گاردن پارتی قدس

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

در تهران راهپیمایی روز قدس برگزار شد. از یک طرف این راهپیمایی چهره ای کاملا متفاوت و جمعیتی بیشتر از سالهای قبل داشت. بخش مهمی از سیاستمداران و هنرمندان کشور که قبلا در اطلاعیه ای حملات اسرائیل را محکوم کرده بودند، درگاردن پارتی حاضر شدند. تفاوت لحن احمد خاتمی و حسن نصرالله در مورد مسائل فلسطین معلوم بود. در حالی که مردم برای اعتراض به کشتار مردم غزه آمده بودند، احمد خاتمی همچنان حملات خودش را به مخالفان گاردن پارتی ادامه داد. مسئولان سیاسی و نظامی کشور هم و سپاه هم از راه دور اسرائیل را شدیدا تهدید کردند. سردار حسین سلامی یکی از فرماندهان سپاه که این سپاه نه نیرویی به غزه ارسال کرده و اختلافات جدی با حماس دارد و مشکل اش با ساپورت پوشان زن ایرانی بیش از چکمه پوشان ارتش اسرائیل است، در یک تهدید شدید سنگ بزرگی را برداشت که معلوم بود هرگز زده نخواهد شد. وی به مقامات اسرائیل گفت: “برای انتقام شما را خانه به خانه تعقیب خواهیم کرد.” رجانیوز تهران را “پایتخت معنوی فلسطین” خواند. البته بیچاره ها گناهی ندارند، فکر می کنند مبارزه با اسرائیل یعنی فحاشی کردن و آتش زدن پرچم اسرائیل در فاصله ۱۵۰۰ کیلومتری این کشور. سردار وحیدی هم معلوم نیست به چه کسی فرمود که “ایران باید کرانه باختری را مسلح کند.” و معلوم نیست فرمانده سپاه این دستور را به وزیر راه داده یا وزیر آموزش و پرورش، وگرنه تا هفته قبل مسائل تسلیحاتی کشور در دست سپاه بود. به گفته نقوی از مسئولان ستاد برگزاری روز قدس قرار بود آقای روحانی در این مراسم سخنرانی کند که وی نپذیرفت.

 

مردان ۳۰ میلیارد دلاری

باز جای شکرش باقی است که خبرهای خوب را یک دفعه به آدم نمی دهند، وگرنه درجا سکته می کردیم. آقای عزت الله یوسفیان ملا نماینده آمل در مجلس گفت: “یک چهارم کل نقدینگی کشور در دست ۶۰۰ نفر است.” این یک چهارم نقدینگی کشور می شود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان معادل ۳۳ میلیارد دلار یعنی یک و نیم برابر فروش سالانه نفت در دوران هاشمی و خاتمی. طبعا این سئوال برای ما پیش آمد که این ششصد نفر چطوری رفته و آن ششصد نفر چه گروهی هستند. اول اینکه آقای یوسفیان گفته که “خاکی بودن و دزد نبودن هنر نیست، بلکه اگر فردی مدیر باشد و خیانتکار نباشد هنر است.” پس نتیجه می گیریم که این پول ها توسط آدمی که خاکی است و مدیر نیست و خیانتکار است، به دست این آدم ها رسیده و طبعا خاکی تر و گلی تر و حتی زیرخاکی تر از احمدی نژاد کسی را نداریم( کلا جنتی را به عنوان موجود طبیعی حساب نمی کنیم، چون خودش معیار سنجش انواع زیرخاکی و عتیقه است.) پس یعنی در دوران احمدی نژاد این شکاف طبقاتی ایجاد شده. حالا پولها دست کیست؟ همین یوسفیان گفت: “آقازاده ها در همه مسائل اقتصادی نفوذ کردند.” البته صد نوع آقازاده داریم، با توصیفات آقای یوسفیان برما معلوم می شود، همین آقازاده های خاکی احتمالا بیشترین میلیاردهای کنونی کشور هستند. باز خدا را شکر که احمدی نژاد عدالت گستر بود و شکاف طبقاتی را اینقدر زیاد کرد که کل جامعه ایران از بالا تا پائین جر خورد. احتمالا هر وقت روی پاکت جامعه ایران را نگاه کنیم دستخط دکتر محمود را می خوانیم که نوشته است: “پارگی از اینجانب است- محمود احمدی نژاد.”

