. تریسترام شندی که اولین بار دو جلد نخستش در سال 1759 منتشر شده، به نسبت قدمتش رمان پیشرویی است و یکی از مریدانش هم میلان کوندراست. لارنس استرن خودش روحانی بوده و تریسترام شندی را در چهل سالگی یعنی 1753 نوشته. این کتاب در اصل هفت جلد است که حالا همه هفت جلدش در یک کتاب پهلوی هم هستند. کتاب 646 صفحه و 9500 تومان است و بیشتر کسانی که خوانده اندش، شیفته اش شده اند.

«تابستان گند ورنون» نوشته دی بی سی پی یر ترجمه مریم محمدی سرشت رمان تازه یی است که افق منتشر کرده. این رمان، اولین رمان پی یر است و او با این رمان برنده جایزه بوکر 2003 شده. پشت جلد کتاب نوشته شده؛ «ورنون گرگوری با بی گناهی ذاتی اش و با طنزی شیرین و نگاهی گستاخانه، زندانیان بند اعدامی را انسان هایی محترم جلوه می دهد و با همیاری قهرمان های داستان، آثار کلاسیک امریکایی را تداعی می کند.روایت ورنون یادآور ناتور دشت است و فرار و نشیب زندگی اش نه تنها از او هاکلبری فینی امروزی می سازد، بلکه طغیانگری هم نسل امینم را نیز مجسم می کند.» رمان که چون دورش را سلفون کشیده اند نفهمیدم چند صفحه است، 9000 تومان قیمت دارد.

«میراث استر» نوشته شاندور مارای نویسنده مجار، ترجمه فریبا صالحی رمان جدیدی از نشر مرکز است. رمان که از دید زنی زخم خورده به نام استر روایت می شود، 140 صفحه و 3300 تومان است.

«پان» نوشته کنوت هامسون ترجمه قاسم صنعوی همراه تحلیل آثار کنوت هامسون را نشر گل آذین منتشر کرده. در توضیح کتاب نوشته شده پان رمانی توصیفی نیست بلکه غنایی است. ادواردا دختری 20ساله است که گلان به او دل می بازد و عشقی پرشور پدید می آید. این بار خواننده یک رمان عشقی از برنده نوبل ادبیات هستید. کتاب 244 صفحه و 4500 تومان است. «گرسنه» معروف ترین رمان هامسون است.

«شانزدهم هپ ورث، 1924» که اول قرار بود انتشارات نیلا منتشرش کند و هنوز که هنوز است توی ارشاد است، انتشارات سبزان با ترجمه علی شیعه علی منتشر کرده. کتاب داستان بلندی از سلینجر و در حقیقت آخرین اثر اوست که نوزدهم ژوئن 1965 در مجله نیویورکر چاپ شده. داستان ذکر نامه سیمور گلس بزرگ ترین فرزند خانواده مشهور گلس است که ماجراهایشان را در کتاب «فرنی و زویی» و «دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم» هم می شود خواند. سیمور این نامه را در هفت سالگی خطاب به خانواده اش نوشته است.

«شانزدهم هپ ورث، 1924 » 104 صفحه و دوهزار تومان است. فقط اگر سلینجر بداند هرچه نوشته و ننوشته در ایران ترجمه و منتشر شده، حتماً ایران قیامت می شود.

«النا» مجموعه داستان های امریکای لاتین نوشته لوئیس بریتو گارسیا و ترجمه زهرا رهبانی را نشر گل آذین منتشر کرده. کتاب که از متن اسپانیایی ترجمه شده 48 داستان دوسه صفحه یی است که برای اولین بار در سال 1970 در ونزوئلا چاپ شده و یکی از کتاب های درسی رشته آفرینش ادبی در مدرسه کانون نویسندگان مکزیک بوده. النا 172 صفحه و 3500 تومان است و در مقدمه کتاب نوشته شده؛ «نویسنده گاه در یک داستان کوتاه انواع مختلف شیوه های بیان را در هم آمیخته و همزمان از دو یا چند نوع آن کمک گرفته است.»

