رابرت پیترسون
تهران- محمد خاتمی، رییس جمهور سابق ایران، و شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، جزو افراد کلیدی در ایران هستند که می گویند تنها گفتگوهای مستقیم و بدون پیش شرط با ایالات متحده می تواند تنش های موجود را بهبود بخشد.
آقای خاتمی به عنوان یک روحانی اصلاح طلب، دو پیروزی چشمگیر در انتخابات ریاست جمهوری را تجربه کرده است و خانم عبادی به عنوان یک وکیل مدافع حقوق بشر، به تازگی یک شورای ملی صلح را به راه انداخته است. این دو معتقدند تندروهای ایران و ایالات متحده نباید بیش از این تفرقه و جدایی را دیکته کنند. یک تحلیلگر ایرانی می گوید: الان وقتش است که بلوف زن های دو طرف را از میدان خارج و با هم گفتگو کنیم.
خاتمی در گفتگو با کریستین ساینس مانیتور گفت: “راه حل برای هر دوطرف بازگشت به منطق، خودداری از گفتمان تحریک کننده و تاکید ورزیدن بر مذاکرات است.“
خاتمی گفت: “ هیچ چاره ای جز زدودن سوء تفاهماتی که عمدتاً از دخالت های ایالات متحده (در خاور میانه) و سیاست های غلط آنها در قبال ایران نشات می گیرد، نداریم. ما می توانیم در منطقه و دنیا، منافع مشترکی پیدا کنیم. ما ضمناً می توانیم از هر اقدامی که برای هر دو طرف زیانبار است خودداری کنیم.”
خاتمی هشدار داد: “ناتوانی در انجام این کار به معنی بدتر شدن اوضاع و به وجود آمدن یک بحران بزرگ خواهد بود. دراین صورت این فقط ایران نیست که صدمه می بیند. منطقه بحران زده ما هم آسیب زیادی خواهد دید، حتی این متوجه خود آمریکا هم خواهد شد.“
خاتمی و عبادی بازگو کننده حرف دل بسیاری از ایرانیان هستند، و از جمله بعضی از محافظه کاران در دولت که گفتگو را برای کنار آمدن با ایالات متحده ترجیح می دهند. هر چند گروه های تندرو گاهی این راه حل را دست کم می گیرند.
محمود احمدی نژاد، رییس جمهور ایران، بارها اعلام کرده ایران آماده گفتگو در همه زمینه ها با ایالات متحده مبتنی بر احترام متقابل و صرفنظر از هرگونه پیش شرطی است. او ماه سپتامبر گفت آمریکا می توانست “دوست خوبی” برای ایران باشد.
کاندولیزا رایس، وزیر امورخارجه آمریکا، هم می گوید آماده گفتگو “در هر زمان و هر مکان” است اما تنها شرط آن توقف غنی سازی اورانیوم است. این چیزی است که تهران می گوید هرگز انجام نخواهد داد. آنها غنی سازی را در فاصله سال 2003 تا 2004 متوقف کردند اما فواید ناچیزی گیرشان آمد.
چاک هگل، سناتور جمهوری خواه از نبراسکا، اوایل ماه گذشته گفته بود ایالات متحده “باید قویاً به دنبال پیشنهاد گفتگوهای مستقیم، فراگیر و بدون پیش شرط با ایران باشد.” او گفت خطر وقوع جنگ با ملتی که آمریکا چه به آنها حمله کند و چه نکند، یک قدرت منطقه ای در قرن 21 خواهد بود، خیلی زیاد است.
یک اندیشمند سیاسی در ایران که نخواست نامش فاش شود گفت “ما در وضعیتی هستیم که هر چه آمریکایی ها انجام دهند، خشن یا مسالمت آمیز، باعث قدرتمند تر شدن افراد تندرو در اینجا می شود.” به این صورت که اگر آنها کوتاه بیایند، تندروها می گویند سرپیچی ما جواب داده است. حال اگر آنها کار سفت و سخت تری مثل تحریم های بیشتر را اعمال بکنند، “قدرت احمدی نژاد و سایر تندروها در اینجا یکپارچه تر می شود.“
او گفت: “اگر من آمریکا بودم، جلوی گزافه گویی های احمدی نژاد را می گرفتم و با قبول دعوت او، وارد گفتگوهای همه جانبه می شدم.” او بعید می داند چنین اقدامی از سوی بوش یا معاونش، دیک چنی، صورت بگیرد. چنی می گوید گسترش برنامه سلاح هسته ای برای ایران “غیر قابل پذیرش” است.
