همانگونه که پیش بینی می شد، همزمان با گردنکشیهای بین المللی، بالاخره روزنامه کیهان ( ارگان بنیادگرایان حاکمیت) بر آزادی خواهان و چهره های برجسته و با اعتبار عرصه جامعه مدنی نیز تیغ کشیده است تا این فرضیه که عده ای در حاکمیت قصد دارند با ایجاد فضای جنگی در کشور و افزایش خطر حمله نظامی به ایران، مخالفان خود را سرکوب کنند، بیش از قبل به واقعیت نزدیک شود.
روزنامه کیهان که روز دوشنبه هفته گذشته، با درج مطلبی و با گلچین کردن مطالب در وبلاگ فعالین دانشجویی، در اقدامی “کنفرانس برلین” وار، این دانشجویان را معاند با ملت و منافع ملی معرفی کرده بود، اینک در ادامه سناریوی منتقد کشی اش، در سر مقاله روز شنبه خود، بزرگانی از قبیل عزت الله سحابی، ابراهیم یزدی و… را تخریب نموده و سپس با ارتباط دادن آنها به خانمی، هاشمی و کروبی با یک تیر دو نشان را زده است. از سویی زمینه را برای برخورد های احتمالی آتی با این دگر اندیشان، مطابق معمول فراهم نموده است و از سویی دیگر با توجه به نزدیکی انتخابات مجلس، با چنین موج تخریبی، اصلاح طلبان معتدل در قدرت را نشانه گرفته است که رد صلاحیتهای احتمالی آتی را نیز توجیه گر باشد.
چنین اقداماتی از روزنامه کیهان، به هیچ عنوان بی سابقه نیست. چرا که بارها و بارها شاهد بوده ایم که هرگاه روزنامه کیهان به زعم خویش به افشاگری دست یازیده است، چه عواقبی در انتظار فعالان سیاسی و مدنی مورد لطف روزنامه بوده است ؟ از پوینده و مختاری که مثله مثله شده اند تا فعالینی که به پشت میله های انفرادی زندان اوین رانده شدند و همه قبل از قربانی شدن، توسط روزنامه کیهان به قولی افشا شدند، تبلوری از ارتباط کیهان نشینان و تاریک خانه نشینان دست به دشنه است. روزنامه کیهان و حامیان و دست اندر کارانش، خود به خوبی می دانند که اگر بنا به افشا گری باشد، قلمهای بسیاری چون به حرکت بر روی کاغذ بیفتد، چه پرده ها که در برابر دیدگان خلق بر می افتد. آنچه اکبر گنجی و عماد باقی، روزگاری کردند و هنوز که هنوز تاوانش را می پردازند، یکی با اوین نشین شدن و دیگری با آواره دنیا شدن. اما مسلما روزی خواهد بود که افشاگری را پاسخ دشنه تیز و شرنگین استبداد نباشد و دادگاهی راستین بر قرار خواهد بود تا به این افشاگریها رسیدگی کند. باکی نیست اگر کیهانیها، چنین روشی را بر می گزینند و با گزینش سخنان و نوشته های فعالین زمینه های پرونده سازی را برای آنان تدارک می بینند، که روزی نه به این روش که با روشی قانونمند، اخلاقی و مدنی بسیارانی باید جوابگوی اعمال و رفتار خود باشند. اگر که کیهان با ارتباط دادن بین این فعالین و رامین جهانبگلو، زیرکانه همه را با چوب بر انداز و ستون پنجم بودن می راند، روزی عده ای تنها این حق را بر خود محفوظ می دارند که ارتباط بین پرونده های منتشر نشده وزارت اطلاعات و داشته ها و داده های نویسندگان کیهانی را از آنان سوال کنند.
اما از نکات جالب مطالب ویژه روزنامه کیهان، تفاسیر عجیب و غریب این روزنامه است که گویا از خواننده این توقع می رود که همه را بدون کوچکترین پرسشی باور کند. این که بپذیریم که س-ق یا همان سعید قاسمی نژاد پس از مطلب کیهان به فکر اضافه کردن پاراگرافی به انتهای مقاله اش افتاده است، آن وقت با نشریه تلنگر و این سطور درج شده در آن به مشکل بر می خوریم. شاید به زعم کیهان نشینان کلیه نشریات در اختیار ما نیز مجعول است که فکر می کنم جعل کردن نه مربوط به این سناریو که به سناریوی دیگری ارتباط پیدا می کند. این که از رشید اسماعیلی چنین مطالبی را در روزنامه درج کنند، ذهن خواننده را دچار بحرانی جدی می کند. اگر رشید اسماعیلی خواهان حمله نظامی آمریکا به ایران است، پس چرا به فکر تقویت جنبشهای اجتماعی با حمایت کشورهای آزاد دنیا از جمله آمریکاست ؟! شاید یک جای کار یا همه جای آن تناقض داشته باشد، یکی از این اتهامات خودساخته را لااقل حذف می کردید.اگر مشکل با ابراهیم یزدی و عزت الله سحابی این است که، چون زمانی حزب قانونیشان، غیر قانونی گردیده است پس دیگر ایشان چرا در نشریات مختلف، نظراتشان را درج می کنند، می توان به راحتی به کیهانیان پاسخ داد که هیچ قانونی وجود ندارد که اگر حزبی غیر قانونی اعلام گردید، اعضای آن حزب حق فعالیت مدنی خود را از دست می دهند. این که حزبی که مصطفی چمران، ایت الله طالقانی و مهدی بازرگان عضو آن بوده اند و بعد ها غیر قانونی شده است، منحل شده است، چه ارتباطی با وزیر جنگ شدن چمران می تواند داشته باشد. بعید می دانم که کیهانیان ندانند که افراد بر خلاف سازمانها دارای شخصیتی حقیقی نیز هستند. این که نیروهای ملی-مذهبی، با توجه به ادعای کیهان نه ملی هستند و نه مذهبی را نیز، خوانندگان خود می توانند نظر بدهند. اگر عزت الله سحابی ملی نیست، پس احتمالا از دید شما محمود احمدی نژاد دارای شخصیتی ملی است و یا اگر شما سحابی را دارای هویتی مذهبی نمی دانید و خودتان را دارای هویتی مذهبی قلمداد می کنید، لطفا مبانی دینیتان را برای خوانندگان توضیح دهید تا بدانند که شما پیرو چه دین و مذهبی هستید که هر کار را برای تخریب مخالفان خود روا می دارید؟!
کیهان نشینان بدانند که آن که سودای جنگ را در سر می پروراند، آزادیخواهان نیستند که هیچگاه نمی توانند حامی خشونت و خون ریزی و قربانی شدن انسانها باشند، بلکه عده ای در پی جنگ می گردند که آن را فرصتی طلایی برای قلع و قمع مخالفین خود می دانند و گویی ذوق زده با خط و نشان کشیدن برای دنیا، انتظار آن را می کشند تا با حمله محدود آمریکا و متحدالنش به ایران، زمینه را برای تک صدایی کردن این جامعه و به قدرت رساندن جنگ سالاران چکمه پوش فراهم کنند. تجربه اما نشان داده است که معمولا استراتژیهای این گروه آنقدر خام و ابلهانه است که در نهایت خود گور خویشتن را می کنند.
منبع: ادوار نیوز