«جنون دونفره» نوشته ویلیام ترور کتاب تازه دیگری از نشر افراز با ترجمه آذر عالی پور است. در این چند ماه چندین کتاب از ترور در ایران چاپ شده که یکی از دلایلش این است که او در سال 2008 برنده جایزه ادبی اï هنری شده. «جنون دونفره» شامل هفت داستان و مصاحبه رادیو بی بی سی با جان ترور نویسنده ایرلندی الاصل است که در انگلستان زندگی می کند. کتاب 200 صفحه و چهار هزار تومان است.

نشر افراز دو نمایشنامه منتشر کرده که یکی «بوسه عنکبوت» نوشته مانوئل پوئگ ترجمه منوچهر خاکسار هرسینی است. پوئگ همان نویسنده یی است که کتاب «نفرین ابدی بر خواننده این برگ ها» را نوشته. دیالوگ های این نمایش بین دو مرد زندانی در سلولی در آرژانتین جریان دارد و داستان روند دوستی ناخوشایندشان را پی می گیرد. سختی حکم زندان شش ماهه یی را با هم تقسیم می کنند، یکی سوسیالیستی انقلابی است و دیگری بی بهره از هرگونه دانش سیاسی… سرانجام هر یک اما متفاوت از دیگری است.

نمایشنامه 96 صفحه و 2000 تومان است. نمایشنامه دیگر «درسی از اîلïس» است نوشته آثول فوگارد که آن را هم منوچهر خاکسار هرسینی ترجمه کرده. فوگارد گفته؛ «این نمایش درباره بقاست. بقا در آفریقای جنوبی؛ یا انتخاب کنید که اینجا بمانید یا انتخاب کنید، از اینجا بروید. اگر انتخاب به رفتن کردید، انتخاب می کنید به طور فیزیکی بروید یا انتخاب می کنید روحاً به عالم دیگری بروید؟

تازه های ایرانی

«در جست وجوی صبح، در جاده های مه آلود» 50 داستان غیرمتعارف از تورج رهنماست که نشر چشمه چاپ کرده. کتاب را که ورق بزنی به نظر می رسد کتاب شعر است، چون جمله های این داستان های غیرمتعارف سطرهای کوتاهی دارند که سطرها شکسته اند و زیر هم چیده شده اند. تورج رهنما در مقدمه کتاب نوشته؛ «من در نوشتن این قطعه ها هرگز به بیان جزییات نپرداخته ام، بلکه کوشیده ام جمله ها را تا حد امکان کوتاه کنم. حتی در مواردی نه چندان اندک، جمله را به یک واژه تبدیل کرده ام.» کتاب 159 صفحه و 3000 تومان است.

«مردی که ساکسیفون شد» نوشته سارا آهوری مجموعه داستانی است که نشر کاروان منتشر کرده. کتاب شامل 19 داستان است در 99 صفحه و 255 تومان و پشت جلدش عکسی از نویسنده را می بینید و نوشته یی که می گوید؛ «سارا آهوری با خلق داستان هایی پست مدرن که در مرز حقیقت و خیال و عقل و جنون درنوسانند، خوانندگان را شگفت زده می کند.» مردی که ساکسیفون شد اولین کتاب آهوری است.

«غربتی» مجموعه داستان کوتاه نوشته مهین بنی طالبی دهکردی است که از سوی نشر افراز وارد بازار شده. کتاب شامل 9 داستان به اضافه یک واژه نامه در 80 صفحه و 1800 تومان است. پشت جلدش نوشته موضوع داستان ها حوادث روزمره و عادی است که در هر جایی از ایران ممکن است اتفاق بیفتد.