خاتمی می گوید “بهانه جویی” آمریکایی ها به عنوان ترس از برنامه هسته ای ایران، می تواند با انجام بازرسی و پذیرش حق ایران در “دستیابی به تکنولوژی هسته ای” حل وفصل شود. او می گوید: “ایران بمب ندارد و بمب نمی خواهد.“
تحلیلگر ایرانی می گوید: “ایالات متحده در نوعی سرگشتگی به سر می برد که ما هم اسیر آن هستیم. آنها می خواهند گفتگو کنند و در عین حال به رژیم مشروعیت ندهند. ایران هم مایل به گفتگو است اما نمی خواهد آنرا مذاکره بخواند و منافع ایالات متحده را به رسمیت بشناسد.“
تحلیلگران می گویند سیستم اسلامی ایران در حالیکه محبوبیت جهانی ندارد، اما به نظر نمی رسد واژگون شود. در همین حال، شیرین عبادی، فعال ضد جنگ و برنده جایزه صلح نوبل، هفته گذشته برای شورای ملی فراگیر صلح فراخوان عمومی داد.
عبادی در گفتگو با ساینس مانیتور گفت: “جنگ هیچ مشکلی را حل نمی کند. گفتگوهای صلح باید آغاز شود. ایران باید به قطعنامه های سازمان ملل، از جمله درخواست توقف غنی سازی اورانیوم،احترام بگذارد. اگر آمریکا پیشنهاد مذاکره بدهد، ایران باید قبول کند.“
عبادی می گوید: “حمله به عراق برخلاف قوانین بین المللی بود و ایالات متحده نباید در مورد ایران اشتباه قبلی را تکرار کند. هر دو دولت باید نحوه گفتمان خود را تغییر بدهند، اظهارات خصمانه را کنار بگذارند و تنش ها را کم کنند.“
اما هر دو طرف دیگری را تحریک می کند. محمد ابطحی، مشاور سابق رییس جمهور ایران، معتقد است: ”یک جریان جدی در ایران حضور دارد که فکر می کند نباید هیچ رابطه ای بین ایران و ایالات متحده وجود داشته باشد. آنها فکر می کنند ایران به یک دشمن احتیاج دارد و بهتر است آن دشمن، آمریکا باشد.“
چهارچوب “گفتگوهای همه جانبه” که دربرگیرنده همه مسایل فیمابین می شود در قالب یک فکس دو صفحه ای در بهار 2003 از تهران به واشنگتن ارسال شد. این پیشنهاد از طرف دستگاه دیپلماسی ایالات متحده که سرمست از سرنگونی صدام حسین بود، نادیده انگاشته شد.
صادق خرازی، سفیر سابق ایران در فرانسه که در تهیه پیش نویس این پیشنهاد کمک کرده بود، می گوید: ”هیچ کشوری وجود ندارد که به اندازه ایران با ایالات متحده داری منافع مشترک باشد. ما هنوز آرمان های انقلابی (ضد آمریکایی) خود را داریم اما به دنبال رویارویی با آمریکا نیستیم.” او اضافه کرد: “ما نمی خواهیم دلداده آمریکا باشیم، آنچه برای ما اهمیت دارد همزیستی با یکدیگر و متارکه خصومت برای آینده است.“
آقای خرازی می گوید در سیاست “هیچ چیز غیر ممکن نیست” اما راهکار مربوط به ایالات متحده باید از مجرای رهبر عالی ایران، آیت الله علی خامنه ای، گذر کند. “سیاست خارجی زیر نظر مستقیم اوست. رهبر تنها کسی است که تصمیم می گیرد. آمریکا باید کارش را به دقت انجام دهد.”
منبع: کریتین ساینس مانیتور – 2 دسامبر 2007