گفت و گو

نویسنده

گفت و گو با تهیه کننده و کارگردان فیلم زندگی خصوصی آقا وخانم م ی م

این فیلم هیچگونه مشکل ممیزی نداشت

 

 

گفت و گو با محمد رضا شفیعی تهیه کننده فیلم

شما مدتهاست به‌عنوان تهیه‌کننده تلویزیونی شناخته می‌شوید، چطورشد تصمیم گرفتید با زندگی خصوصی آقا و خانم میم اولین تجربه سینمایی خود را رقم بزنید؟

برای من مدیوم کار از درجه اهمیت کمتری برخوردار است ومهم‌ترازآن ساخت یک اثر ماندگار و با محتوا است. برای ساخت این فیلم بنده به همراه روح‌اله حجازی وعلی طالب‌آبادی به یک دغدغه مشترک رسیدیم. البته همواره دو پرسش مهم برای من در آغاز هر کاری وجود دارد، اول اینکه می‌خواهم چه کاری انجام دهم؟ و پس از آن چرا باید این کار را انجام دهم؟ هرگاه پاسخ به این دو پرسش بطور مشخص شکل بگیرد، امیدوار می‌شوم که در آغاز یک اتفاق مهم قرار گرفته‌ام.

 

در مورد زندگی خصوصی آقا و خانم میم به این دو سئوال چگونه پاسخ داده شد؟

من می‌خواستم فیلمی تهیه کنم که حرفی برای گفتن داشته باشد و درعین حال آن را خوب ببان کند. زندگی خصوصی آقا و خانم میم این ظرفیت را داشت. در مورد مسئله مهمی حرف می‌زد که بخش قابل توجهی از جامعه در شکل‌های مختلف با آن مواجه هستند. عبور ازسنت‌ها و ورود به حدود نامعینی از رفتارها که نامش را زندگی امروزی یا همان مدرنیته گذاشته‌اند.

این موضوع چالشی بزرگ در قشر میانی جامعه ایرانی است که در گذار فرهنگی، قصد دارند حال و هوای جدیدی در زندگی خودشان بدهند، بی‌رحمانه سنتها را زیر پا می‌گذارند و به جایی کشیده می‌شوند که قابل شناسایی نیستند. اینها مجموعه‌ای است از رفتارهای ضد و نقیض که نتیجه‌ای جز واخوردگی ندارد. این فیلم بطور مشخص در مورد بخشی از این جامعه طرح موضوع می‌کند که اتفاقا ریشه‌های فرهنگ سنتی هنوز محل اصلی ماخذ رفتاریشان است و به واسطه آنها گروه بزرگتری از جامعه متوسط در این رابطه بازخوانی می‌شوند.

گروهی که واقعیت‌های وجودی‌اش بطور عمیق متصل به سنت است و رفتارهایش به سمت یک نوعی از آزادیخواهی بی‌سر و ته می‌رود. آزادیخواهی بی‌سر و تهی که در نهایت آنها را به سمت بی بندوباری سوق می‌دهد و چون بی‌بندوباری در اصالت فرهنگی‌شان غیرقابل قبول است، تضادهای درونی‌شان آغاز می‌شود.

نجیب بودن، عفیف بودن، با حجاب بودن و ده‌ها صفت مترادف با این ها در آزادیخواهی بی‌سر و ته، مانع تلقی می‌شوند. برخی از آدم‌های این گروه، جای ارزش‌ها را عوض کرده‌اند، این کافی است تا تعاریف یکپارچه فرهنگی دچار خدشه شود و زمانی که چنین اتفاقی افتاد، آرام آرام تار و پودش از هم باز می‌شود. وقتی تار و پود فرهنگ یک اجتماع از هم گسسته شود، هر چقدر کوچک، حتی به اندازه خانواده آقای میم، این واهمه وجود دارد که به کل اجتماع تسری پیدا کند.