عزت الله فولادوند کتابی درباره شعر و زندگی محمدرضا شفیعی کدکنی نوشته که انتشارات مروارید چاپش کرده. کتاب 248 صفحه و 4500 تومان است. سفر کدکنی به امریکا بعد از انتخابات ایران جنجال های زیادی راه انداخت.

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست

هفته پیش هفته حافظ بود و خیلی ها وظیفه خود دانستند که درباره او حرف بزنند. اما حیف است از بعضی اظهارنظرها درباره حافظ بگذرید همان طور که محققان به قول علیرضا قزوه از لقب «شهید» حافظ گذشته اند.

علیرضا قزوه در مراسم روز جهانی حافظ در دهلی نو، که گزارش اش را فارس منتشر کرده، گفته؛ «حافظ طبق نظرمحمد گل اندام - شاگرد او و گردآورنده دیوان

حافظ-«شهید» بوده است. این لقب شهید را محمد گل اندام در مقدمه خود بر دیوان حافظ نوشته که متاسفانه محققان ما از کنار این لقب به آسانی گذشته اند.» معلوم نیست حافظ در کدام جنگ یا تظاهرات خیابانی به شهادت رسیده. محققان شاید از چگونگی شهادت او باخبر بودند که سریع از این لقب گذشتند.

علی رضاییان یکی از استادهای ادبیات لرستان گفت؛ «یکی از ایرانی ترین شاعرانی که ما داریم حافظ است و تردیدی نیست که حافظ پژواک بخشی از هویت ایرانی و به بیان بهتر نشانه یی چشمگیر از هویت فرهنگی ایرانی است.» ترکیه در دلش خندید و گفت سه سال دیگر صبر کنید.

یوسفعلی میرشکاک هم گفته؛ «دلیل اینکه به حافظ می گویند لسان الغیب این است که ما خودمان غیب هستیم یعنی مهم ترین وجه، وجه غیب باطن 70 میلیون ایرانی است. هرگاه یکی از ما تحت تاثیر قرار می گیرد به یکی از دو وجه درمی غلتد یا تسبیح شیخ یا خرقه میخواره ما همه این وسط هستیم و بعد از حافظ هم کسی را سراغ نداریم که این تفکر را ادامه بدهد.» فهمیدید چی شد؟

محمود احمدی نژاد در مراسم بزرگداشت روز حافظ در مجموعه حافظیه شیراز گفت؛ «من هرگز در این مقام نبوده و نیستم که بخواهم حافظ را معرفی کنم یا حافظ را آنگونه که هست بشناسم چرا که انجام این کار نیازمند حرکت در راه حافظ و رسیدن به قله هایی است که او فتح کرده است.»

علی اصغر کیانی پور استاد دانشگاه شوشتر هم گفته؛ «در دوران حافظ تغییرات حکومتی بسیار زیاد بوده است و سلاطینی به قدرت می رسیدند که یا با حافظ دوست بودند یا دشمن، که این تغییرات در شعر حافظ بسیار محسوس است.»

کاووس حسنلی مدیر علمی- پژوهشی مرکز حافظ شناسی با ابراز نگرانی از کاهش عناوین و شمارگان کتاب های منتشرشده مربوط به حافظ گفت؛«در سال گذشته 55 هزار عنوان کتاب منتشر شده که از آن میان 10هزار و 405 عنوان مربوط به ادبیات بوده و تنها 164 عنوان آن پیوند با حافظ شیرازی داشته است.»

او همچنین با ابراز تاسف از انتشار وسیع فالنامه ها گفت؛ «در سال 87 فالنامه ها با شمارگان 234 هزار نسخه بیشترین سهم انتشار کتاب های مرتبط به حافظ را داشته اند و تازه این در حالی است که برخی از این فالنامه ها در طول سال پنج بار و با تیراژ شش یا هفت هزار نسخه تجدید چاپ شده است. در سال 80، یک میلیون و 628 هزار و 500 کتاب در پیوند با حافظ منتشر شده اما در سال گذشته 650 هزار نسخه منتشر شده که کاهش یک میلیونی چاپ کتاب های مرتبط با حافظ را شاهد هستیم.»

