در سالهای گذشته و خصوصا در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد، ادبیات آخرالزمانی در ایران گسترش یافت تا جایی که در هر حادثهای در ایران یا منطقه، نشانهای از ظهور کشف میشد. حالا گرچه با انتخاب حسن روحانی به ریاستجمهوری، این ادبیات دیگر از جانب دولت دامن زده نمیشود، اما گروه زیادی از راستگرایان تندرو همچنان در نوشتهها و گفتههای خود، وعده نزدیک بودن ظهور و فرا رسیدن آخرالزمان را مطرح میکنند؛آخرین نشانه، آغاز جنگ در یمن است که راستگرایان جمهوری اسلامی نشانههای جدیدی برای ظهور در آن کشف کردهاند.
در همین راستا حجتالاسلام علیرضا پناهیان که از روحانیون نزدیک به بیت آیتالله خامنهای محسوب میشود، با انتشار یادداشتی تحت عنوان “فراخوانی برای فریاد استغاثه” تاکید کرد که “زندگی روزمره و عادی امت اسلامی” به پایان رسیده است.
او در یادداشت خود آورده بود: “بر اساس آنچه از متون دینی دربارهٔ آخرالزمان برداشت میشود، فرج در زمانی رخ خواهد داد که دو ویژگی مهم در میان امت اسلامی ایجاد شده باشد: یکی اوج معرفت و اقتدار مؤمنان که ناشی از آمادگی آنان برای یاری ولی خدا و اقامهٔ حق است، و دیگری اوج مظلومیت و اضطرار آنان به فرج، که ناشی از دشمنیهای فراوان نسبت به آنهاست که ایشان را به دعا و تضرع بیسابقه وامیدارد و موجب نهایت استغاثهٔ آنان برای فرج و پیروزی حق علیه باطل میشود.”
پناهیان سپس با اشاره به تحولات یمن نوشته: “با شروع حرکت یمن در نجات از سلطهٔ ایادی مستکبران و تجلّی بیش از پیش اقتدار مؤمنان، و آغاز پیروزیهای چشمگیر مقاومت علیه تروریستها، هرگونه مدارای جبههٔ کفر پایان یافت.”
به گفته او “از یاوهسراییهای وابستگان استکبار در منطقه و تهدیدهای آنان علیه ایران اسلامی بوی خون به مشام میرسد. پردههای نفاق برافتاده است و کینههای دیرین رو آمده است و دشمنان به عملیات انتحاری علیه جبههٔ حق رو آوردهاند. دیگر دوران زندگی روزمره و عادی امت اسلامی به پایان رسیده است. هم اکنون این ما هستیم و تقویت اقتدار امت اسلامی از سویی و اضطرار و استغاثه به محضر پروردگار برای ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) از سوی دیگر.”
پناهیان اضافه کرده: “بیایید در محافل مذهبی و مساجدمان، همراه با تبیین آنچه هماکنون بر امت اسلامی مظلوم میگذرد، فراتر از آنچه در رسانههای رسمی قابلبیان است، به برگزاری محافل دعا برای فرج اقدام کنیم و رزمندگان جبههٔ حق را با دعاهایمان یاری کنیم و الا باید شاهد قتلعامها و جنایتهای بیشمار در کوچهپسکوچههای شهرهایمان باشیم.”
همزمان با این یادداشت برخی از سایت های راست نیز در نوشتهای دیگر از جنگ یمن به عنوان یکی از نشانههای احتمالی ظهور یاد کردهاند.
سایت یالثارات، ارگان رسمی انصار حزبالله تهران، در گزارشی با عنوان “جنبش شیعیان یمن و قیام یمانی در آخرالزمان” که دیروز منتشر کرد، نوشت: “مدتی است که جریانات اخیر یمن و کشتار شیعیان در این کشور و نیز ارتباط این تحرکات با قیام یمانی که از علائم ظهور امام زمان (عج) شمرده شده، ذهن شیعیان و ارادتمندان حضرت مهدی (عج) را به خود جلب نموده است.”