 

پس اینطوری شما یک فیلم دغدغه‌مند فرهنگی ساخته‌اید! حالا می‌رسیم به سوال دومی که از خودتان پرسیدید؛ چرا باید این کار را انجام می‌دادید؟

چون متاسفانه بخش بزرگی از جامعه با سرعت بسیارزیادی دارد به سمت این ناکجا آباد می‌رود. این فیلم به معظلات اجتماعی نگاه توریستی ندارد، موضوع به دست فیلم بهانه نداده که یک درام بی‌هدف را دنبال کند. به خاطر این نگاه غالب در فیلم است که مخاطب، در داستان دچار چرک شدن فضای ذهنی نمی‌شود. به تعبیر دیگر فیلم قصد سیاه نمایی ندارد.

 

یعنی فیلم نگاه دلسوزانه دارد…

فیلم نگاه مسئولانه دارد. همه فیلم‌های خوب دراین حوزه، نگاه مسئولانه دارند. ما با نگاهی مسئولانه به منطقه بحرانی فرهنگ‌های خانوادگی، وارد این فیلم شدیم. جالب اینکه مخاطب در برخورد با فیلم همزاد پنداری قابل تاملی از خود بروز داده است. نه اینکه لزوما این داستان، داستان آنها باشد اما درک صحیحی ازشخصیتها و موقعیتها داشته‌اند. اکنون این بحران، مورد قابل اختفایی در جامعه نیست، به شدت ملموس است.

 

ریشه این نگاه مسئولیت پذیر کجاست؟

درتقویت پدافند فرهنگی کشور.

 

پس طبق گفته‌های خودتان فکر می‌کنید چرا به فیلمتان بی‌مهری شده است؟

چون برخی از دوستان نسبت به ما دچار سوءظن هستند.


چرا؟ شما را که به عنوان یک فیلم ساز متعهد می‌شناسند؟

بنده با بسیاری از دوستان در اصول مشترکم اما مشکل اینجاست که ما در روش‌ها با هم متفاوتیم. معتقدم باید برخورد و موضع طیف به اصطلاح اصولگرای سینما در مواجهه با مسائل اجتماعی بروز و ظهور پیدا کند و گرنه کسان دیگری این عرصه را به دست خواهند گرفت، که البته گرفته‌اند.

نمی‌توان فقط کسانی را که با موضوع دفاع مقدس، جنگ ۳۳روزه و… فیلم می‌سازند را فیلم‌ساز ارزشی نامید، البته حتما باید با این موضوعات فیلم ساخته و اکران شود ما هم ساخته و می‌سازیم، اما کار سالم ساختن در عرصه اجتماعی بسیارسخت‌تر است. سوال من از دوستانی که به بنده می‌گویند در شأن شما نیست وارد این موضوعات شوید این است که اگر جنگی در کشور ما اتفاق نمی‌افتاد ما چگونه به بیان ارزشهای‌مان می‌پرداختیم و اگر شهدای ما امروز بودند ما را وصیت به چه اهدافی در سینما می‌کردند. به همین دلیل در سینمای اجتماعی اگر بخواهی حرفی متفاوت بیان کنی سریع نسبت به شما و اثرت دچار سوءتفاهم می‌شوند.


 فکرمی‌کنید استقبال گسترده خاطبان، منتقدان و فیلمسازان از این فیلم در جشنواره مواضع مسئولان را تلطیف کرده‌است؟

صد در صد، این آقایان به هیچ عنوان دنبال این نیستند که بگویند ما چند نفر بهتر از دیگران می‌فهمیم! قطعا زمانی که حجم سنگین مسئولیت‌ها از دوش‌شان پس از برگزاری جشنواره برداشته شود با هم خواهیم نشست و گفتگو خواهیم کرد و امیدواریم به نتیجه خواهیم رسید.


