همه چهارچشمی مواظب هم

نویسنده

‏ برزو درآگاهی ‏

‏ ‏

آیت الله علی خامنه ای در گردهمایی ماه نوامبر در میان جمع نیروهای بسیج و فرماندهان سپاه پاسداران، نه با لحن ‏کوبنده فردی که در کشور خود، نماینده خدا بر روی زمین بشمار می رود، بلکه با لحن خشمگینانه مدیر شرکتی ‏که از کارکنان خود انتقاد می کند، سخن گفت. ‏

‏ ‏

علی خامنه ای به معاونان خود دستور داده بود که خصوصی سازی مؤسسات دولتی مانند شرکت مخابرات، سه ‏بانک دولتی و دهها شرکت کوچک نفت و پتروشیمی را آغاز کنند. اما زیردستان او که چهارچشمی مراقب منابع ‏نفوذ و قدرت خود هستند، دستور او را نادیده گرفتند. ‏

‏ ‏

پس از گذشت ماهها از صدور این فرمان، خامنه ای، سران حکومت را در یک نشست استثنایی جمع کرد. رئیس ‏جمهور احمدی نژاد و وزرای کابینه اش به همراه روحانیون برجسته، رئیس مجلس، استانداران و مدیران صدا و ‏سیما و اتاق بازرگانی ایران نیز در این نشست حضور داشتند. ‏

‏ ‏

در حالیکه دوربین های تلویزیون از این نشست فیلمبرداری می کردند، خامنه ای به آنها گفت، به سرعت تعدادی ‏از قوانین را تصویب کنند و برخی از مؤسسات را به فروش برسانند. او خاطر نشان کرد:” آن کسانی که با این ‏سیاست ها مخالفند، آنهایی هستند که منافع و نفوذ خود را از دست می دهند.“‏

‏ ‏

اما سیستم اعتنایی نکرد. تا ماه نوامبر یعنی نه ماه پس از انتقاد علنی خامنه ای و تقریبا ً یک سال و نیم پس از ‏صدور فرمان او، تقریبا ً هیچ اتفاقی نیفتاد. به گزارش مجله میدل ایست اکونومیک دایجست، تنها دو شرکت از ‏‏240 مؤسسه دولتی که مدنظر خامنه ای بودند، فروخته شدند. ‏

‏ ‏

تحلیلگران غربی سال ها تلاش کرده اند نحوه عملکرد داخلی رهبری ایران را درک کنند. به اعتقاد بسیاری از ‏آنها، حکومت ایران به شدت تحت کنترل روحانیون شیعه است. اما قدرت روحانیون پیوسته کاهش یافته و به طور ‏روزافزون در میان سران ستیزه جوی نظام نظارت و موازنه، که توسط شریعت اسلام و قانون مدنی، روابط ‏شخصی و بوروکراسی تعریف شده، پراکنده شده است. ‏

‏ ‏

تحلیلگران مسائل ایران در تلاشند تشخیص دهند که کدام مقامات ایران و تا چه اندازه صاحب اقتدارند. هنگامی که ‏مقامات ایران به اظهارنظر علنی می پردازند، اغلب معلوم نیست که آیا آنها سیاست تثبیت شده و یا درگیری میان ‏خودشان را بیان می کنند. محافل متحدالمرکز نفوذ و قدرت که از آیت الله خامنه ای سرچشمه می گیرند، ‏دربرگیرنده روحانیون، دولت و مقامات نظامی هستند که در پایین ترین رده ها شامل بسیجیان و تاجران بانفوذ اند. ‏این محافل تقریبا ً 15 درصد از جمعیت 70 میلیون نفری ایران را تشکیل می دهند. ‏

