نگاهی به فیلم ضد گلوله ساخته مصطفی کیایی
نگاه کمیک به جنگ
نویسنده وکارگردان: مصطفی کیایی، تهیه کننده: رضا رخشان، مدیرفیلمبرداری: رضا رخشان برنامه ریزودستیاراول کارگردان: هومن خواجه نوری، منشی صحنه: فرحنازخسروآبادی، مجری طرح: محمد حسین عامری پویا، مدیرصدابرداری: امیرنوبخت، طراح صحنه ولباس: فرامرزبادرامپور، طراح گریم: مهری شیرازی، عکاس: نادرفوقانی، جلوههای ویژه: محسن روزبهانی.
بازیگران: مهدی هاشمی، مسعود کرامتی، ژاله صامتی، سعید آقاخانی، محسن کیایی، بهشاد شریفیان علی کوچکی، امیرعزیزی، پوریا رحیمی، زهره بختیاری، ملودی آرام نیا، مسعود انتظاری، محمد حاج حسینی، علی گلزاده، علی زمانی، علیرضا رشیدی ومهدی فقیه.
چکیده داستان: اواسط دهه ۶۰ ودربحبوحه جنگ ایران وعراق، مردی میانسال که درتهران مشغول قاچاق نوارهای لس آنجلسی است دراثریک اتفاق درمی یابد که توموری درسرش دارد وتا دوماه دیگرازعمرش باقی نمانده است. او تصمیم میگیرد برای باقی گذاشتن نامی نیکوازخود به جبهه برود و شهید شود اما…
ژانرسینمای جنگ درجهان با قواعد وساختارمشخصی طی سالهای پیدایش چنین گونه یی به حیات خود ادامه میدهد. عنصری که درپردازش ساختارو روایتهای گوناگون درچنین آثاری حایزاهمیت است، نگاه واقعگرایانه وبی طرف نویسنده وکارگردان چنین فیلمهایی ست. سینمای جنگ درایران ازسابقه طولانی وپرباری برخوردارنیست. طول عمرچنین گونه یی درسینمای ایران به آغازجنگ ایران وعراق بازمی گردد. ابراهیم حاتمی کیا، رسول ملاقلیپور، جمال شورجه، احمد رضا درویش و… ازشاخص -ترین فیلمسازانی هستند که با ساخت آثاری نظیر: مهاجر، بلمی به سوی ساحل، حمله به اچ ۳، کیمیا و… زمینه را برای شکوفایی چنین ژانری درسینمای ایران فراهم آوردند. با مشاهده فیلمهایی که دردهه ۶۰ درسینمای ایران دراین ژانرجلوی دوربین رفتند، به سادگی دستورالعمل حکومت درساخت فیلمهای پروپاگاندا قابل مشاهده بود. نگاه یکسویه به جنگ، القای فضای روحانی ونورانی درجبهههای جنگ، حضورتأثیرگذاررهبردرپیروزیها، ضعیف ونادان نشان دادن نیروهای مخالف و… ازمهمترین مضمون -هایی بودند که درآن دهه به آنها توجه میشد. با پایان یافتن جنگ، تب ساخت چنین آثاری درسینما فروکش کرد وتنها معدود فیلمسازانی نظیر: حاتمی کیا، ملاقلی پورودرویش بودند که همچنان ساخت چنین آثاری دغدغهشان بود. اعمال سانسورهای شدید ومحدودیتهای بیشمارباعث گردید تا پس ازجنگ هم مجال چندانی برای پرداختن به زوایا واتفاقات پنهان جنگ هشت ساله ایران وعراق برای فیلمسازان چنین ژانری باقی نماند. حاتمی کیا ودرویش هم که ازحمایت دولتی برخوردارهستند، امروزه به سراغ ساخت چنین آثاری کمترمی روند. اما وجود چنین ژانری درسینما باعث پدید آمدن زیرشاخههایی دراین گونه سینمایی گردید که امروزه برخی ازفیلمسازان نوپای ایرانی به ساخت چنین آثاری تمایل دارند. خلق فضاهای متضاد درجبهه، نگاه کمیک به اتفاقات جنگ، ترسیم شخصیتهای متضاد درمیدان نبرد و… باعث گردیده تا برخی ازفیلمسازان طی سالهای گذشته به ساخت چنین آثاری همت گمارند. شاید به نوعی بتوان کمال تبریزی را جریان سازچنین سینمایی درژانرجنگ برشمرد. تبریزی با ساخت فیلم لیلی با من است مضمونی را دستمایه کارخود قرارداد که تا آن روزکسی به سراغ آن نرفته بود. فیلم درگیشه با موفقیت کم سابقه یی مواجه گردید وفرمول چنین اثری درسالهای بعد توسط دیگران مورد استفاده قرار گرفت. ضد گلوله دومین اثربلند مصطفی کیایی درمقام کارگردان است. کیایی پیش ازاین فیلم بعد ازظهرسگی سگی را جلوی دوربین برد ونشان داد که به خوبی برقواعد