 

دن کیشوت ها و ماهواره

در همه جای دنیا یا درست تر بگویم در اغلب کشورهای دنیا معمولا برای مقابله با هر پدیده ای که از نظر دولت مشکل آفرین است، راهی در نظر گرفته می شود و کارهایی در آن راه انجام می شود. اگر آن اقدام مفید نبود، راه دیگری انتخاب می شود. در ایران حکومت مثل ماشینی که در بن بست می خواهد راهی پیدا کند، وقتی با دیوار مواجه می شود، به جای اینکه برگردد و از راه دیگری برود، با ماشین به دیوار فشار می آورند. وقتی موتور ماشین سوخت صد نفر از ماموران دولت جمع می شوند و ماشین را به طرف دیوار هل می دهند. وقتی دیوار تکان نخورد به طرفش سنگ پرت می کنند و وقتی دیوار هیچ آسیبی ندید شروع می کنند رو به دیوار فحش دادن. از داستان تلاش مذبوحانه حکومت برای حذف زنان از جامعه و حجاب اجباری بگیر تا کنترل پوشش پسران، تا فیلتر کردن وب سایت ها و ارتباطات که باعث شکوفایی صنعت “فیلتر شکن” شده است تا داستان ماهواره ها. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی اعلام کرد که “قانون منع استفاده از ماهواره کارآیی و اثربخشی خود را از دست داده است.” این حرف نتیجه مبارزه بی امان حکومت در طول ۲۰ سال یعنی از ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۳ با ماهواره است. من معتقدم اگر جمهوری اسلامی مردم را مجبور به استفاده از ماهواره می کرد، اثر آن برای استفاده نکردن از ماهواره بیشتر بود. همین گزارش حاکی است “تا نیمه دهه ۱۳۸۰ استفاده کنندگان از ماهواره در پی تامین نیاز سرگرمی بودند، اما کسب خبر، تحلیل و تامین نیازهای فکری از جمله انگیزه های استفاده از ماهواره در شرایط فعلی است.” این از نظر مجلس و مرکز پژوهاشهایش، وزیر کشور دولت روحانی هم مدتها قبل گفته بود که “برخورد سلبی با ماهواره چاره ساز نیست.” البته نه نظر وزیر مهم است و نه پژوهش مجلس، مسئله این است که در ایران هر قانونی علیه مردم حتی اگر کاملا هم بی فایده باشد، پس از مدتی تبدیل به موضوعی مقدس می شود. بعد همه می دانند که این قانون هیچ فایده ای ندارد، اما هرکس علیه آن حرف بزند، می شود ضدانقلاب و عامل فرهنگ غرب و ستون پنجم دشمن و هفتهزار اتهام دیگر و دائما قوانینی تولید می شود که نه اجرای آن ممکن است و نه در صورت اجرا فایده دارد، ولی مثل مجسمه باقیمانده از گذشته روی تاقچه می ماند و البته مورد احترام خواهد بود.

 

عذرخواهی از رفع تصادفی فیلترینگ یوتیوب

به مدت چند ساعت یوتیوب در ایران فیلتر نشد. این حادثه تلخ باعث شد مسئولان کشور به شدت دچار بحران روحی و دلهره و نگرانی شوند. دهها تن از مدیران و کارشناسان فیلترینگ یوتیوب ساعتها بیدار ماندند و در حال روزه و با ناراحتی و غم فراوان آنقدر تلاش کردند، آنقدر کوشش کردند تا توانستند دوباره یوتیوب را فیلتر کنند و نفس راحتی بکشند. حاج آقا آقامیری در مورد این ساعات نگران کننده اظهار داشت: “مشکل مهمی نبود و فقط تعداد معدودی از کاربران در این مدت به یوتیوب دسترسی داشتند.” و ما بعد از چند ساعت دوباره آن را فیلتر کردیم. واقعا ما آدمهای کم عقل کجائیم و این آقامیری کجاست؟ در همین پنج شش ساعت یا کمتر و بیشتر حال که آقای آقامیری در حال تلاش برای ادامه فیلترینگ یوتیوب بود، نه البته در پنج شش ساعت، در همان یک ساعت هم نه، در نیم ساعت هم نه، فقط در یک دقیقه، یعنی در طول ۶۰ ثانیه بنا به یک گزارش در فیس بوک در هر شصت ثانیه هزار مطلب جدید و ۱۳۵هزار تصویر اعم از عکس و فیلم آپلود می شود و در همان یک دقیقه ۵۱۰ هزار اظهار نظر یا کامنت و ۲۳۱ هزار پیام منتشر می شود. البته این آمار مربوط به دو سال قبل است که به تازگی منتشر شده. در حال حاضر تعداد کاربران فیس بوک یک میلیارد و ۳۰۰ هزار نفر است که کمی از جمعیت چین بیشتر است. نکته قابل توجه در این ارقام این است که تعداد عکس ها ۱۳۵ برابر و تعداد کامنت ها ۵۱۰ برابر تعداد مقالاتی است که منتشر می شود. نتیجه دیگر اینکه حکومت ایران در طول بیست سال با صرف میلیاردها دلار پول نتوانسته جلوی استفاده ماهواره ها را بگیرد، اما در ۹ سال از همین ۲۰ سال آقای زاکربرگ و دوستانش با دست خالی امپراطوری فیس بوک را ایجاد کردند که بیست برابر جمعیت ایران عضو دارد. همه اینها درست، اما حرف مهم همان جمله کی سینجر است که “در جامعه مجازی مقدار زیادی اطلاعات پردازش نشده منتشر می شود.” این از خوبی اش، آن هم از بدی اش.

