رسم جوانمردی نیست تاختن بر جوانفکری که در آماج هجمه های هجو دوستان به این رسانه، رسم اصولگرایی به جای آورد و از جایگاه “رونامه نگار” دفاع کرد اما رسم و رسالت حرفه ما چنین می طلبد که این گردن برای همیشه در برابر لطف گاه به گاه مسولان خم نباشد و این چشم نیز برای همیشه بر خطای آنان بسته نماند.
آقای جوانفکر در کسوت مشاور محمود احمدی نژاد، این روزها آماج انتقادات صریح و بی پروای رسانه ها و نمایندگان اصولگرا قرار گرفته است. او منطقی که با اتکا به آن کردان استیضاح و برکنار شد را مستمسک قرار داد تا بگوید با اتکا به همین منطق می شود در صلاحیت آقای لاریجانی به عنوان رئیس مجلس و باقی نمایندگان مجلس هشتم نیز ابراز تردید کرد. همین مقاله کافی بود تا مجلسی بی تاب شود و برای بررسی نوشته های اقای مشاور خیز بردارد و دیگر رسانه های نزدیک به جریان اصولگرا نیز واژه ای نظیر “موهن” را به نقد نوشته جوانفکر سنجاق کنند.
شاید آن روز که آقای مشاور در مصاحبه ای با روزنامه کارگزاران قلم به دستان بی دفاع را متهم به بر اندازی و سیاه نمایی می کرد هرگز به ذهنش خطور نمی کرد که در یک فاصله زمانی اندک، خودش نیز تنها با همین سلاح قلم، متهم ردیف اول این روزهای مجلس و محفلی دیگر شود. رسانه های اصلاح طلب که عادت کرده اند به همنوایی و هم صدایی هم اندیشان جوانفکر در متهم شدن به القابی مشابه اما بی شک برای شخص ایشان در کسوت مشاور تعجب آور است که چرا نمی توان مجلس را با همان منطق خودشان مورد انتقاد قرار داد؟ یعنی مجلسی که به جای برکناری وزیر به دلیل عملکردش، اقدام به به برکناری او برای عدم صداقت می کند، خود طاقت نمی آورد تا نویسنده یا مشاوری همان شیوه را برای این مجلس نیز پسندیده بداند و تنها طرح پرسش کند.
به هر تقدیر چه خوشمان بیاید و چه خوشمان نیاید این روزها اختلاف عظیمی که در اردوگاه اصولگرایان شکل گرفته است، قابل انکار نیست اما به نظر می رسد پایکوبی برای این اختلاف و سوار شدن بر موج این کشمکش ها و اعتبار برای خود خریدن نیز دردی را درمان نمی کند. چرا که افکار عمومی نیز خوب یافته است بد بودن و ناکارآمدی یک جریان هرگز به معنای خوب بودن و کارآمدی جریانی که در حاشیه نشسته نخواهد بود. چنانچه این روزها نیز نمی توان با استدلال ساده و پیش پا افتاده اینکه “احمدی نژاد نمی تواند”، برای اصلاح طلبی دیگر شعار توانستن سر داد و به امید آرای ملت در برابر این شعار نشست.نمی توان در حاشیه نشست و بگو مگوهای مجلس و دولت خرسند شد و دست به نشان شادمانی بر هم کشید و نقشه برای برپا کردن ستاد انتخاباتی بر روی آوار این جریان کشید. همانگونه که خود آقای مشاور در یادداشت معروف دیگری یادآور شد، که” برخی از اختلاف ها با برکت هستند و برخی دیگر مذموم”، اینجا دیگر نزاع دل آزار مجلس و دولت اصولگرا، هیچ خیر و برکتی برای هیچ جریان و گروه سیاسی و در نهایت افکار عمومی ندارد. پس خیال آقای مشاور هم راحت که اگر به تعبیر ایشان رسانه ها و مطبوعات، فردای روز برکناری کردان، با تیتر نخست و انعکاس دعوای مجلس و دولت، “غوغا سلالاری” کرده اند، هیچ نصیب شان نشده جز زیر سوال رفتن و بی اعتباری دسته جمعی ساکنان سیاست، اعم از چپ و راست. انگار فراموش شده است که این شاخ و شانه کشیدن های مجلس و دولت، چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا، تنها در حلقه محدود ساکنان عرصه سیاست و رسانه مفهوم می یابد و باقی همه ناظران و نظاره گران بیرونی هستند که چون رخت آبروی یکی از تصمیم گیران بر دار رفت، دیده پرتردید خود به کل ساکنان کشتی به گل نشسته سیاست، می گشایند و چون آتشی به دامان ساکنان سیاست و قدرت افتاد، به تعبیر آشنا و عامیانه ، “خشک و تر، یک جا و با هم می سوزند”. برای جریانی که خود را همزبان تر با توده مردم می داند خیلی دشوار نیست به میان مردم رفتن تا با گوش و دیده خود بشنوند وببینند که دعوای اخیر مجلس و دولت برای مدرک دکترا و ماجرای پنج میلیون تومنی در راهروهای مجلس و برکناری وزیر و باقی ماجرا، چه بی اعتمادی عظیمی را نسبت به کلیه اهالی قدرت سبب ساز شده است.