فیلمسازی تسلط دارد. ضد گلوله که بارها درراهروهای وزارت ارشاد دچارممیزی وسانسورشد سرانجام جلوی دوربین رفت. اصلاحات فیلم به قدری بود که تهیه کننده به اجبارسه بارنام فیلم را تغییرداد تا سرانجام ضد گلوله نام فیلم گردید. کیایی درمقام نویسنده به خوبی چیدمان فیلمنامه را انجام داده است. مخاطب درهمان فصلهای آغازین فیلم با پنج عنصراصلی زمان ومکان داستان، ژانرداستان، شخصیتهای اصلی، انگیزه کاراکترمحوری، حادثه محرک آشنا میگردد وهمین چیدمان منطقی باعث همراهی مخاطب تا انتهای قصه است. کیایی برشی ازجامعه وفضای جنگ را برای مخاطب ترسیم میکند که کمترکسی درسینمای ایران به آن پرداخته است. حضورکاراکتری ازجنوب شهرتهران درمیدان جنگ که به کپی ترانهها وفیلم -های لس آنجلسی اشتغال دارد باعث شکل گیری موقعیتی دراماتیک درساختمان قصه میشود. شخصیت سلیم با بازی مهدی هاشمی که به خوبی پردازش شده وکیایی با ظرافت خاصی زوایای گوناگون اورا به مخاطب نشان میدهد، خط روایی اثررا با تصمیمی که برای پایان زندگیاش گرفته به پیش میبرد. کیایی با طراحی شخصیت سلیم ذهن مخاطب را برای دو جهان متفاوت آماده میکند. نخست شاهد تإثیری هستیم که سلیم برفضای پشت صحنه نبرد میگذارد. سکانس پخش ترانه معین ازبلندگوهای پشت جبهه توسط سلیم نمونه بارزچنین رویکردی ست. دوم تأثیری ست که فضای جنگ ورزمندگان برشخصیت سلیم میگذارند. دیوارهای اتاق سلیم درآغازفیلم با پوسترخوانندههای لس آنجلسی تزیین شده است اما درفصل پایانی اثر، کیایی تغییروتحول درونی شخصیت محوریاش را تنها با جایگزینی پوسترهای روی دیواربا عکس رزمندگان جنگ نشان میدهد. کیایی دکوپاژش را براساس مضمون فیلمنامه طراحی کرده است. نماها درروایت اوبه راوی ومشاهده گرسوم شخصی تبدیل میشود که تنها با شخصیت محوری همراه است واین نیتها وانگیزههای سلیم است که زاویه دید راوی را تعیین میکند. درواقع کیایی زوایای برداشت نماها وقاب بندیهایش را براین اساس بنیان مینهد. این رویکرد فیلم را به دوفصل مجزا تقسیم میکند. درفصل اول مخاطب با سایه روشنها وترکیب بندیهای نامنظمی روبرومی شود که درجهت القای فضای پایین شهرتهران طراحی شده است. این رویکرد درتضادی معناداربا فصل دوم اثرقراردارد. مخاطب درفصل دوم وپایانی، با ترکیب بندیهای متقارن، نورپردازی -هایی با رنگمایه روشن وحرکت تند دوربین مواجه میشود که همگی این تمهیدات کمک شایانی به خلق فضاهای موجود درفیلمنامه میکند. تدوین هم ازچنین تکنیکی سود میجوید. تدوین خطی درفصل آغازین که درپیشبرد قصه، معرفی فضاها وشخصیتهای فرعی به خوبی عمل میکند درمقابل تدوین غیرخطی فصل پایانی قرارمی گیرد که با شتاب دادن به نقطه اتصال نماها، مخاطب را به سوی نقطه اوج قصه رهنمون میکند. درحوزه بازیگری، مهدی هاشمی درنقش سلیم بازهم بازی روان وتأثیرگذاری ازخود به نمایش میگذارد. کنترل عضلات، استفاده صحیح ازابزاربدنی، بکارگیری ریتم تنفس درنشان دادن ابعاد شخصیت، خلق فضاهایی متناسب با کاراکترجدا ازفیلمنامه ازمهمترین ویژگی بازی هاشمی است که طی سالهای متمادی اورا به بازیگری برجسته تبدیل کرده است. این اتفاق درسطحی رخ میدهد که بازی دیگر بازیگران تحت تأثیربازی وی قرارمی گیرد ودیگران تا انتهای اثر تلاش میکنند تا سطح بازی خود را به او برسانند. ضد گلوله درکارنامه کاری کیایی گام بلندی به حساب میآید که با وجود ممیزیهای شدیدی که برآن اعمال شده نوید فیلمسازخلاق وبا جسارتی را میدهد که فضاها ومضمونهایی را به تصویرمی کشد که کمترکسی طی سالهای گذشته آنها را دستمایه کارخود قرارداده است.