 

کشتار لحظه به لحظه در غزه

دیروز که می خواستم مطلبی درباره غزه بنویسم تعداد کشتگان غزه ۷۵۰ نفر بود، دیشب که دست نویس های این مطلب را مرتب کردم تعداد کشته ها به ۸۵۰ نفر رسیده بود و امروز تعداد کشته ها ۹۳۵ نفر و تعداد زخمی ها به ۵۸۰۰ نفر رسیده. همین یک دقیقه قبل قبل از ارسال مطلب خبرها را نگاه کردم، منابع گوناگون و معتبر اعلام کردند تعداد کشته های غزه از ۱۰۰۰ نفر گذشته است. علیرغم همه اعتراضات جهانی اسرائیل همچنان و بطور منظم به کشتار مردم غزه ادامه می دهد و حملات به کرانه باختری کشانده شده است. مسئله اسفبار و تاثربرانگیز این است که وقتی آقای جان کری به افغانستان در حال انفجار سفر می کند فقط ۲۴ ساعت سفر و گفتگو باعث می شود کل درگیری ها بین دو نامزد انتخاباتی متوقف شود و راه حلی برای انتخابات توافق شود و اجرا شود. به همین راحتی، ولی وقتی همین آقای جان کری به قاهره سفر می کند تا براساس دستور اوباما حملات اسرائیل به غزه متوقف شود، در تمام مدت حضور جان کری همچنان کشتار ادامه دارد و وقتی هم که آتش بس ۱۲ ساعته اعلام شد، دو ساعت بعد اسرائیل با شلیک تانک توافق را نقض کرد. مسئله غزه حالا دیگر از یک جنگ گذشته و به یک فاجعه بشری رسیده. مردم غزه حتی برای فرار کردن هم راهی ندارند. از یک سو راه را مصری ها بسته اند و از سوی دیگر اسرائیل غزه را محاصره کرده. یکی از فلسطینی های ساکن غزه به یک خبرنگار اروپایی گفت: “شما می توانید به چشم خود ببینید. اوضاع از این بدتر نمی شود. هیچ دوش آبی نداریم. دستشویی نداریم. حتی مایحتاج ضروری برای زندگی نداریم. آب اینجا به قدری شور است که فقط حیوانات می توانند آن را بنوشند.” دو روز قبل اسرائیل یک مدرسه وابسته به سازمان ملل متحد را هدف قرار داد و ۱۵ نفر در آن مدرسه کشته و ۲۰۰ نفر زخمی شدند. سازمان ملل در این مورد به شدت اعتراض کرد. اما شدت اعتراض کشته شدن ۹۳۵ فلسطینی در غزه و کشتار در مدرسه سازمان ملل تقریبا به همان شدتی بود که دستگیری سه خبرنگار واشنگتن پست توسط ایران محکوم شد. از طرف دیگر والری گوربا خبرنگار نیز به یورونیوز گفته که: “بسیاری از مردم غزه کمکهای حقوق بشری به دست شان نمی رسد. کانال آب آشامیدنی مردم غزه هم توسط اسرائیل با بمباران از میان رفته و آب آشامیدنی با خاک و گل آلوده شده. مردم غزه حتی اگر بخواهند فرار هم کنند، راهی به بیرون ندارند. آنها نمی دانند دست به دامن کدام آئین مقدسی بشوند. همه آنها چشم انتظار کمک های جهانی برای توقف حمله اسرائیل اند.” کمک های جهانی برای توقف حمله اسرائیل هم در بسیاری کشورها با فشار آن کشورها ممکن نیست. دولت فرانسه مردم پاریس را تهدید کرد که در صورت برگزاری تظاهرات به نفع مردم غزه عواقب سختی در انتظار تظاهرات کنندگان خواهد بود. در اتریش در جریان مسابقه تیم های لیل فرانسه و مکابی اسرائیل تماشاگران حاضر در استادیوم علیه اسرائیل شعار دادند و به وسط استادیوم آمدند و تیم مکابی اسرائیل مجبور شد که زمین را ترک کند.