‏ ‏

حتی فردی که در ایران، بلندپایه ترین روحانی اسلام شیعه بشمار می رود، خود را در تنگنا و چالش می بیند. علی ‏افشاری، تحلیلگر و از فعالان اسبق دانشجو که هم اکنون در واشنگتن زندگی می کند، می گوید، آنهایی که در ‏درون حلقه قدرت ایران هستند، بر اساس قوانین منحصر به فرد عمل می کنند. افشاری می گوید:“حکومت ایران ‏یک دموکراسی و یا یک رژیم خودکامه مطلق نیست. یک نظام کمونیستی، سلطنتی و یا دیکتاتوری هم نیست، بلکه ‏ترکیبی از اینهاست.” ‏

‏ ‏

در زبان سران حاکم بر ایران، به آنهایی که جایگاهشان واقعا ً مهم است، اصطلاحا ً “خودی” گفته می شود. خودی ‏ها قبول دارند که خامنه ای یک حق خدادادی برای حکومت کردن دارد. یک فعال سیاسی می گوید:” در جامعه ‏ما، یک خط قرمزی بین خودی ها و غیرخودی ها وجود دارد. اگر شما هیچوقت طرف درست این تقسیم بندی ‏نبوده اید، گناهکار تلقی می شوید تازمانی که خلاف آن ثابت شود. اگر شما خودی نیستید، حق ندارید انتقاد کنید.“‏

‏ ‏

اما از ابتدای انقلاب اسلامی، سران ایران بر سر میزان گسترش حلقه های قدرت و حد وحدود انتقاد از رهبری با ‏یکدیگر جنگیده اند. حتی آنهایی که در لایه های بیرونی قدرت هستند، می توانند به اقتدار رهبری ضربه بزنند، ‏خصوصا ً اگر جایگاهی هم در دستگاه روحانیت داشته باشند. به عنوان مثال، به رغم تعلیق حکم سنگسار آن عده ‏ای که متهم به جرائم اخلاقی هستند، امسال یک قاضی در روستای تاکستان این حکم را برای مردی که متهم به زنا ‏بود، صادر کرد. هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه بجای اخراج این قاضی اظهار داشت:” بهر حال سنگسار ‏بخشی از قانون اسلام است.“‏

‏ ‏

اگرچه مردم عادی برای انتقاد از ساختار قدرت آزادی محدودی دارند، اما به گفته تحلیلگران و مقامات ایران، ‏رؤسای سازمان های دولتی مشتاقانه از نتایج نظرسنجی ها درباره عملکرد مدیران خود و نگرش مردم درباره ‏کلیه مسائل، از پوشش زنان گرفته تا صلح با آمریکا، استقبال می کنند. بسیاری از سران ایران نگرانند که یک قیام ‏مردمی شبیه آنچه که شاه و یا حکومت های کمونیستی اروپایی شرقی را سرنگون کرد، صورت بگیرد. در طول ‏دهه های گذشته، سران ایران یکی پس از دیگری تلاش کرده اند این نظام پیچیده را کنترل کنند، اما موفق نشده اند.‏

‏ ‏

یک دیپلمات غربی مستقر در تهران می گوید:“مراکز قدرت بسیار زیادی در ایران وجود دارند. نظام به گونه ای ‏طراحی شده است که به هیچ کس اجازه ندهد کنترل کامل را در دست گیرد.” محسن سازه گرا یکی از مقامات ‏اسبق ایران که زمانی یکی از “خودی ها” بود و اکنون منتقد شدید نظام ایران است، می گوید:” خامنه ای در حال ‏حاضر در میان نیروهای اطلاعاتی، سپاه پاسداران و رسانه های تندرو محاصره شده است. آنها وانمود می کنند که ‏به دستورات خامنه ای عمل می کنند، اما هر کاری که می خواهند می کنند.” در همین راستا یک وکیل هم می ‏گوید:” اگر از من بپرسید، “چه کسی ایران را اداره می کند؟”، می گویم، همه کس و هیچ کس.“‏

‏ ‏

منبع: لوس آنجلس تایمز، 31 دسامبر ‏