“نظام مقدس” همه مسائل داخلی و خارجی، گذشته و آینده را حل کرده، فرهنگ” ناب محمدی” را به جهان صادرفرموده و تنها مانده سه مساله کوچک که همه هم به اسافل اعضاء مربوط می شود واین هفته در دستور کار قرار می گیرد:وازکتومی، توبکتومی وساپورت.
مذاکرات اتمی روی هواست. داعش همچنان بیخ گوش ایران می تازد وجهان از خطر تجزیه عراق سخن می گوید. “نمایندگان محترم مردم” اما حواسشان جای دیگر است. دارند تصاویر بانوان ساپورتپوش را ازمونیتورمجلس نگاه می کنند. واکنش و همهمه چنان صحن علنی مجلس را می گیرد که علی مطهری شوخی اش گل می کند: “به نظر میرسد دوستان از دیدن این تصاویر به وجد آمدهاند”.
فرزند “شهید مطهری” که گاه وبیگاه هم جامه قهرمانی به او می پوشانیم، در رابطه با “ساپورت” خانم ها حرف هایی می زند که سیمای مترقی ترین چهره های مجلس را روشن می کند: “اگر دختری در سن ۱۷، ۱۸ سالگی ازدواج کند، طبیعتا دیگر با ۱۰ پسر هم کوه نمیرود ونه شوهرش اجازه میدهد ونه خودش این کار را میکند. اصلا طبیعت زن هم میل به خودنمایی و تبرج دارد و این منهای تربیت دینی است و در طبیعت زن وجود دارد. دولت اسلامی مکلف به برخورد با گناه آشکار در جامعه است. دولت باید «ساپورت» را غیرقانونی اعلام و با آن برخورد قانونی کند. بنابراین اگر دولت این موضوع را رها کند، بنیاد خانواده آسیب میبیند”.
وزیر کشوربابت “ساپورت” از مجلس “به وجد” آمده کارت زردمی گیرد و مشکل وازکتومی و توبکتومی هم با تعیین مجازات زندان حل می شود و باین ترتیب مشت محکم دیگری بر دهان استکبار می خورد.
هنوز مشت محکم مجلس کاملا فرودنیامده که انتشار دو آمار جدید، از دستاوردهای سی و چندساله “نظام مقدس” درحفظ بنیاد خانواده پرده بر می دارد.
دفتر مطالعات حقوقی مرکز پژوهشهای مجلس رسما اعلام می کند که سن روسپیگری در “ام القرای اسلام” به پانزده سال رسیده است. روزنامه شرق زنگ خطر را بصدا در می آورد: “سن روسپیگری در ایران طی دهههای ۵۰ و ۶۰ خورشیدی ۳۰ سال بوده است. بر پایه گزارشهای رسمی، تهران و مشهد بیشترین زنان روسپی را نسبت به سایر شهرهای ایران دارند.”
حبیبالله مسعودی فرید، مدیر کل امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی ایران، می گوید: “شماری از روسپیان، نه به خاطر فقر مطلق، بلکه برای به دست آوردن درآمد بیشتر به روسپیگری روی میآورند و این موضوع بیانگر به صدا درآمدن زنگ خطر برای جامعه ایران است”.
بیش از ۴ هزار متخصص پزشکی کشور از “سونامی سرطان” ناشی از “تحفه استعماری” مصرف قلیان خبر می دهند: “ایران بالاترین روند رشد ابتلا به سرطان را در دنیا دارا است. ۳۰ درصد مرگ های ناشی از سرطان، مستقیما با دخانیات در ارتباط است. آخرین آمار منتشر شده از سوی وزارت بهداشت نیز گویای آن است که ۱۵ درصد جوانان ۱۳ تا ۱۵ سال در کشور مصرف کننده قلیان هستند”.
