آخرین دور مذاکرات ایران و ۵+۱ قبل از به پایان رسیدن مهلت قانونی سوم آذر، در وین جریان دارد. در حالیکه حسن روحانی رییس جمهور ایران از “ دسترس بودن توافق در صورت عدم زیادهخواهی غرب” میگوید، فیلیپ هلموند وزیر خارجهی بریتانیا در خصوص رسیدن طرفین به توافق، «خوشبین» نیست و می گوید احتمالاً مذاکرات بار دیگر تمدید میشوند.
موج حدس و گمانها در داخل و خارج از ایران شدت گرفته است. صادق زیباکلام استاد دانشگاه و کارشناس سیاسی اصلاح طلب از جمله صاحبنظرانی است که بهایندهی مذاکرات خوشبین است حتا اگر تا قبل از سوم آذر به نتیجه نرسد.
گفتگوی روز با این استاد دانشگاه در علوم سیاسی را می خوانید:
آقای زیبا کلام، ظاهراً مهلت زیادی برای ادامهی مذاکرات در اشکال زمانبر گذشته باقی نمانده است! نتیجهی احتمالی این دور از نظر شما چیست؟
من بسیار خوشبین هستم و فکر میکنم که به توافق خواهیم رسید. البتهاین احتمال وجود دارد که به یک توافق همه جانبه و قطعی تا سوم آذر نرسیم ویک توافق اجمالی صورت بگیرد که نشاندهندهی این باشد که مذاکرات شکست نخورده است و مذاکرات در حد کارشناسی ادامه پیدا بکند.
علت خوش بینیام هم این است که بر خلاف دولت اصولگرایان که از سالهای ۸۴ تا ۹۲ قدرت را در دست داشتند، دولت روحانی این قصد را نداشته و در این مسیر گام برنداشته که بخواهد از پروژهی هستهای بهرهبرداری سیاسی بکند. در دولت آقای احمدینژاد در هشت سالهی ۸۴ تا ۹۲، متأسفانه بخشی از نگاهی که در رابطه با پروندیه هستهای بود، یک جور نگاه سیاسی بود، یک جور استفادهی ابزاری از مسئله به عنوان یک ابزار سیاسی، یک ابزار ایدئولوژیک! آقای احمدینژاد سعی کردند هم در عرصهی داخلی این مسئله را به عنوان یک ابزار در مقابل مخالفان سیاسی به کار بگیرند و هم در عرصهیبین المللی. یعنی از بحران هستهای استفاده بکنیم برای گسترش دشمنی با غرب.
آقای احمدینژاد در روزهای پایانی ریاست جمهوری خود جایی گفت که در مسئلهی هستهای ما کارهای نبودیم. الان هم آیا شما فکر نمیکنید که این کل نظام است که به ارادهی حل مسئله رسیده است؟
اتفاقاً من بر خلاف اصولگرایان که میخواهند تمام تقصیرات را گردن آقای احمدینژاد بیاندازند، این نظر را ندارم. من با آقای احمدینژاد کاملاً همعقیده هستم که ایشان در سالهای ۹۰ و ۹۱ کارهای نبودند در رابطه با مسائل هستهای، و مسائل هستهای زیر نظر شورای عالی امنیت ملی بود. متنها یادمان باشد که در سالهای قبل از آن آقای احمدینژاد، دولت ها همه کارهی هستهای بودند.
و در باره بخش اصلی سووال شما، من فکر میکنم مجموعهی نظام جمهوری اسلامی ایران به این نتیجه رسیده است که بیش از این نباید برای بحران هستهای هزینه بپردازد؛ و شاید بشود همین پروژه را جلو برد با پرداخت هزینهی به مراتب کمتری. این ارزیابی با استنباطی که از سیاست دولت یازدهم داریم، همخوانی دارد.
