ناظم متجاوز یک دبستان واقع در غرب تهران که متهم به آزار جنسی چند کودک ۸ تا ۱۱ ساله در اردیبهشت ماه سال ۹۳ بود، نهایتا به دو سال تبعید، دو سال محرومیت از فعالیت فرهنگی، آموزشی و ورزشی و ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شد. حکم در دیوانعالی کشور تایید و به دایره اجرای احکام فرستاده شد. محکوم، ۳۵ ساله و دارای همسر و فرزند است و محل تبعید او اعلام نشده است.
بسیاری از خانواده ها مجازات این فرد را سبک می دانند. اما دست قاضی برای صدور حکم سنگین بسته بوده. درصورت اثبات لواط متهم با با توجه متاهل بودن اعدام می شد. اما با توجه به انکار متهم و از بین رفتن آثار جرم در طول زمان، احتمالا اتهام ناظم تحت عناوینی مانند تفخیذ و تقبیل و ملامسه مورد رسیدگی قرار گرفته. در واقع قاضی مجازاتی شدید تر از آنچه در قانون مجازات اسلامی پیش بینی شده بر متهم اعمال کرده است.در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، جرایم جنسی علیه کودکان از بزرگسالان کاملا تفکیک نشده است.
در قانون مجازات اسلامی اگر لواط به مفهوم دقیق وفنی آن احراز نشود متهم صرفا به تحمل ضربات شلاق محکوم می شود. واضح است که کودک ۸ ساله در شرایط برابر با یک فرد ۳۵ ساله قرار ندارد و قانونگذار باید حمایت نیشتری از کودکان به عمل آورد. بحث کودک آزاری و بخصوص کودک آزاری جنسی نیازمند تدوین قانون خاص و پیش بینی مجازاتهای شدید برای مجرمان است. در کشورهای توسعه یافته هر گونه رابطه جنسی افراد بالای ۱۸ سال با افراد زیر ۱۸ سال، از لواط تا ملامسه و ملاعبه و تفخیذ و… تجاوز به کودک محسوب می شود و مجازاتهای سنگینی برای فرد بزرگسال در بر دارد. اطلاعات شغلی و محل زندگی پدوفایلها را بعد از پایان محکومیت در اختیار جامعه قرار می دهند. گاهی بعد از پایان محکومیت، از طریق تزریق دارو میزان تستسترون بدن آنها را پایین نگه می دارند.
پدوفیلیا (pedophilia) یا بچه بازی،نوعی بیماری یا عادت جنسی است که علامت آشکار آن ابراز علاقه شدید به کودکان است. این ناهنجاری در همه جوامع وجود دارد. شخص پدوفایل ممکن است از هر قشری و هر سنی باشد، اکثر پدوفیل ها مرد هستند زیرا پدوفیلیا با نوعی قدرت نمایی همراه است. اکثر قربانیان لمسی پدوفایل ها (۶۰ درصد) پسر هستند. برخی پدوفایلها با کودک رابطه جنسی برقرار می کنند، اما عده ای دیگر از طریق ملاعبه و ملامسه و حتی شوخی های کلامی ارضا می شوند. محیط های خانوادگی و شبانه روزی های کودکان مناسب ترین مکان برای افراد پدوفایل است.
سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران گفت: “در پرونده گزینش و استخدام ناظم خاطی نکته مبهم و سوء سابقه ای وجود نداشت” البته شناخت افراد پدوفایل کار آسانی نیست. اما تمرکز گزینش روی مسایل اعتقادی و سیاسی امکان عبور افراد منحرف از فیلتر گزینش را با ظاهرسازی فراهم کرده است. خوشبختانه ناظم متجاوز به حکم هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری از آموزش و پرورش اخراج شده و دیگر به مدرسه بر نمی گردد. نکته تاسف بار این است که مدیران آموزش و پرورش هنوز عمق مساله را نفهمیده اند و به این حادثه به عنوان یک اتفاق منفرد نگاه می کند و روی” مکان وقوع حادثه و سایر مقاطع محدوده وقوع حادثه” متمرکز شده اند.