 

حداد عادل و مذاکرات

برادر من! آقای سابقا محترم! استاد! آدم که نمی شود از یک طرف بنشیند در اجلاس خط قرمز و دلواپس شود و دلواپس دلاور شود و سخنرانی کند که مذاکرات هسته ای از بیخ به زیان منافع ملت است و بعد اظهار نظر پرتاب کند که “در مذاکرات از حق مان کوتاه نمی آییم.” اصلا شما چکاره حسنی؟ اصلا مذاکرات هسته ای به شما سننه؟ اصلا مگر شما مذاکرات را قبول داری که بگوئی در آن کوتاه می آئیم یا دراز می آئیم؟ جبهه پایداری یا “انجمن بدهکاران بانکی و بورسیه ها بگیر و دررو” نیز طی برخورد شدید اللحنی به ولایتی بخاطر حمایتش از مذاکرات هسته ای حمله کرد. احتمالا نفر بعدی که مورد حمله قرار خواهد گرفت احمد خاتمی است که متهم خواهد شد که در هنگام سخنرانی علیه مذاکرات هسته ای بلند نعره نکشیده است.

 

مبارزه بی امان ادامه دارد

برادران مسئول محترم قوه قضائیه برای کمک به مردم غزه ۲۴ ساعته در تلاش هستند. سه روز قبل خبرنگار واشنگتن پست و همسرش و دو خبرنگار دیگر به اتهام همکاری با بیگانگان، که طبعا منظور کار خبرنگاری است، دستگیر و بازداشت شدند. در یک اقدام دیگر برای کمک به مردم غزه نیروهای امنیتی به مراسم سالمرگ احمد شاملو حمله کردند و مراسم نیمه کاره تعطیل شد. اما اقدام مهم تر قوه قضائیه برای مقابله با حملات اسرائیل حمله نیروهای امنیتی به تعدادی از نوکیشان مسیحی بود که آنها را دستگیر و زندانی کردند. همچنین در یک اقدام تلافی جویانه علیه اسرائیل، دادگاه روئین عطوفت از فعالان ملی مذهبی را به یازده سال زندان محکوم کرد. دقت کنید، یازززززده سال. شهرداری هم با توجه به تخریب وسیع غزه تلاش های خود را ادامه داد و اعلام کرد استفاده از منشی های مرد برای مدیران زن از این پس ممنوع است. شود همجنس با همجنس همکار.

 

مایکل مور، ۹۹ درصدی ها و یک درصدی

مایکل مور فیلمساز و مستندساز چپ سازماندهنده جنبش ۹۹ درصدی ها که علیه آن یک درصد میلیونر امریکایی به تلاش مشغول است، یکی از همان میلیونر ها از آب درآمد. وی که در حال جداشدن از همسرش است، مجبور شد ثروتش را اعلام کند. فعلا و فقط اموالی که مایکل مور در مالکیت دارد، نه ملک بزرگ است که ارزش هر کدام بیش از دو میلیون دلار است. البته که داشتن ملک و پول و ثروت خیلی هم خوب است و البته تر که ما دوست داریم همه آدم های هنرمند و خلاق مثل آقای بیل گیتس میلیاردر باشند و بعید می دانم که کسی در جهان با میلیارد بودن بیل گیتس ناراحت شود، ولی میلیاردر بودن مایکل مور خیلی با جنبش پابرهنگان سازگار نیست. چیزی است شبیه همان دزدی های احمدی نژاد پابرهنه دزدگیر ۸۸، بیخود نبود که این دو تا این همه از هم خوششان می آمد و برای هم حال پخش می کردند.

 

گلواژه های پنجم مرداد ۱۳۹۳

حمیدرضا ترقی: “مسئولان دچار بی رگی و بی غیرتی فرهنگی شده اند.”

علی لاریجانی: “دفاع از انقلاب نباید دولتی باشد.”

حسین سلامی فرمانده سپاه: “مقامات اسرائیل را برای انتقام خانه به خانه تعقیب خواهیم کرد.”

کاظم صدیقی: “اگر حکومت اندکی سستی کند بر جوان‌ها سخت نگیرد و آنها آزاد باشند، جوان سقوط خواهد کرد.”

دکتر امیرمهرداد خسروی در برنامه تلویزیونی: “طرف می گوید حجاب ندارم چون دلم پاک است! مگر میوه بدون پوست سالم می ماند؟ “

شعر علیرضا قزوه شاعر دلواپس: “کجایی آقا سید موسی؟/ کجایی که غزه را دارند سر می‌برند/ در طشت سازمان ملل/ و پنج بعلاوه یک همین‌طور بی خیال/ دو هفته است که می خواهد/ چند دلار را آزاد کند/ به ابوموسی اشعری بگو برگردد عقب/ پول دولت را خودمان می‌دهیم/ بگو که اینقدر دست ندهد به جان کری/ که دستش خورده به دست اوباما”