محور بندرعباس – سیرجان یا قاتل مردم

احمد زیدآبادی
احمد زیدآبادی

عصر دیروز (چهارشنبه) در حالی که خودم را برای نوشتن یادداشتی برای سایت روز‌آنلاین آماده می‌کردم، ‏خبر آمد که در جاده بندر عباس – سیرجان تصادف شده است.‏

خانمم با احتیاط گفت که شوهر مهین (خواهرم) تصادف کرده است. خدا را شکر مهین و دخترش زنده مانده‌اند ‏اما نیاز به عمل جراحی دارند ولی شوهرش به همراه خواهرش، شوهر خواهرش و بچه خردسالشان فوت ‏شده‌اند.‏

سه سال پیش نیز خبر دادند که پسردایی‌ام در همان جاده تصادف کرده و خودش به همراه سه فرزندش فوت ‏کرده‌اند.‏

این سنخ خبرها در باره تلفات انسانی جاده سیرجان – بندرعباس امری معمول و تقریبا هر روزه است.‏

اگر کسی دوربین به دست گیرد و از سر صحنه تصادفات ماشین در جاده‌های ایران فیلم بگیرد بدون شک، ‏وضع ایران در کشتار روزانه مردم بهتر از وضع چند ماه پیش عراقی‌ها که بر اثر بمب‌های انتحاری جان ‏می‌سپردند، نخواهد بود.‏

مسلما بین مرگ بر اثر تصادف و انفجار بمب از نقطه نظر سیاسی تفاوت زیادی وجود دارد، اما برای ‏خانواده‌ای که عزیز خود را از دست می‌دهد، چه فرقی می‌کند که او به چه علتی مرده است؟

تا کنون صدها بار در باره خطر خیز بودن جاده سیرجان – بندرعباس که راهی ترانزیتی و بسیار شلوغ است، ‏تذکر داده شده است، اما ظاهرا هیچکدام از دولت‌های پر مدعای جمهوری اسلامی نمی‌توانند این جاده سیصد ‏کیلومتری را دو بانده بکنند.‏

در حقیقت، رانندگی در جاده بندر عباس – سیرجان چیزی کم از راه رفتن بر روی میدان مین ندارد، اما برای ‏مقام‌های پر حرفی که مدعی‌اند در حال تسخیر رفیع‌ترین قلل علم و تکنولوژی در جهانند، ظاهرا این موضوع ‏اهمیت ندارد که روزی چند نفر در آنجا جان می‌سپارند.‏

من البته تقصیر همه تلفات جاده‌ای در ایران را به پای کیفیت جاده‌ها نمی‌گذارم چرا که فرهنگ رانندگی در ‏ایران مثل بسیاری دیگر از حوزه‌ای فرهنگ ما به فاجعه تبدیل شده است، اما وقتی که راننده‌ای در حین سبقت ‏تصادف می‌کند، بدان معناست که اگر جاده دو طرفه بود، بدون شک تصادفی رخ نمی‌داد.‏

من در اینجا جز اینکه برای خانواده‌ام که ایام عیدشان تبدیل به عزا شده است، از خداوند طلب صبر و برای ‏درگذشتگان طلب آمرزش کنم، چیز بیشتری برای گفتن ندارم.‏

خداوند این سرزمین و مردمش را از این همه بدبختی و مصیبت و رنج در امان دارد.‏