گروس عبدالملکیان مدیرعامل دفتر شعر جوان گفت؛ «جای تاسف است که ما دانشگاهی به نام حافظ نداریم. غیر از چند خیابان به نام فردوسی و سعدی به یاد نمی آورم که بزرگراه ها و خیابان هایی که تازگی ساخته شده اند نامی از مشاهیر ادبی ما داشته باشند.» خیابان فردوسی را که به سمت میدان انقلاب بیایید، کنارش خیابان ویلا را می بینید و کنار خیابان ویلا هم خیابان حافظ را. خیابان حافظ از انتهای لارستان شروع می شود و تا میدان حسن آباد می آید.

آیدین آغداشلو هم با اشاره به تصویرگری اندک از شعر حافظ در مقایسه با دیگر شاعران گفت؛ «من هر دیوان حافظی که تصویرگری داشت و به دستم می رسید آنها را می کندم و از این بی حرمتی و بی ادبی در حق این انسان بزرگ به خود می پیچیدم. من از این کم توجهی تصویرگران به اشعار حافظ عذرخواهی می کنم.» حافظ هم گفت ببخش و فراموش نکن.

این نوید را از شما می گیرم

محسن پرویز معاون فرهنگی وزیر ارشاد از افزایش 13 درصدی عناوین کتاب های چاپ شده در کشور در طول شش ماهه اول امسال خبر داده است. او گفته؛ «در این مدت 24 هزار عنوان کتاب در کشور به چاپ رسیده که پیش بینی می شود تا پایان امسال این میزان به 55 هزار عنوان برسد که منطبق با پیش بینی های برنامه چهارم توسعه است.» محسن پرویز البته آمار تفکیک شده یی ارائه نکرده و بیم آن می رود که عنوان های چاپ شده کتاب های درسی برای مهرماه در این آمار گنجانده شده باشد.

با مشخص شدن برنده نوبل ادبیات، حرف ها و پیش بینی های پرویز درباره برنده نوبل امسال یک بار دیگر یادآوری شد که یادآوری آن آموزنده است. او بهمن سال گذشته در مراسم اختتامیه دومین جشنواره داستان انقلاب با اشاره به سخنان امیرحسین فردی که پیش از او به انتقاد از «ماریو بارگاس یوسا» پرداخته بود، گفت؛ «امروز خیلی خوشحال شدم که حرف هایی که در دل ما هست را آقای فردی بیان کرد. وقتی آدم مسوولیتی می گیرد بعضی از حرف ها را نمی تواند بزند. همین نویسنده یی که آقای فردی به آن اشاره کرد یک اثری دارد که دو ترجمه دارد؛ یکی به اسم «سور بز» و دیگری به اسم «جشن بز نر» که من این کتاب را در چندین جا نقد کرده ام. در آن اثر نکته برجسته یی وجود دارد که برخی منتقدان آن را ندیده گرفته بودند و آقای فردی به خوبی به آن اشاره کردند. در این کتاب امریکایی ها به عنوان نیروهای نجات بخش معرفی شده اند و شخصیت خانم رمان جابه جا از دموکراسی امریکایی تعریف می کند و حتی این تعریف از زبان جایگزین های دیکتاتورهای سابق نیز مطرح می شود. این با اصول اولیه سیاست هم سازگار نیست و چطور امریکایی ها بدون توجه به ملت خود مدام نیروهای نجات بخش برای ملت های دیگر هستند؟ این نوید را به شما می دهم که قطعاً این آقا جزء کاندیداهای نوبل ادبی خواهد بود و در سال های بعد شاهد آن خواهیم بود که کسانی که دنبال این جوایز هستند باید خوش خدمتی هایی هم بکنند.» نوبل ادبیات کاندیدا ندارد.