 پس به حل شدن مشکلات امیدوارید. فکر می‌کنید فیلم بدون مشکل به اکران عمومی در می‌آید؟

بله، امیدوارم. همانطور که اطلاع دارید مطابق نظر مدیر کل محترم اداره نظارت و ارزشیابی، این فیلم هیچ مشکل ممیزی نداشته و بدون کوچترین حذف و یا اضافه‌ای در جشنواره به نمایش درآمده. طبق روال متعارف نباید مشکلی برای اکران عمومی داشته باشد و من هم فکر نمی‌کنم که دوستان تصمیم داشته باشند که اشکال تراشی کنند.

منبع : خبرگزاری مهر

 

گفتگو با سید روح اله حجازی کارگردان فیلم

چطوررضایت ابراهیم حاتمی کیا را برای بازی درفیلم جلب کردید ؟
حاتمی‌کیا فیلمنامه و حرفش را دوست داشت. کارگردانی‌ام را به خاطر چند کاری که دیده بود می‌پسندید اما می‌گفت باید مجابم کنی که چرا انتخابم کردی، چون بعدا همین را از تو می‌پرسند. از تو می‌پرسند چون حاتمی‌کیا شخصیتی ورای فیلمت داشته انتخابش کردی. من دلایلی آوردم اما آخرش گفت انگار قرار است سفری کنم از کارگردانی به بازیگری. حاتمی‌کیا خیلی پیچیده برخورد می‌کرد و دنبال دلایل می‌گشت. می‌گفت تو دلی جلو آمده‌ای اما من منطقی می‌پرسم. انگار اینجا این کار دلی درست‌تر است، فقط بدان که تبعات دارد. آخر سر هم گفت که باید با من مثل بچه کوچک فیلمت برخورد کنی. من اینجا بازیگرم. دیگر حاتمی‎کیای کارگردان تمام شد.

ارتباط بازیگرهای دیگربا اوچگونه بود؟
روزهای اول مقداری سخت بود. یادم هست در روز اول وقتی چند بار یک صحنه را تکرار کردیم، فرخ‌نژاد به حاتمی‌کیا گفت یادته تو ارتفاع پست می‌گفتی من نمی‌دونم! دوربین رسید بهت گریه کن! حالا ببین چه جوریه!. اما از روز دوم این قدر خوب بود که با دو تا سه برداشت صحنه را می‌گرفتیم. ما کلا برداشت متعدد نداشتیم چون قبلش تمرین می‌کردیم. برایشان عجیب و شگفت‌انگیز بود کسی که روزی از آنها بازی می‌گرفت، حالا کنارشان بازی کند. یادم هست روزی که حاتمی‌کیا سر صحنه آمده بود، همه به وجد آمده بودند و می‌خواستند ببینند چه می‌شود و گریم و بازی‌اش چطور است. روز عجیبی بود. بچه‌ها می‌گفتند: آقای حاتمی‌کیا حالا ببین توی جشنواره مردم برای دیدن حاتمی‌کیا بازیگر چه صفی می‌کشند! واقعا متاسفم که نیست. هر چه هست مخاطب الان محروم شده از دیدن حاتمی‌کیا.

 

مشکل شما با معاونت سینمایی وزارت ارشاد چیست؟

به نظرم مشکل شخصی است. یک بازی جدید است. این داستان از زمان فیلم قبلی‌ام ـ در میان ابرها ـ شروع شد. وقتی شمقدری در هفت گفت که این فیلم کیفیت نداشت. درمیان ابرها چهار سال قبل سیمرغ گرفت! بله اما می‌گویند در زمان وزیر قبلی بوده. آن موقع شمقدری مشاور رئیس جمهور بود با وزیر ارشاد و معاون سینمایی مشکل داشت. من سه تا فیلمنامه دادم که رد کیفی شد. می‌گفتند ایده‌اش خوب است اما در پرداخت ضعیف است. به من نمی‌توانند ایراد ممیزی بگیرند.

منبع: همشهری جوان