“نمایندگان محترم” مجلس و “مقام معظم” گوششان به این حرفها نیست، سرگرم حل مسائل مهمتری هستند. بایک نشست و برخاست، سه مشکل وازکتومی، توبکتومی و ساپورت، یکجا حل می شود. “مقام معظم رهبری” سرگرم شنیدن “کلمه به کلمه” مذاکرات بازبه بن بست رسیده پرونده اتمی هستند. حسن ظریف، همان “قهرمان” که با ریش پرفسوری آمد تا ایران را نجات بدهد، حالابا ریش ولباس فرم “نظام” گزارش دقیقی می دهد. وزیر خارجه، هرچند کلمه ای از محتوای مذاکرات رابا مردم درمیان نمی گذارد، اما تصمیم گیرنده اصلی و نهایی را آشکارتر از همیشه نشان می دهد: “رهبر جمهوری اسلامی در جریان تمامی جزئیات مذاکرات هستهای است. هر آنچه درمذاکرات بحث میشود، با جزئیات خدمت ایشان گزارش میشود وتیم مذاکرهکننده خود را ملزم به اجرای دقیق سیاستهای نظام و نقطه نظرات رهبری میداند”.
نادر فریدونی “عضو شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان مجلس” حرف وزیر خارجه را دقیق ترمی کند: “ظریف صراحتا اعلام کرد که در مذاکرات خطوط قرمز و توصیههای رهبری را کاملا رعایت خواهیم کرد و به آمریکاییها نیز گفتهایم که کلمه به کلمه مذاکرات را رهبر ما استماع خواهد کرد، پس بیربط صحبت نکنید”.
بهمنماه سال گذشته نیز حمید بعیدینژاد، عضو تیم مذاکرهکننده هستهای، اعلام کرده بود که مذاکرات هستهای با ۱+۵ “جزء به جزء” به رهبر جمهوری اسلامی گزارش میشود.
مقام رهبری که درواقع از طریق واسطه با “شیطان بزرگ” در حال گفت وگو است، وباید بعد از شنیدن “کلمه به کلمه” مذاکراتی که حتی یک کلمه آن هم به اطلاع مردم رسانده نمی شود، تکلیف راروشن کند؛ فعلا در حال حل کردن مشکل داعش است که حاصل سیاست خارجی ایشان است. طبق معمول با تغییر صورت مساله، موضوع”ظاهرا” حل و فصل می شود: “بحران عراق نه نتیجه جنگ شیعه و سنی بلکه ناشی از دعوای میان موافقان و مخالفان استقلال عراق است”.
کیهان تهران که سردبیر بازجویش یکراست از “بیت” خط می گیرد، هسته مرکزی این “تحلیل ملوکانه” را روشن می کند: اسد ماند، مالکی هم می ماند. رسانههای حکومتی هم با تاکید بر نقش آمریکا در تحولات اخیر عراق، عربستان و اسرائیل “دست نشانده” را متهم به جنگ نیابتی و ایجاد ناآرامی در عراق می کنند.
روز آخرهفته برای “نگاه هفته”- چهارشنبه، - نوری المالکی تاکید می کند که با تشکیل “دولت نجات ملی” مخالف است و در ریاست دولت عراق برای سومین دوره پیاپی باقی می ماند. حرف هایی که نخست وزیرعراق می زندومو به مو با مواضع کیهان می خواند، نشان می دهد کسانی که می گویند او “دست نشانده” تهران است حق دارند یانه: “اهداف پنهان و خطرناکی که پشت تلاشهای صورت گرفته برای تشکیل آنچه دولت نجات ملی مینامند، بر کسی پوشیده نیست. این مسئله تلاشی از سوی قانون شکنان است که میخواهند تجربه نوپای دموکراسی را در عراق از میان ببرند و آرای شهروندان را مصادره کنند”.
تحلیلگران مستقل، رد پای نظام را درعراق دنبال می کنند وظهورداعش را ناشی از سیاست “فرقه” ای جمهوری اسلامی، - به ویژه در دوران رهبری آیت اله خامنه ای- ارزیابی می کنند. بحران عراق و مواضع متناقض کانونهای قدرت در ایران مورد بررسی قرار می گیرد. زمینه تاریخی تحولات عراق زیر ذره بین می رود. جایگاه مذهبی داعش روشن و دقیق می شود. ایران و تلخیهای وداع با عراق وارد مباحث می شود و روی مساله ایران و داعش تمرکزمی یابد. و همه مباحث از موضع منافع ملی ایران به دو محور می رسد:
الف - آینده عراق بر محور سه سناریوی محتمل: ۱- تجزیه عراق به سه بخش کرد و شیعه و سنی: بدترین سناریو. محتملترین. 2- دیکتاتوری شیعه مشابه ایران در دست حکومت ایران. 3- دولت دموکراتیک ائتلافی و همگرا: بهترین سناریو. کمترین احتمال.
