زمانی برای آزمایش جوانان ایران

نویسنده

‏‏konkor731.jpg

آنا فیفیلد ‏

ستاره نام دختری است که در واپسین دقایق آخر هفته، تا سرحد امکان به انباشتن ادبیات فارسی، ریاضیات، ‏زبان انگلیسی و علوم دینی در ذهن خسته اش مشغول است. ‏

او روز چهارشنبه به همراه یک میلیون و سیصدو پنجاه هزار نفر دیگر از جوانان ایرانی، در مهمترین آزمون ‏زندگی اش- آزمون ورودی دانشگاه ها یا کنکور- حاضر خواهد شد.‏

ستاره 18 ساله در مدرسه ای مملو از دانش آموزان در مرکز تهران، جائی که در آن هفته ای 50 ساعت را ‏صرف آماده شدن برای این امتحان حیاتی کرده است، می گوید: “من عاشق سینما هستم و واقعاً دوست دارم ‏در یکی از دانشگاه های هنر دراماتیک، تحصیلات دانشگاهی داشته باشم.“‏

او درحالیکه ستونی از کتاب ها را در بغل داشت گفت: “انتظار دارم نتیجه خوبی بگیرم اما هیچ چاره دیگری ‏جز رفتن به دانشگاه وجود ندارد، بنابراین اگر قبول نشوم دوباره برای سال بعد درس می خوانم.“‏

تحصیلات عالیه در ایران به یک نیاز اجتماعی تبدیل شده است. در این کشور 80 درصد فارغ التحصیلان ‏مدارس به سمت تحصیلات سطوح بالاتر سوق پیدا می کنند. اگر آنها از عهده ورود به ظرفیت پذیرش 10 ‏درصدی موسسات معتبر نظیر دانشگاه تهران برنیایند، راهی موسسات و دانشگاه های خصوصی می شوند که ‏در پاسخ به نیاز پررونق کشور، همه جا سر بر آورده اند. ‏

کسب تحصیلات عالیه در ایران از زمان وقوع جنگ ایران-عراق در سال 1980 رو به افزایش گذاشت، زیرا ‏پسرها برای فرار از خدمت سربازی به دانشگاه ها سرازیر می شدند. این خود به بالارفتن انتظارات منجر ‏شده و واکنش دختران را برای رفتن به دانشگاه بدنبال داشت. ‏

کوروش معتمدی مدیر موسسه کنکور کاووش که در یک مجموعه آپارتمانی غرب تهران دایر شده - یک ‏مکان آموزشی مملو از جمعیت که بیشتر به وسواسی های آموزشی ژاپنی و کره جنوبی شباهت دارند، گفت: ‏‏”این مسأله به مد تبدیل شده است. امروزه اگر شما نتوانید وارد دانشگاه شوید، یک جور عقب ماندگی ذهنی یا ‏اجتماعی تعبیر می شود، و مردم به شما نگاه تحقیر آمیزی می کنند.“‏

به این دلایل است که این آزمون، تبدیل به یکی از اضطراب آور ترین وقایع زندگی خانواده ها شده است. ‏

آقای معتمدی که ظرف 20 سال گذشته، 28000 دانش آموز داشته است، می گوید: “خیلی از پدر و مادرها ‏فرصت درس خواندن نداشتند، به همین دلیل امیدبه بچه هایشانبسته اند. بنابراین اگر فرزندشان قبول نشود، ‏فکر می کنند فاجعه ای رخ داده و او دیگر نخواهد توانست شغل و همسر مناسبی پیدا کند.“‏

دانش آموزان در دبیرستان وارد رشته های خاص نظیر علوم انسانی، ریاضی یا تجربی می شوند و سپس در ‏آزمون (کنکور) به پرسش های عمومی و نیز مباحث اختصاصی خود پاسخ خواهند داد.‏

دانش آموزان سپس بر اساس امتیاز کسب شده رتبه بندی می شوند و بر همین اساس از سوی دانشگاهها مورد ‏پذیرش قرار می گیرند. محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران در یکی از سخنرانی های معروفش ادعا کرده ‏بود از بین 400000 شرکت کننده در کنکور سال 1976، رتبه 132 را از آن خود کرده است. ‏

در همین حال، بسیاری از کارشناسان می گویند کنکور علاوه بر اینکه منشأ اضطراب بسیاری است، باعث ‏شده تأکید بیشتر برخوب زدن تست گذاشته شود تا اینکه معلومات دانش آموزان بررسی شود. ‏

محمد امین قانعی راد جامعه شناس از موسسه تحقیقات ملی سیاست های علمی می گوید: “ایرانی ها شش سال ‏در دبیرستان می گذرانند، اما سه سال آخر فقط به آمادگی برای ورود به دانشگاه مربوط است. دانش آموزان ‏دانشی کسب نمی کنند بلکه فقط نحوه پاسخ به سوالات چند گزینه ای را فرا می گیرند.“‏

‏ اکنون حتی کسب برخی مدارک لیسانس و دکترا نیز شامل اجزائی با سوالات چندگزینه ای است.‏

آقای قانعی راد می گوید: “در سطوح تحصیلات عالیه، نوعی تولید فله ای ایجاد شده است و این امر عواقب ‏خود را درپی خواهد داشت.“‏

‏”برای مثال، بعضی از دانش آموزان ریاضی در المپیادهای بین المللی بسیار موفق عمل می کنند اما در مورد ‏تاریخ و فرهنگ چیز زیادی نمی دانند و ازعهده تحلیل ساده ترین مسائل اجتماعی بر نمی آیند.“‏

برخی مقامات سرگرم گفتگو درباره تبدیل کنکور به نظام پذیرشی توسط دانشگاه ها بر اساس ارزش نمرات ‏دوره سه ساله دبیرستان هستند که امکان بیشتری را برای چگونگی پذیرش افراد به موسسات می دهد. برخی ‏کارشناسان آموزشی نیز از این نگرانند که این موضوع می تواند به فساد و تطمیع یا برقراری تبعیض در ‏قبال اقلیت های دینی منجر شود. ‏

هرچند از سر راه برداشتن کنکور برای دانش آموزان آسودگی خیال را به همراه دارد، اما معلمانی نظیر آقای ‏معتمدی را ناخشنود می سازد.‏

هزینه هر جلسه درسی 90 دقیقه ای در موسسه کاوش 80 دلار (حدود 51 یورو) است اما شهریه حضور ‏تمام وقت سالانه برای دانش آموزانی نظیر ستاره به 5000 دلار می رسد. این در کشوری که میانگین درآمد ‏سالانه برابر با 11 هزار دلار است، پول بسیار زیادی محسوب می شود.‏

آقای معتمدی می گوید: “این یکی از سود ده ترین بخش ها در اقتصاد ایران است. بعد از نفت در مقام دوم ‏است.“‏

منبع: فایننشیال تایمز- 23 ژوئن ‏