ریچارد دالتون
برای اتخاذ تمهیدات جدید در جریان مناقشه هسته ای ایران، همه نگاه ها به دولت آیندۀ اوباما دوخته شده است. آن دولت می تواند پیشنهادات فعلی با ایران را با چاشنی تحریم های بیشتر همراه کند و یا اینکه یک رویکرد جدید را طراحی و اجرا کند. آنها باید تصمیم بگیرند که آیا می خواهند صرفا محکم و سرسخت باشند و یا محکم و کارآمد باشند.
ادامه شرایط فعلی راه به جائی نخواهد برد. تصور اینکه تحریم های بزرگی برای واداشتن ایران به تجدید نظر اساسی در کوتاه مدت در اختیار است، تنها یک توهم است. روسیه و چین مخالف اتخاذ تحریم از سوی سازمان ملل هستند. حتی مهترین تحریم مورد نظر برای منع صادرات بنزین به ایران، تنها دسترسی شهروندان ایرانی به سوخت در جایگاه های بنزین را دچار محدودیت می کند، ضمن اینکه کارشکنی و قاچاق این محصول به ایران نیز به طور قطع انجام خواهد شد. ایران تغییری نمی کند.
معلوم نیست دولت آینده به رویاروئی و یا تماس دست بزند. اگر حزب الله لبنان دست به حمله ای بزند و یا عوامل دیگر ایرانی دست به تحرکی بزنند، گفتگوی دولت آینده با ایران مشکل به نظر می رسد. ضمناً افراد ماجراجوئی در ایران حضور دارند که حال و هوای خشن و خصومت آمیز را می پسندند. با همه این اوصاف، آمریکا در صورت همکاری با شرکای خود و مشورت با دیگران، تنها بازیگری است که می تواند شرایط فعلی را تغییر دهد.
تمام گزینه های موجود برای حل و فصل مسأله برنامه هسته ای ایران تا حدی به مدیریت ریسک و ایجاد اطمینان بستگی خواهد داشت. هیچ خط مشی- اعم از توافق فراگیر یا حمله به تأسیسات شناخته شده هسته ای ایران - نمی تواند تضمین کند که این کشور دست به ساخت یک سلاح هسته ای نخواهد زد.
شش قدرت بزرگ شامل آمریکا، انگستان، فرانسه، چین، روسیه و آلمان که سرگرم مذاکره با ایران بوده اند، باید اهداف واقع بینانه ای در سر داشته باشند: حصول اطمینان از اینکه ایران مواد هسته ای را برای کاربرد نظامی به کار نمی گیرد و به سیاست هائی که آنها را در حال حاضر به یک قدرت مخرب در منطقه تبدیل کرده، پایان می دهد.
انگستان و متحدان اروپائی آن باید تجربۀ مذاکره با ایران را مورد موشکافی قرار دهند. آنها باید به جای عقب ایستادن و رو برگرداندن و یا تکرار رویکرد آشنای هویج و چماق، دست به کار احیای سیاست اتحادیه اروپا و آمریکا شوند و پشتیبانی روسیه و چین، و اصولاً یک پشتیبانی گسترده تر، را جلب کنند.
آنها باید با هوش و ذکاوت از تحریم ها استفاده کنند. آنها به جای اتخاذ تمهیدات غیرمؤثر که کمکی به پیشبرد مذاکرات نمی کند، باید با دورنمای معتبری از پشتیبانی اتحادیه اروپا، چین و روسیه از متوقف ساختن رابطۀ ایران با قدرت های بزرگ در صورت ادامه لجاجت از سوی ایران، توسعه تسلیحات و یا نقض کردن توافقات قبلی وارد صحنه شوند. چنین تمهیداتی باید شامل اتخاذ تحریم ها در محدوده وسیع خصوصاً دربرگیرنده تسلیحات نظامی باشد. چنین رویکردی با فشار بر اقتصاد فعلی همراه خواهد بود که در آن نرخ تورم به عدد افسانه ای 25 درصد رسیده و سبب تضعیف جدی اقتصاد عموماً دولتی آنها می شود.
آژانس بین المللی انرژی هسته ای باید از پیش اعمال فشار کند. بررسی کامل فعالیت مشکوک ایران در زمینه تسلیحات، لازمه یک راه حل از نوع مذاکره است. ایران در حال حاضر انگیزه ای برای شفاف بودن ندارد زیرا اعتراف به اینکه مشغول کار بر روی تسلیحات بوده، تنها به تشدید تحریم ها می انجامد. گروه شش باید برای ایران روشن کند اعتراف به این موضوع لزوماً به معنای درپیش بودن مجازات نیست، و در راستای پیشرفت گفتگوهاست.
آمریکا باید تلاش به برقراری تماس با رهبر عالی ایران کند و اگر اوباما، نمایند ارشدی را در این زمینه انتخاب کند، سودمند خواهد بود.
در اینجا یک نکته آخر هم وجود دارد که نه تنها به صلح در منطقه ایران مربوط می شود، بلکه منافع اساسی انگلستان در محافظت از مشروعیت قوانین بین المللی را نیز دربر می گیرد که خود به امنیت پایۀ ما مربوط می شود. حمله به ایران تنها درصورتی قابل توجیه است که در مقام دفاع از خود باشد و یک حمله قریب الوقوع از سوی ایران در آستانه وقوع باشد. ایران به خوبی می داند نتیجه روبرو شدن با یک تهدید مستقیم هسته ای یا غیر متعارف چیست.
سر ریچارد دالتون، سفیر سابق انگلستان در ایران (فاصله سال های 2000 تا 2006) و ناظر برنامه خاورمیانه در مؤسسه سلطنتی روابط خارجی (چتام هاوس) است. این مؤسسه اخیراً کتابی را به نام «خارج شدن از بن بست هسته ای” را درباره ایران منتشر کرده است.
منبع: تلگراف- 18 دسامبر