نتیجه انتخابات ترکیه هم نوش و نیش و هم دارای منطقه خاکستری بود. اما نوش چرا بود؟ چون روند خطرناک نظامی گیری ترکیه را تهدید می کرد و بی ثباتی را که می توانست ترکیه را در بر بگیرد خنثی کرد.
نکته مهم دیگر این بود که کرد ها به حزب اردوغان رای دادند تا ثبات در کشور حاکم شود؛رفتاری که هم قابل تامل است و هم قابل نقد و قابل بررسی.چرا چنین کردند؟ آیا این رفتار را به دلیل پختگی سیاسی انجام دادند تا جلو هرج و مرج را بگیرند یا به دلیل نیاز اقتصادی به سیاست های حزب حاکم چنین کردند؟ چون این دو علت با هم متفاوت است.
نتیجه این اتخابات نیش هم بود، چرا که نشان داد هنوز دولت ـ-ملت در ترکیه قوام مناسب نگرفته است. ترک ها با احساس خطر نسبت به کرد ها به سوی جریان راست تمایل پیدا کردند؛ جریان راست قومی در ترکیه تقویت شد؛ و از طرفی گرایش راست در حزب حاکم هم تقویت گردید چرا که اردوغان با مانور روی مسئله امنیت و روی اعتبار ترکی و در گیری با احزاب کردی که در این در گیری هم این احزاب بی تقصیر نبودند، تلاش کرد بر آرای خود بیفزاید و در عمل هم چنین شد.
این قاعده تکراری در جوامع خاور میانه است که در تک و تب دموکراسی خواهی هرج و مرج مردم را می ترساند؛ در نتیجه حاکمانی که احساس خطر می کنند با قطبی کردن فضا به سوی کنترل و سرکوب می روند و در نتیجه فضا بسته می شود. میان مردم و نخبگان آزادی خواه فاصله می افتد، سرکوب مبارزان، در میان مردم یا به سکوت یا به رضایت انجام می گیرد و… این قاعده بار ها تکرار شده است مانند وقایع دهه ۶۰ در ایران که با قطبی شدن اوضاع و اعلام بن بست، فضا برای سرکوب آماده شد.
حزب حاکم ترکیه و جریان کردی افراطی به سمت در گیری رفتند؛ اگر چه برنده این رفتار حزب حاکم بود اما مهم ایناست که جامعه ترکیه در مجموع با رفتارش توانست جلو فاجعه را بگیرد. رفتار حزب کردی پ.ک.ک در مورد نقشی که در ناامنی داشت به خوبی شکافته نشده است.
اما حس نوش ساختاری هم در این انتخابات قابل توجه است که در ترکیه سرمایه داری در حال رشد است؛جریانی که جنگ و تنش به نفع آن نیست. حزب آک پارتی نماینده این جریان هم هست در نتیجه این سرمایه داری می تواند با مانور و اعلام مواضع خود، به ترک ها نشان دهد که باید راه مسالمت با کرد ها را برای حفظ نظم پیدا کنند. اما این خواسته سرمایه داری می تواند دچار قبض و بسط مذهبی یا قومی و تبدیل به عکس آن هم بشود. یعنی با تحریک احساسات، این توان سرمایه به جنگ کردها برود چرا که کرد ها در ثروت و سرمایه در ترکیه بسیار عقب تر و ضیعف تراز ترک ها هستند.البته هنوز سرمایه داری ترک ترکیه به سود و نظم و امنیت بیشتر توجه دارد.
اما چرا نیش بود؟ چون که باز کردها نتوانستند بعد از نتیجه دور اول با دولت به تعامل برسند. چرا چنین ائتلافی نمی شود؟ ترس حزب حاکم یعنی اک پارتی از چه بود؟ این حزب نقش و جای کرد ها را در جامعه و مناسبات قدرت چگونه می بیند؟ شهروندانی درجه دوم که باید حمایت شوند اما در عین حال توان آنان هم نباید زیاد شود تا به رقیب قوی تبدیل گردند. به عبارتی کرد ها برای حزب اردوغان وسیله مانور هستند تا بتواند در برابر ترک های قومی مانور دهد و رای آنان را جلب کند.
یا اینکه شرایط ترکیه به دلیل تعصب ترک ها ایجاب می کند تا در حکومت اتئلافی با کردها همراه نشوند؛مگر آنکه به دادن امتیازات حداقلی و اختیارات محدود به احزاب کردی محدود شود.در حالیکه ائتلاف چنین سهم اندک از قدرت مورد نظر حزب کردی نبود و رضایت این حزب را جلب نمی کرد. همه این عوامل در واقع از عدم شکل گیری مفهوم ملت در ترکیه خبر می دهد.
از طرفی محاسبه توان حزبی کردی در ترکیه از نیروی خود، این توهم را به وجود آورد که در ائتلاف، خواهان شرایط زیادی شود؛همان که حزب آ ک پارتی را از ائتلاف منصرف کرد. اما عدم ائتلاف آ ک پارتی با حزب قومی ترکی هم نکته مهمی است که باید به آن توجه کرد.
اما باز نیش بود چون امکان دارد که حزب حاکم با این پیروزی در مناسبات درونی گرایش دموکرات خود را ضیعف تر کند، چرا که از عبدالله گل خبری نیست و از طرف دیگر جریان مدنی فتح اله گولن هم در ترکیه کنترل امنیتی می شود. این رفتار ها از سوی اردوغان قابل انتقاد است و زمینه شکل گیری اتاترکیسم مسلمان را در ترکیه به یاد می آورد.
در مناسبات بیرونی حزب برنده انتخابات، به نظر می رسد به دلیل پیروزی به رفتار انحصاری تمایل پیدا کند که خطرناک است. چرا که این حزب با یک مانور مهم در ظرف چند ماه توانست کرسی های بیشتری در مجلس به دست آورد. پس با اعتماد به نفس کافی می تواند به سیاست های انحصاری خود ادامه دهد و این سیاست در حزب تقویت شود.
تجربه منطقه خاکستری انتخابات ترکیه چیست ؟
اما منطقه خاکستری در انتخابات ترکیه این است که انتخابات آزادتری نسبت به کشور های منطقه دارد که این نعمت کمی نیست. کاش حزب برنده که در ایجاد این فضای آزاد نقش مهمی داشته است به روال منطقی دموکراسی وفادار بماند، چرا که حزب آک پارتی هنوز می تواند برای دیگر کشور ها الگو شود. البته اگر بتواند به دموکراسی حزبی نائل آید و سنت جدید در حال شکل گیری اتاتورک مسلمان را کنار بگذارد.
با این وصف ترکیه امروز و رفتار حزب حاکم و همچنین حزب کردی در توان هم گرایی ملی می تواند برای منطقه ما به عنوان تجربه قابل بررسی باشد.
شرایط خاکستری برای دموکراسی در کشوری واقعی تر است که نشان از جاه طلبی ها و انحصار طلبی، در عین دموکراسی خواهی بر اساس منافع افراد و جریانات هم سرمایه نداشته باشد. اما نکته مهم این است که راه تحقق دموکراسی در هر کشور به عوامل گوناگونی نیاز دارد اما به نیرو هایی هم نیاز دارد که توان داشته باشند در مواقع سخت به خاطر دموکراسی دست به ایثار بزنند. دموکراسی خواهی به عشق و ایثار گری برای تحقق در کنارعوامل عینی نیاز دارد. این تلاش را باید از سوی ترک ها و هم همراهی کردها شاهد باشیم.