وقتی علی شمخانی رییس شورای امنیت ملی در گفتوگو با شبکهی تلویزیونی عرب زبان «المیادین»، در مجموع از قابل حل بودن مسئلهی هستهای صحبت میکند و محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران نیز با گفتن “اگر انشاالله مذاکرات هستهای به نتیجه برسد همه خواهند دید که ما کوتاه نیامدهایم”، در واقع به نوعی پیشاپیش به استقبال این توافق نرفتهاند؟
دقیقاً ! آنچه که شما از سرلشگر جعفری و آقای شمخانی نقل کردید تأیید همین گفتهی من است که میگویم در نظام توافق و تمایل به دست آمده که در مسئلهی هستهای به توافق برسیم و از این بنبستی که مسئلهی هستهای به ما تحمیل کرده است بیرون بیاییم. شاید چند سال پیش از این، برخی از اصولگرایان فکر میکردند که بحران هستهای خیلی جدی نخواهد شد و تحریمها را هم ما خیلی راحت میتوانیم دور بزنیم. ولی وضعیتی که در سالهای ۹۰ و ۹۱ پیش آمد، نشان داد این نگرانی، احساس این خطر، این تهدید که ایران ممکن است به سمت سلاح هستهای برود درغرب جدی است و اینگونه نیست که این نگرانی را فقط بهانه قرار داده است برای تنبیه ایران. به همین دلیل شاید از اواخر سالهای ۹۰ و ۹۱ این نگاه در بسیاری مسئولین رده بالای اصولگرا به وجود آمده است که خُب، ما که نمیخواهیم سلاح هستهای تولید بکنیم، چرا باید بابت آن هزینه بپردازیم؟
به نظر می رسد برخی از کارشناسان سیاسی امروز هم بر این باورند که نگرانی غرب از بابت تهیهی سلاح اتمیاز جانب ایران، بهانه گیری به قصد گرفتن امتیازات گوناگون و رفع نگرانیهای دیگر است!
بهستند در ایران کسانی که معتقدند که ما باید چند سلاح هستهای ولو کوچک تهیه بکنیم. بعضی همکاران من در دانشگاه تهران، در دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی این نظر را دارند و من به شوخی به آنها میگویم: پدر بمب اتمیایران! این دوستان خیلی جدی معتقدند که نه! ما باید چند سلاح هستهای درست بکنیم که فکر حملهی نظامی به ایران یکبار برای همیشه کنار گذارده شود. حتی برخی از روشنفکران، نویسندگان، فرماندهان سپاه چنین تفکری دارند. و همچنین هستند کسر قابل توجهی از همین اقشار که چنین نظری را قبول ندارند و در مرحله سوم بالاخره هستند گروهی که معتقدند غرب خودش میداند که ما نمیخواهیم سلاح هستهای تهیه بکنیم و البته گزارشات آژانس هم همین را نشان میدهد و این سلاح هستهای بهانهای است برای اینکه جمهوری اسلامی را در زمینهی حقوق بشر، حمایت از حماس و مبارزان فلسطین تحت فشار بگذارند؛ حتی در سیاست ها در خصوص عراق و حمایت ها از شیعیان و حکومت بشار اسد و مانند این ها…
ولی چیزی که الان مهم هست و بارز، این است که دولت آقای روحانی مصمم است که پروندهی اتمی به شکل آبرومندانهای پرونده بسته شود.
و ختم به خیر این پرونده چه تأثیرات واقعیای در فضای اقتصادی و سیاسی ایران خواهد داشت؟ مثلا در درد دموکراسی خواهی جامعه.
من معتقدم که خارج شدن کشور از گره کور و بحران هستهای، نه تنها بزرگترین مانع رشد و توسعه را که ظرف حداقل چهار، پنج ساله گذشته بر پای اقتصاد ایران بسته شده بود باز میکند، بلکه حل این مسئله به باز شدن فضای سیاسی کشور، به بهبود وضع حقوق بشر در ایران هم یاری می رساند. ممکن است بگویند: این مسائل چه ربطی به حقوق بشر دارد! پاسخ این است که: اگر ایران با آمریکا و اروپا بر سر مسئلهی هستهای به توافق برسد، امکان اینکه در عراق، در افغانستان، در سوریه هم با آمریکاییها همکاری کند بیشتر میشود. و وقتی که روابط با غرب بهبود پیدا کرد، جمهوری اسلامی ایران نمیتواند بگوید که در زمینهی حقوق بشر هر جور که دلش بخواهد رفتار میکند و به غرب هم مربوط نیست!
و در پایان
صادق زیبا کلام استاد صاحب نام علوم سیاسی در داننشگاه تهران در پایان مصاحبه تاکید کرد وقتی تفاهم ها صورت گرفت جمهوری اسلامی برای بهبود بیشتر روابط رعایت بیشتری هم در مسئلهی حقوق بشر خواهد کرد. الان چنین اجباری نیست. نه رابطهای با غرب، نه رابطهای با آمریکا داریم و میتوان گفت هر قطعنامهای کانادا یا هر کجایی میخواهد، علیه ایران به تصویب برساند. ولی وقتی حدااقل روابط برقرار شد برای حفظ و گسترش آن رعایتهایی لازم می آید. از همین رو در مورد توافق هستهای، گذشته از حل مشکلات هستهای برای تأثیر مثبت آن بر وضعیت حقوق بشر در ایران هم خوشحالم.