ایران در مسیر فساد

نویسنده

» نگاه لیبراسیون به فیلم "بسیجی"

ژان پیر پرن

 

اولین تصاویر ما را به مکان هایی می برد که فاجعه در آنها روی داده؛ یک تپه طولانی و حزن انگیز در کنار مرز عراق در جنوب غربی ایران. بچه های مدرسه به این مکان می آیند تا نسبت به ده ها هزار بسیجی که در اوایل سال های ۸۰ خود را برای حفظ جمهوری اسلامی نوپا قربانی کردند، ادای احترام کنند. درست به مانند جنگ وردن [منطقه ای در شمال فرانسه]، هر وجب از خاک با پوست و استخوان حفظ شده، گاهی دشمن آن را تصرف کرده و دوباره از چنگ دشمن درآمده. 

شهادت از نظر آنها یعنی به مشعل اسلام تبدیل شدن و خود را در برابر قدرت تابان قربانی کردن. زنان سیاه پوش زاری می کنند. در چنین فضایی، مهران تمدن تصمیم گرفته با بسیجیان دیدار کند تا بلکه باب گفتگویی باز شود. آنها از هر نظر با هم متفاوت اند: او اعتقادی به خدا ندارد و فرزند یک کمونیست است، با دوست دخترش در غرب زندگی می کند و الکل می نوشد. ولی آنها تلاش می کنند قلب ها و ذهن ها را در کنترل خود بگیرند و نگذارند مردم از خط اسلام دور شوند. موضوع فیلم این است: آیا آنها می توانند یکدیگر را درک کنند؟ و در نهایت مواضع یکدیگر را قبول کنند؟ این مسأله همچنین موضوع زندگی امروز مردم را در ایران تشکیل می دهد.

“بسیجیان” در بطن حکومت هستند و درواقع پیاده نظامش محسوب می شوند. وظیفه آنها کنترل کشور است: طرد کردن آنچه آنها فساد و تهاجم غرب می دانند و سرکوب کردن هرگونه اعتصاب و تجمع. پس از انتخابات متقلبانه احمدی نژاد، آنها را دیدیم که به سوی مردم شلیک می کردند یا دانشجویان را روی زمین می کشیدند. ولی حرف تمدن این نیست که آنها را در حین عمل به ما نشان دهد. او می خواهد چشم در چشم آنان نگاه کند و ببیند آیا امکان این وجود دارد که پلی بین دو ایران کشیده شود: ایرانی که می خواهد با جهان و جهانیان مراودت داشته باشد و ایرانی که می خواهد خود را در انزوا نگاه دارد و ملت خود را در یک ایدئولوژی قهقرایی محبوس کند. از میان گفتگوها، سخنانی توسط یکی از آنها که آخوند است بیان شد که برای شنیدن جالب است: “زنان و دختران جوان فقط با یک حرکت چشم می توانند مذهبی ترین مردان را از راه به در کنند. و این خطرناک است.” اکنون در میان افراط گرایان می بینیم که مسأله جنسیت به یک مشغله ذهنی جدی تبدیل شده است.

تلاش تمدن بی سابقه و تحسین برانگیز است. او حتی آنقدر شجاعت داشته که به شبه نظامیان بسیجی بگوید به خدا اعتقاد ندارد.

به واقع بسیجیان از کجا آمده اند؟ به نظر می رسد که آنها برخاسته از اقشار مردمی باشند. اصول خود را از چه ایدئولوژی ای گرفته اند؟ این فیلم ایران سرخ و سیاه را به ما نشان می دهد و برای کسانی که علاقه مند به این کشور هستند، به واقع جالب است. ولی برای دیگران شاید کمی غیرقابل هضم بنماید.

 

منبع: لیبراسیون، ۲۰ اکتبر