ب - شیوه معقول برای حفظ منافع ملی ایران: “تعقیب منافع ملی ایران و ملاحظات جنبش دموکراسی خواهی منفعتی در حمایت از دولت مالکی ندارد، بلکه شایسته است بر ضرورت تشکیل دولتی فرا فرقه ای و فراگیر در عراق تاکید نماید تا سه ضلع جامعه عراق یعنی سنی ها، شعیان و کرد ها بتوانند با برخوداری از حقوق برابر به خوبی و مسالمت در کنار هم زندگی کنند. پایبندی به الزامات دموکراسی در عراق خط فاصل و مرز جدا کننده جنبش دموکراسی خواهی ایران و جمهوری اسلامی در عراق است. برای جنبش حفظ مالکی و یا نمایندگان مجس اعلا، حزب الدعوه و گروه مقتدی صدر موضوعیت ندارد، بلکه خواست مردم عراق و پذیرش تکثر گرایی مهم است.”
تابستان داغ دیگری آغاز شده است وخطری هولناک درهمسایگی ایران، امروز عراق و فردای ایران را درمعرض تجزیه قرارداده است. گروهی بر بستر میل کُشنده به “قهرمان “، مدال سردارملی بر سینه کسانی می زنند که ازآفرینندگان اصلی این خطرند. وگروهی در فیس بوک می نویسند: “امروز سالگرد سی ام خرداد سال ۸۸ است، داعشی های سال۸۸ برای ما شده اند سردار ملی!”
علی جنتی هم موضع خودرا بیشتر شفاف می کند:” ماهیت فیلترینگ مورد قبول همه است، اما درباره جزئیات آن اختلاف وجود دارد. نباید وضعیت را به گونهای رقم بزنیم که شبکههای اجتماعی فقط محلی برای تاخت و تاز سکولارها باشد”.
در شبی که تیم ملی فوتبال می بازد تاکورسوی شادی هم خاموشی بگیرد، یکی ازاولین و معروف ترین “چماقدار” ان جمهوری اسلامی، حرف هایی می زند که حتی آغاز جیره بندی آب در تعدادی از شهرها راهم بدست فراموشی می سپارد. هادی غفاری، فرمایش می فرماید: “من با استبداد نعلین به شدت مخالفترم تا با استبداد چکمه. این موضع سیاسی من است آن را پنهان هم نمی کنم. من می دانم این حرف که منتشر می شود برای من گران تمام می شود اما به جد می گویم که استبداد نعلین و استبداد عمامه بسیار خطرناک تر از استبداد چکمه و کلاه قزاقی و رضاخانی است”.
خانم ها! آقایان!
درروزهای مبارزه بی امان “نظام مقدس” با وازکتومی، توبکتومی و ساپورت، این شعر ایرج میرزا عجیب به دل می نشیند:
در سردر کاروانسرایی تصویر زنی به گچ کشیدند
ارباب عمایم این خبر را از مخبر صادقی شنیدند
گفتند که واشریعتا، خلق روی زن بی نقاب دیدند
آسیمه سر از درون مسجد تا سردر آن سرا دویدند
ایمان و امان به سرعت برق میرفت که مومنین رسیدند
این آب آورد و آن یکی خاک یک پیچه ز گِل بر او بُریدند
ناموس به باد رفتهای را با یک دو سه مشت گل خریدند
چون شرع نبی از این خطر جست رفتند و به خانه آرمیدند
غفلت شده بود و خلق وحشی چون شیر درنده میجهیدند
بی پیچه زن گشاده رو را پاچین عفاف میدریدند
لبهای قشنگ خوشگلش را مانند نبات میمکیدند
بالجمله تمام مردم شهر در بحر گناه میتپیدند
درهای بهشت بسته میشد مردم همه میجهنمیدند
میگشت قیامت آشکارا یکباره به صور میدمیدند
طیر از وَکَرات و وحش از جُحر انجم ز سپهر میرمیدند
این است که پیش خالق و خلق طلاب علوم روسفیدند
با این علما هنوز مردم از رونق ملک ناامیدند