اعلام دولت های اسراییل، آمریکا و بریتانیا مبنی بر حمله علیه ایران تأیید می کند که این کشور [با هر حکومتی] از اواخر جنگ جهانی دوم به یک هدف مهم برای امپریالیسم غربی تبدیل شده است.
۱۹ اوت ۱۹۵۳: کودتای سازمان سیا
پس از جنگ، محمد مصدق رهبر یک ائتلاف حزبی شد که شعارش ایجاد دموکراسی در نظام سیاسی و ملی کردن صنعت نفت بود. صنعت نفت در آن زمان تحت سلطه بریتانیا قرار داشت.
در تاریخ ۲۸ آوریل ۱۹۵۱ شاه به دنبال فشارهای مردم مجبور شد مصدق را به عنوان نخست وزیر برگزیند. مصدق سه روز پس از آن لایحه ای را به مجلس پیشنهاد داد که در آن شرکت بریتانیایی ملی اعلام می شد و مجلس نیز این لایحه را تصویب کرد. ازنظر امپراطوری پیر استعمارگر، ایرانیان می بایست بهای این اقدام را گزاف پرداخت کنند.
بریتانیا و ایالات متحده نفت ایران را تحریم کردند و درنهایت در سال ۱۹۵۳ تصمیم گرفتند که مصدق را سرنگون کنند. آنها اجرای این عملیات مخفی [عملیات آژاکس] را به عهده سازمان سیا گذاشتند.
کودتا در ۱۹ اوت ۱۹۵۳ روی داد. شاه به عنوان همدست این عملیات به صورت غیرقانونی مصدق را از منصب خود خلع کرد و نخست وزیری مطیع اوامر خود را جایگزین او کرد. او همچنین احزاب مخالف را غیرمشروع خواند و به کمک دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و اسراییل یک پلیس سیاسی به نام ساواک با عملکردی وحشیانه بر سر کار آورد.
صنعت نفت به دست یک کنسرسیوم بین المللی افتاد.
شاه در سال ۱۹۷۹ پس از سال ها سرکوب خونین علیه مخالفان به وسیله انقلاب اسلامی سرنگون گردید. او به ایالات متحده پناهنده شد.
۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰: حمله صدام حسین به ایران
صدام حسین جنگی را آغاز کرد که ۸ سال به طول انجامید و دخالت غربی ها به ویژه فرانسه در آن محرز بود.
فرانسه از همان ابتدای درگیری در کنار عراق قرار گرفت. فرانسه در تاریخ ۱۸ نوامبر ۱۹۷۵ با این کشور قراردادی را مبنی بر انتقال دانش هسته ای امضاء کرده بود. ۱۴ کیلوگرم اورانیوم ۲۳۵ در سال ۱۹۸۱ تحویل عراق شد.
فرانسه از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۸۸ به ارتش عراق هواپیماهای جنگنده، هلی کوپتر، نفربر، توپ های اتوماتیک و بیش از ۱۵ هزار انواع راکت و موشک به ارزش حدود ۲۰ میلیارد دلار فروخت. بین سال های ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۵ پنج جنگنده سوپراتاندارد مجهز به موشک های اگزوست که برای ازبین بردن تجهیزات نفتی به کار می رفت به ارتش عراق فروخته شد.
علی رغم اینکه پروتکل بین المللی ۱۹۲۵ فروش تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی را ممنوع کرده بود، عراق از سال ۱۹۸۳ از این گونه تسلیحات علیه ارتش ایران استفاده کرد. تعداد قربانیان ایرانی این تسلیحات ۷۰ هزار نفر، از جمله ۱۰ هزار کشته، تخمین زده می شود.
بکارگیری و استفاده از این تسلیحات شیمیایی و بیولوژیکی تنها به کمک دانش کشورهای غربی امکان پذیر بود: یک کشت بیولوژیکی آزمایشگاهی تحت نظارت شدید ارتش آمریکا به عراق ارسال گردید؛ دو کارخانه تولید گازهای شیمیایی در عراق ساخته شد، یکی توسط شرکت چندملیتی آمریکایی هالیبرتون و دیگری توسط یک شرکت فرانسوی- آلمانی.
درعین حال، ایالات متحده تمامی قطعنامه های سازمان ملل را که جنایات جنگی عراق را محکوم می کردند وتو کرد.
ایالات متحده در جبهه ها به طور مستقیم در کنار صدام حسین بود: ناوشکن های آمریکایی تقریباً دو سکوی نفتی ایران را به طور کامل نابود کردند [۱۹ اکتبر ۱۹۸۷]؛ طی یک عملیات گسترده یک سوم ناوگان ایرانی خنثی گردید و ۸۷ سرباز نیروی دریایی ایران کشته و بیش از ۳۰۰ نفر زخمی شدند [۱۴ آوریل ۱۹۸۸].
زمانی که این جنگ که ازسوی صدام و دوستان غربی آن زمان اش آغاز شده بود پایان یافت، ایران در حدود یک میلیون کشته داده بود و حداقل ۷۰۰ هزار نفر جانباز و شیمیایی شده بودند.
تهدیدهای یک جنگ جدید علیه تأسیسات ایران که ازسوی شیمون پرز مطرح شد بی نهایت هشداردهنده است. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز به درستی اظهارات او را “یک اشتباه بسیار جدی با پیامدهای غیرقابل پیش بینی” توصیف کرد.
این تهدیدها بسیار جدی تر از تهدیدهای ایالات متحده و انگلستان است که پیش بینی یک حمله بازدارنده علیه ایران را می کردند. مسأله “تهدید هسته ای” بهانه ای است که برای توجیه حمله “بازدارنده” علیه ایران که در تناقض کامل با اعلامیه سازمان ملل است به کار می رود.
این نیز به مانند بهانه “وجود سلاح های کشتارجمعی در عراق” قبل از حمله نیروهای آمریکایی، یک بهانه است.
منبع: لو پست، ۱۹ نوامبر