یکم: روز چهارشنبه گذشته در حالیکه برای چهارمین سال تحصیل عازم بیروت بودم پس از درج مهر خروج بر گذرنامه ام و در آستانه سوار شدن بر هواپیما توسط افرادی با کارت شناسایی نهاد ریاست جمهوری بازداشت شدم و ضمن ضبط گذرنامه، مراتب ممنوع الخروج بودنم به انضمام برگه ی احضاریه به دادگاه ویژه ی روحانیت قم را دریافت کردم و شامگاه همان روز آزاد شدم.
پس از محاکمه و محکومیت یکساله ام در سال 1379 به استناد برخی از مقالات منتشر شده در روزنامه های دوران اصلاحات و آزادی از زندان قم در آذر ماه سال 80، این دومین باری است که به این دادگاه احضار شده ام. پرونده ی گشوده ای هم در باب مقاله ی “سنت تبعیض علیه زنان” (چاپ شده در روزآنلاین، اسفند 86) دارم که پشتیبانی نظری از کمپین یک میلیون امضا تلقی شد.
دوم: صبح دوشنبه سی ام مهر ماه با مراجعه به دادستانی ویژه ی روحانیت قم پس از نشست پر تنش با دادستان ویژه و نیز دادیار شعبه یکم موارد زیر به من تفهیم شد:
الف) مدعی العموم دستور ضبط گذرنامه ی شما را صادر کرده و تا زمان صلاح دید وی شما حق خروج از مرزهای قانونی کشور را ندارید!
ب) دادگاه ویژه ی روحانیت به چیزی بنام جرم یا اتهام سیاسی در نظام جمهوری اسلامی اعتقادی ندارد و پرونده ی مقالات امثال شما مشمول عنوان اتهام سیاسی نمی شود.
ج) ما موظف به اعلام دقیق اتهام دقیق شما نیستیم و هرگاه صلاح دانستیم اتهامتان را ابلاغ میکنیم.
سوم: این روند بی سابقه نیست؛ در میان دوستان من آقایان احمد قابل، عماد باقی و سعید منتظری (فرزند آیت الله منتظری) به ترتیب دو، سه و شش سال است که از داشتن گذرنامه محرومند و امکان خروج از کشور را حتی برای حج واجب یا شرکت چند روزه در همایش های علمی نیز ندارند و هیچ مرجعی هم خود را موظف به پاسخگویی در این باره نمیداند. اگرچه به نظر میرسد من نیز به این کاروان ملحق شده ام اما فهم چرایی این رفتار برایم کمی دشوار است و آینده ی نامعلومی را به انتظار نشسته ام.
از روزآنلاین و یکایک دوستان روزنامه نگارم به خاطر اطلاع رسانی در این روزها و محبت و لطفشان صمیمانه سپاسگزارم.
در آرزوی روزگاری که در آن جان و آبرو ارزان نباشد.