محمد محمدیگیلانی، حاکم شرع و رییس سابق دادگاههای انقلاب اسلامی در سن ۸۶ سالگی دربیمارستان درگذشت. وی به دلیل بیماری ریوی، در بیمارستان بستری شده بود.
او پس از پیروزی انقلاب سال ۵۷ در سمتهای مختلفی حضور داشت. از جمله پستهای وی در این مدت میتوان به عناوینی چون رییس دادگاه انقلاب، رییس دیوان عالی کشور، نماینده تهران در سه دوره مجلس خبرگان رهبری، نماینده ولیفقیه در دانشگاهها، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر و عضو فقهای شورای نگهبان اشاره کرد.
عمده شهرت محمدیگیلانی در جمهوریاسلامی به چند نکته باز میگشت: حضورش در صدا و سیما و مطرح کردن مباحث دینی، ریاست دادگاه عباس امیرانتظام سخنگوی دولت موقت و در نهایت بحث مربوط به صدور حکم اعدام برای فرزندان خود.
محمدیگیلانی و اعدام فرزندان
برای سالها چه در میان مسئولان جمهوریاسلامی و چه در میان افکار عمومی، بحث اعدام فرزندان محمدیگیلانی وجود داشت؛ ماجرایی که از سوی حامیان جمهوریاسلامی به “عدالت در حکومت” و از سوی منتقدان به “قساوت” تعبیر میشد.
فرزندان محمدیگیلانی - مانند فرزندان و اعضای خانوادهی برخی مسئولان بلندپایه جمهوریاسلامی - از اعضای سازمان مجاهدین خلق بودند. پس از اعلام مبارزه مسلحانه این گروه علیه جمهوریاسلامی، بسیاری از این افراد بازداشت و اعدام شدند.
گفته میشود که فرزندان محمدیگیلانی نیز پس از بازداشت برای محاکمه به دادگاه انقلاب اعزام شدند. وی پس از محاکمه، حکم اعدام فرزندان خود را صادر کرد و این حکم نیز اجرا شد. خود محمدیگیلانی نیز در تمام این سالها و با وجود شایعاتی که بارها در این زمینه منتشر شد، هرگز در این زمینه سخنی نگفت.
خبرگزاری مهر صدور حکم اعدام از سوی محمدیگیلانی برای فرزندان خود را “از عجایب انقلاب” توصیف کرد و نوشت که این مساله، نشاندهنده آن است “که پای انحراف از مبانی اسلام باشد، فرزند گرفتار تیغ عدالت پدر می شود”.
مهر همچنین به نقل از محمدرضا سرشار، نویسنده نزدیک به حاکمیت، درباره این اعدام نوشت: “چنین مشهور بود که دو تن از پسرانش را به سبب فعالیتهای ضد انقلابی، شخصا به اعدام محکوم کرد. و هنگامی که استنکاف ماموران تحت امر خود را از اجرای این حکم، لابد از نظر خودشان مهیب - دید، برخاست تا به دست خود این حکم را اجرا کند. و تنها در این هنگام بود که آن ماموران ـ- برای آنکه پسرانی به دست پدر خود اعدام نشوند ـ- به ناچار تن به اجرای این احکام دادند”.
این مساله بعدها تلویحا از سوی محمود احمدینژاد نیز تایید شد. وی در جریان اعطای نشان درجه یک عدالت به گیلانی درباره وی گفت: “کسانی می توانند در مسیر عدالت حرکت کنند که ابتدا اجرای عدالت را از خود شروع کرده باشد… کسی که عدالت را از خود شروع کرده باشد میتواند منشا خدمات بزرگی برای مردم باشد و با افتخار اعلام میکنم که آیتالله گیلانی شخصیتی است که عدالت را از خود شروع کرد و ابتدا آن را درباره خود اجرا کرد. از این رو توانست منشاء خدمات بزرگی به نظام اسلامی و انقلاب باشد و الا محال بود که گروهکهای ضد عدالت ریشهکن شوند”.
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان و نماینده ولیفقیه در این موسسه نیز، در سرمقاله این روزنامه به این مساله اشاره کرد. وی دو سال پیش و در بحبوحه بحثهای مربوط به حضور مهدی هاشمی در ایران و امکان محاکمه وی، از “دستگیری فرزند حضرت آیتالله محمدی گیلانی که از قضا با دخالت خود ایشان صورت پذیرفت و اعدام وی را در پی داشت”، نوشت.