حال آقای جوانفکر! سوال ساده اینجاست. فرض را بر این بگذارید که فردای روز برکناری وزیر کشور، یک یا دو روزنامه اصلاح اطلب، به جای پرداختن به همان مطالبی که شما غوغا سالاری تعبیر کرده اید، تیتر نخست خود را مطابق با همین مقاله شما بر می گزیدند و در سراسر کشور اعلام می شد “بر اساس منطق استیضاح وزیر کشور، رئیس و نمایندگان مجلس هشتم نه تنها صلاحیت نمایندگی ندارند بلکه به طور قطع صلاحیت تصدی هرگونه مسولیت مهم در کشور را از دست داده اند.”
آیا با همین اقتداری که شما از قید” به طور قطع” استفاده کرده اید، هیچ یک از نویسندگان زخم خورده این سالها قادر به بهره گیری از این کلمات در روزنامه های خود هستند؟ بی شک جواب منفی است و ما سالهاست که علاوه بر قلم، دست به عصا در عرصه مطبوعات راه می رویم تا با هر نسیم کوچکی، کمرمان نشکند و سقف خانه ویران نشود. اصلا اگر به احترام یک دولت، در همین روزنامه، مقاله شما به عنوان تیتر نخست برگزیده می شد و اعلام می شد ؛ “به طور قطع مجلس هشتم صلاحیت ندارد”، آیا اهالی روزنامه همچنان همانند شما بر صندلی نشسته بودند و سایت و رسانه ما هم از فیلتر و توقیف و حذف در امان بود؟ نه برادر! ما را متهم به غوغا سالاری می کنی اما شکوه به جا نیست که اگر ما هم چون تو قلم فرسایی می کردیم اینک خانه به دوش بودیم آقای مشاور. راه دور هم نرویم هنوز مهر توقیف هم اندیشان شما در وزارت ارشاد بر پرونده “شهروند امروز” خشک نشده است پس خیالتان راحت که دیوار کوتاه ما مامن خوبی برای همه کسانی است که مصاحبه می شوند و مقاله می نویسند اما منتشرکنندگان تحدید و تهدید می شوند. باید زخم خورده باشید تا بدانید که اینک در صدد انتقام نیستیم و همانند شما تاب بسیار و صبوری بلند برای همفکران اصولگرای شما آرزو می کنیم و اگر می بینید فردای روز برکناری کردان به جای متن، به حاشیه پرداخته ایم برای این است که خانه ما روی آب است ورنه در همین روزها هم به جای پوشش اخبار مجلس، می شد به بزرگان صبوری توصیه کرد و حتی به روی خود هم نیاورد که این دل از دست کسانی که ما را به سیاه نمایی و براندازی محکوم کرده اند هنوز گرفته است تا شاید این روزها که بر آقای مشاور سخت می گذرد، تلاش و تقلایی صورت گیرد که قدرت تحمل این جریان فزونی یابد و از این پس به این راحتی ها کسانی را که قلم تنها سرمایه و تنها بضاعت شان است، خانه خراب نکنیم.