این سایت از قول فردی با نام “عصام العماد” که یمنی معرفی شده است، اضافه کرده: “همان طور که مطلع هستید روایات بسیار موثقی درباره قیام یک رهبر شیعه یمنی در آخر الزمان وجود دارد که با جنبش ایرانیان نیز هماهنگ خواهد بود. از سوی دیگر میدانیم که حوثیها تنها گروه شیعه اثناعشری در یمن هستند که به انقلاب ایران نیز اعتقاد دارند. با توجه به دو موضوع فوق، حال سؤال این است که آیا این امکان وجود دارد که یمانی موعود از میان همین حوثی ها باشد؟ یا شیعیان دیگری از درون حوادث جاری سر برخواهند آورد که یمانی موعود، رهبر آنان خواهد بود؟”
او در ادامه گفته: “جنبش حوثی در منطقهای استراتژیک قرار دارد که در دوران ظهور، محور برخی تحولات خواهد بود. بنابراین نمیتوانیم به این جنبش به چشم حرکات دیگر شیعیان مثلاً در لیبی یا فرانسه بنگریم. شکی نیست که جنبش حوثی، جنبشی پربرکت و یاری شده از جانب خداست، ولی این دلیل، کافی نیست که ادعا کنیم یمانی در این مجموعه قرار دارد.”
با اینهمه علاقه راستگرایان برای کشف نشانههای ظهور قویتر از آن است که نادیده گرفته شود. از اواخر سال گذشته که خبرپخش اذان شیعیان در تلویزیون های یمن منتشر شد، شایعاتی مبنی بر اینکه آیتالله بهجت، مرجع شیعه درگذشته در سال ۱۳۸۸، این موضوع را نیز نشانهای برای ظهور میدانسته است، در میان جریانهای بنیادگرای جمهوری اسلامی منتشر شد. این شایعات آنقدر شدت گرفت که هشتم فروردین ماه، دفتر آیتالله بهجت در پاسخ به پرسشی در همین زمینه نوشت: “با توجه به پیگیریهای انجام شده از بیت و شاگردان حضرت آیتاللهالعظمی بهجت قدسسره، کسی در اینباره از معظمله مطلبی نشنیده است؛ ازاینرو انتساب این مطلب به ایشان تأیید نمیگردد.”
علاقه بنیادگرایان جمهوری اسلامی برای برقراری ارتباط بین حوادث یمن و ظهور آخرالزمان نکته جدیدی نیست. در اواخر سال ۱۳۹۱ و با اوجگیری بحران یمن که برکناری عبدالله صالح خواسته مردم یمن تلقی میشد نیز همین تفسیرها و آرزوها به رسانه ها راه یافت.
برای نمونه در آن زمان باشگاه خبرنگاران وابسته به صدا و سیمای حکومتی ایران در گزارشی با عنوان “قیام مردم یمن چه ارتباطی با خروج «یمانی» در آخرالزمان دارد؟” نوشته بود: “روایات متعددی از اهل بیت علیهمالسلام درباره انقلاب اسلامی و زمینهسازی ظهور حضرت مهدی (ع) در یمن وارد شده است که برخی از آنها صحیحالسند هستند که حتمی بودن وقوع این انقلاب را تصریح میکند و آن را درفش هدایت و زمینهساز قیام حضرت مهدی و یاریکننده آن حضرت توصیف میکند و وقت آن را همزمان با خروج سفیانی در ماه رجب یعنی چند ماه قبل از ظهور حضرت مهدی (ع) معرفی میکند. اما نام رهبر آن، در روایات معروف به “یمنی” است و روایتی نام وی را (حسن) و یا (حسین) و از نسل زیدبن علی علیهم السلام یاد میکند ولی این روایت از نظر متن و سند قابل بحث است.”
نویسنده اضافه کرده بود: “روایات میگوید: یمنی در پی نبرد سفیانی با وی وارد عراق میشود. نیروهای یمنی و ایرانی جهت رویارویی با سفیانی وارد عمل میشوند و از روایات چنین ظاهر میشود که نقش نیروهای یمن در نبرد سفیانی نقش پشتیبانی از نیروهای ایرانی است، زیرا از لحن اخبار چنین فهمیده میشود که طرف درگیر با سفیانی، مردم مشرق زمین یعنی یاران خراسانی و شعیب هستند و گویا یمنیها پس از یاری رساندن به آنان به یمن بازمیگردند.”
این سخنان در انتهای گزارشی سیاسی از وضعیت یمن منتشر شده بود! نکته جالب آنکه در آن زمان تاکید شده بود که برکناری “عبدالله صالح” خواست انقلابیون است و امروز گفته میشود که عبدالله صالح متحد انقلابیون است.