انعکاس این مساله در روزنامه کیهان، با واکنش روزنامه اصولگرای جمهوریاسلامی مواجه شد. این روزنامه که آیتالله خامنهای، رهبر جمهوریاسلامی، صاحب امتیاز آن است، در اینباره نوشت: “با برگشت مهدی هاشمی، برخی افراد و جریانات، داستانسراییهای عجیب و غریبی را شروع کردهاند. یک نمونه از این اقدامات، به رخ کشیدن دادن دستور بازداشت و صدور حکم اعدام فرزندان آیتالله محمدی گیلانی توسط ایشان است که در سرمقاله یک روزنامه و گزارش یک هفتهنامه با آب و تاب به چاپ رسیده تا از آن چنین بهرهبرداری شود که آیتالله هاشمیرفسنجانی هم باید در مورد فرزندان خود مثل ایشان عمل کند. جالب این است که یکی از سه پسر آیتالله محمدی گیلانی در درگیری با ماموران کشته شد و دو پسر دیگر ایشان درحال فرار به سوی مرز ترکیه در اطراف ارومیه با واژگون شدن خودرویشان و از ترس اینکه مبادا توسط ماموران دستگیر شوند با خوردن سیانور خودکشی کردند”.
پس از چندی حسینعلی نیری، یکی دیگر از مقامهای قضایی جمهوریاسلامی، نیز با ارسال نامهای به دفتر روزنامه جمهوریاسلامی، در اینباره نوشت: “اخیرا در روزنامه کیهان و هفته نامه پرتو سخن مطالب مجعولی در رابطه با محاکمه و یا صدور حکم اعدام فرزندان حضرت آیتالله محمدی گیلانی توسط معظم له و اقدام برای اجرای آن بدست خود ایشان درج گردیده که صرف نظر از ساختگی بودن آن، اهانت بزرگی به این عالم وارسته و معلم اخلاق که همواره مظهر عطوفت و مهربانی و هدایت و ارشاد متهمین در مسند قضا بودهاند، میباشد. حضرت آیتالله محمدی گیلانی دارای سه فرزند ذکور بودهاند که ارشد آنها مرحوم محمدجعفر در سال ۱۳۵۸ بر اثر تصادف و عفونت بیمارستانی دارفانی را وداع گفتند. دو فرزند دیگر ایشان که از هواداران سازمان منافقین بودند بعد از قضایای سال ۱۳۶۰ و اعلان جنگ مسلحانه توسط آن سازمان، منزل پدری را ترک و به زندگی در خانههای تیمی پناه بردند و سرانجام موقع فرار از کشور در استان آذربایجان غربی دچار حادثه شده و از ترس شناسائی و دستگیری با خوردن قرص سیانور به زندگی خود خاتمه دادند و کارشان به دستگیری و محاکمه نرسید”.
با وجود این تکذیبها، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پس از درگذشت محمدیگیلانی، در بیانیه خود به این مناسبت، نوشت: “آیتالله محمدی گیلانی پس از انقلاب نیز در سنگر قضا، عضویت در شورای نگهبان، مجلس خبرگان رهبری و دیگر نهادهای نظام به تکلیف انقلابی خود عمل کرد و حتی در این راه با صدور احکام درباره افراد نزدیک خود نیز در اجرای احکام الهی و شرعی دریغ نکرد”.
دادگاه عباس امیرانتظام
یکی از مشهورترین پروندههایی که محمدیگیلانی با آن درگیر بود، محاکمه عباس امیرانتظام، سخنگوی دولت موقت بود. پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران و انتشار برخی اسناد، امیرانتظام بازداشت شد. به گفته خود امیرانتظام وی بیش از ۴۵۰ روز در حبس بود تا در نهایت دادگاه وی آغاز به کار کرد.
محمدیگیلانی در این دادگاه، امیرانتظام را به اتهام جاسوسی به اعدام محکوم کرد، حکمی که سپس به حبس ابد غیرقابل تغییر، تبدیل شد.
امیرانتظام سالها بعد و در شهریور ماه سال ۹۲ و در حالی که برای درمان به بیمارستان مراجعه کرده بود، متوجه شد که محمدی گیلانی در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری است. به همین دلیل به ملاقات وی رفت و از او عیادت کرد.