مائوریتزیو مولیناری
یک میز بیضی شکل، لبخند های رسمی، تا دلت بخواهد آب معدنی و دست هایی که به طرف هم دراز شدند بی آنکه کسی آن را ببیند. بالاترین سطح دیدار بین ایران و آمریکا طی 29 سال گذشته، ساعت 11 روز گذشته همزمان با ورود ویلیام برنز مرد شماره سه وزارت امور خارجه آمریکا به سالن “آلاباما” جایی که در سال 1864، اولین رونوشت کنوانسیون ژنو درباره حقوق بشر در زمان جنگ نوشته شد، آغاز شد. برنز که کراواتی به رنگ خاکستری تیره زده بود پشت سر خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، وارد شد و طبق توافق قبلی در زمینه رعایت سلسله مراتب، به فاصله دو صندلی درسمت راست، پشت میز بیضی شکل نشست. ده نفر دور میز نشسته بودند که روبروی سولانا نماینده ایران، سعید جلیلی، که به سبک ایرانی لباس پوشیده بود، قرار گرفت و جلوی همه بطری آب معدنی گذاشته شد. سولانا و جلیلی آب معدنی نوشیدند و برنز حتی به بطری دست نزد.
سولانا با معرفی بسته جدید پیشنهادی جلسه را آغاز کرد. برنز و جلیلی درحالی که سعی می کردند چشمشان به هم نیفتد به صحبت های سولانا گوش دادند. هر دو نفر همه چیز را درباره دیگری می دانستند. طرف ایرانی می دانست که مردی که روبرویش نشسته است همان کسی است که در سال 2003 قذافی را با زبان عربی که در عمان فرا گرفته بود، متقاعد کرد تا دست از برنامه های اتمی اش بردارد و همچنین توانست به تنش های بوجود آمده با ولادیمیر پوتین در سال 2007 بر سر سلاح های ضد موشک پایان بدهد و اینکه علامت ماه تولد او حمل است ونام همسرش لیزاست و دو فرزند دختر دارد. آنچه برای طرف آمریکایی اهمیت دارد این نیست که جلیلی دوست دوران کودکی رئیس جمهور احمدی نژاد است، بلکه همه ذهنش متوجه نامه ای است که احمدی نژاد در سال 2005 به جورج بوش نوشت و از او خواست که به دین اسلام در بیاید [؟]
زمانی که توضیحات سولانا درباره بسته پیشنهادی که پر بود از مشوق های اقتصادی و تعلیق موقت و همزمان غنی سازی اورانیوم و تحریم های شورای امنیت سازمان ملل به پایان رسید، برنز وارد بحث شد. او فقط چند کلمه صحبت کرد: “ما کاملا از مواضع سازمان ملل پشتیبانی می کنیم”. جلیلی نگاهی به او انداخت لبخند رضایت آمیزی زد، اما رو به سولانا کرد و گفت که زمان آن رسیده است مجامع بین المللی به پیشنهادی ایرانی بیندیشند. در تمام نیم ساعتی که جلیلی صحبت می کرد، برنز دوبار دیگر صحبت کرد که فقط توانست دو جمله کوتاه بگوید: “ما به دنبال راه حل از طریق مذاکره هستیم”، “ما باید تلاش کنیم که به توافق برسیم”. برنز درحالی که به جلیلی خیره شده بود و لبانش تقریبا تمام مدت بسته بود، نقش محدودی را بازی می کرد: تاکید کردن بر این نکته که آمریکا پشت میز مذاکره نشسته است و مصمم به ادامه این کار است. نماینده اتحادیه اروپا برای شکسته شدن یخ جلیلی، روی جملات کوتاه برنز حساب کرده بود.
در ساعت 13 نشست به پایان رسید و سولانا و جلیلی به سالن رستوران رفتند و بقیه هم که برنز جزو آنان بود در سالن دیگری در همان مکان نهار صرف کردند. سولانا قصد داشت از دقایقی که صرف خوردن نهار می شد استفاده کند تا پاسخی از سوی جلیلی برای مجامع بین المللی ببرد. اما جلیلی حتی یک میلی متر هم تغییر موضع نداد. در ساعت 15 همگی به سالن “آلاباما” بازگشتند و قرار بود تصمیم بگیرند که چگونه به یک نشست بی نتیجه پایان بدهند. تلاش سولانا برای رو کردن ورق برنز برای ایجاد شکاف در اراده ایرانی ها، شکست خورد. فرستاده کاندولیزا رایس توانست به لبخند هایی که گاهی بر لب های جلیلی نقش می بست، پاسخ بدهد. اما یخ بین دو طرف شکسته نشد. ایران قصد تعلیق غنی سازی را حتی برای یک چند هفته، ندارد. سولانا برای اینکه گفتگو ها همچنان ادامه پیدا کند و وقفه ای در آن ایجاد نشود، دو هفته دیگر را برای نشستی دیگر تعیین کرد.این حرکت مشخصی است که در دستورالعمل جنگ سرد نوشته شده است و فایده اش این است دو طرف برای مذاکراتی که وجود ندارد منتظر می مانند. بازیگرانی که نتیجه نگرفته بودند، از سر میز بیضی شکل برخاستند و سولانا به سوی جلیلی رفت و قبل اینکه بسوی دوربین هایی که در انتظار بودند برود، با جلیلی دست داد.
اما کس دیگری هم با جلیلی دست داد و او کسی نبود جز برنز، اما هیچ یک در این باره صحبتی نکردند. افراد محلی که در برگزاری نشست کمک کرده بودند، همان شب درباره این موضوع صحبت کردند و خاطر نشان کردند که این تنها لحظه مهم آن روز بود. کیوان ایمانی، دست راست جلیلی و سفیر ایران در سوئیس با خونسردی درباره حضور برنز در نشست، گفت: “او فقط یکی از اعضای هیئت اعزامی بود”.
منبع: لاستامپا 20 ژوئیه