سخنگوی آموزش و پرورش در ادامه می گوید: “از طریق پرسش نامه سنجش هایی برای شناسایی دانش آموزان در معرض آسیب انجام شد.” به نظر می رسد مدیران آموزش و پرورش در این قضیه قربانیان را هم که کودکان ۸ تا ۱۱ ساله بوده اند، تا حدی مقصر می دانند. این ادامه اظهارات جنجالی مظفر الوندی مشاور وزیر دادگستری است که معتقد بود “گرایش ها دو طرفه بوده و باید زمینه این این گرایشها را از بین برد.” این نگاه ظالمانه است زیرا یک طرف ماجرا یک ناظم 35 ساله و دارای قدرت (اتوریته ) بوده و سمت دیگر تعدادی کودک نابالغ که علاوه بر ترس به ناظم اعتماد داشته اند و چه بسا مفهوم عمل او را درک نمی کرده اند.
وجود یک پدوفایل در یک مدرسه یا خوابگاه کودکان و حتی داخل یک فامیل تمام کودکان زیر ۱۳ سال را در معرض آسیب قرار می دهد.
شیرین ترین بخش اظهارات سخنگوی آموزش و پرورش تهران تخریب “مکان وقوع حادثه” و تبدیل آن به سالن اجتماعات بود. وی در مورد کاربری قبلی مکان وقوع حادثه توضیح نداد. مکان های مدرسه شامل کلاس های درس، دفتر مدیر، دفتر معلمان، دفتر معاون، نمازخانه، آزمایشگاه، کارگاه است. جرم در یکی از مکان های معمولی مدرسه اتفاق افتاده. مدرسه دخمه و تاریکخانه ندارد که تخریب شود. اگر هم واقعا در مدارس چنین مکانهایی وجود دارد وزیر آموزش و پرورش باید به اداره نوسازی مدارس دستور دهد که در همه مدارس این مکانها تخریب شوند.
آموزش و پرورش باید پروتکلی برای رفتار معلمان و ناظم و مدیر و مربی پرورشی در مدرسه تدوین و بر اجرای آن نظارت کند. این پروتکل باید حداقل شامل موارد زیر باشد: ممنوعیت خلوت کردن معلم /مدیر /ناظم / سرایدار /مربی با یک دانش آموز در یک مکان دربسته. ممنوعیت بوسیدن، بغل کردن، نشستن در نیمکت دانش آموز. ممنوعیت دست کشیدن به سر و صورت و گردن دانش آموزان، ممنوعیت گفتن جوک و متلک جنسی در کلاس، کنترل شدید مربیان شبانه روزی های روستایی و نصب دوربین و بازدیدهای سرزده و مصاحبه با دانش آموزان این مراکز و موظف کردن عوامل اجرایی و معلمان به گزارش رفتارهای مشکوک همکاران.
ابراز محبت به کودکان و نوازش دانش آموزان ابتدایی و راهنمایی و شوخی با آنها حتما نشانه پدوفایل بودن معلم یا مربی و… نیست. بسیارند معلمانی که دانش آموزان را مانند فرزندان خود دوست می دارند و به آنها صادقانه محبت می کنند. اما عادی شدن چنین رفتارهایی، فرصتی طلایی در اختیار فرد پدوفایل قرار می دهد. او با استفاده از این مقدمات به ظاهر عادی هدف شوم خود را دنبال می کند. ممنوعیت این گونه تماسها و رفتارها فرصت را از افراد پدوفایل که در هر قشر و گروه اجتماعی به صورت بالقوه وجود دارند می گیرد و زمینه را برای رفتارهای هدفمند آنها از بین می برد.
آموزش به کودکان بر خلاف تصور بسیار ساده است. به کودک یاد بدهیم که هیچ کس حق ندارد نواحی حساس بدن او را لمس کند و کودک در چنین شرایطی باید فریاد بزند. محاکمه و اخراج پدوفایل ها از مشاغل آموزشی و زندان های طویل المدت برای آنها، در برخی کشورها امری عادی است و اخبار این جنایتها در اختیار رسانه ها قرار می گیرد.
معلمان و مدیران و ناظم های شرافتمند باید در مدرسه رفتارهای مشکوک را گزارش کنند و در مقابل آزار جنسی یا تنبیه بدنی دانش آموزان به بهانه هایی مانند همبستگی صنفی و یا حمیت قسمتی سکوت نکنند. انجمن های صنفی و سیاسی و فرهنگی وابسته به معلمان و انجمن های حنایت از حقوق کودک با صدور بیانیه و برگزاری کنفرانس و نوشتن مقاله آگاهی خانواده ها و معلمان را بالا ببرند و به پدوفایل ها بفهمانند که هیچکس از عمل آنها حمایت نمی کند.