شیرین عبادی وکیل ایرانی و برنده جایزه صلح نوبل در ادامه تلاش برای احقاق حقوق زنان، روز دوشنبه 4 اوت به افشا گری در مورد طرح قانونی دولت ایران برای تسهیل چند همسری پرداخت. به گزارش AFP عبادی در مورد اشاعه خطر “ فساد اخلاقی در جامعه”، در صورت تصویب این قانون، هشدار داد. در این طرح که قرار است در مجلس به بحث گذاشته شود، شوهر برای ازدواج مجدد دیگر نیازی به اجازه همسر نخواهد داشت .
به گفته آزاده ثبوت از فعالین عرصه مبارزه برای حقوق زنان دلمشغولی اصلی زنان ایرانی حفظ چیزهائی است که تا کنون به دست آورده اند. این مبارز تهرانی 26 ساله می گوید:” در حال حاضر این تنها گزینه ای است که ما پیش رو داریم”. در ایران تحولات اجتماعی زنان روند متناقضی را طی می کند. در کنار حضور رو به تزاید زنان در عرصه جامعه فشار بر آنان طور محسوسی افزایش می یابد. حضور زنان در ادارات ومقامات حساس بانکی بسیار چشمگیر است و علیرغم تمهیداتی که برای محدودیت ورود دختران به دانشگاه ها اعمال می شود اکثریت دانشجویان دانشگاه ها( 65%) دختر هستند. امّا اکنون مدّتی است که گرد هم آئی هواداران حقوق زنان با مشکلات فراوان مواجه شده است از جمله شنود تلفن های همراه و کنترل مکاتبات. آن ها ناچارند برای گرد هم آمدن ترفند های خاصی به کار بندند زیرا نیروی انتظامی کوچکترین تجمعی را پراکنده می سازد.
در واقع زنان ایرانی در موقعیت فعلی خواسته هائی فراتر از حجاب دارند و پیش از هرچیز خواهان قوانین برابرند. در قانون دیه اگر زنی در حین تصادف کشته شود دیه او نصف مرد است. ازدواج زن ایرانی با مرد خارجی مشروط به موافقت وزارت ارشاد است و شوهر و فرزندان وی نمی توانند ملیّت ایرانی کسب کنند. امّا در مورد مرد عکس این امر صادق است. در منازعات خانوادگی شهادت زن به نفع قربانی این منازعات ارزشی ندارد بلکه یک مرد باید شهادت دهد. از زمان آغاز کمپین جمع آوری یک میلیون امضاء برای تساوی حقوق زن و مرد در سال 2006 تا کنون ده ها تن از فعالین این کمپین بازداشت
شده اند. هنا عبدی دانشجوی 21 ساله دانشگاه پیام نور کردستان یکی از این بازداشت شدگان است که در ششم نوامبر سال 2007 ضمن جمع آوری امضاء دستگیر شد. وی به اتهام محاربه با اسلام و فعالیت علیه دولت محاکمه و به 5 سال زندان محکوم شد. تعدادی از فعالین این کمپین تبعید خود خواسته را ترجیح دادند. ماهنامه زنان که بیش از 16 سال در مسیر دفاع از حقوق زنان گام برداشته بود و پیش از بسته شدن خبر از انقلاب زنان داده بود در ژانویه 2008 به اتهام” افترا به سازمان های نظامی و انقلابی” و تهدید” امنیت روانی و اخلاقی و اعتقادات مذهبی جامعه” تعطیل شد.
ایمان و امیر، دو پسر جوان تهرانی که چند سالی است در واشینگتن و تورنتو به تحصیل اشتغال دارند می گویند:” ما ایران را دوست داریم امّا زندگی در آنجا یعنی خفقان”. دو تهرانی جوان که مرتباً به ایران رفت و آمد می کنند خاطرات زندگی خود در ایران را چنین نقل می کنند:” از ساعت هشت صبح تا 3 بعد از ظهر در مدرسه بودیم. مدرسه ما را بعد از تعطیل تمام مدارس دخترانه تعطیل می کردند تا دخترها و پسرها نتوانند همدیگر را در خیابان ببینند. نتیجه این بود که پسرها چون کمتر می توانستند با دخترها رابطه بر قرار کنند در مورد مسائل جنسی دچار سردرگمی می شدند. دخترها وقتی با پسری رابطه برقرار می کردند برای اینکه بکارتشان را که در ایران مقدس شمرده می شود از دست ندهند به راه های غیر متعارف تن می دادند. در مدارس راهنمائی پسرها تا وقتی که دوست دختر پیدا نکرده بودند با هم ور می رفتند”.
امّا زنان ایرانی علیرغم احساس پس رفت هنوز امید وارند. مرجانه 24 ساله تأکید می کند:” در ایران هیچ چیز قابل پیش بینی نیست از جمله رئیس جمهور و سیاستش. همه چیز ممکن است در یک چشم به هم زدن عوض شود”. واقعیت هم اینست که در خیابان های تهران که پلیس”مذهبی” در کمین زنان به اصطلاح بد حجاب نشسته است، بسیاری از زنان جوان دیگر از بازداشت های چند ساعته نمی ترسند و با هیئتی تحریک آمیز و آرایشی جسورانه وروسری هائی که به زحمت موهای مش شده شان را می پوشاند در خیابان راه می روند. بعضی ها هم نوار چسب هائی روی بینی می چسبانند تا وانمود کنند که بینی شان را عمل کرده اند.
آزاده ثبوت هم از زمره کسانی است که اعتماد به نفس خود را حفظ کرده است:” قبلاً دفاع از حقوق زنان منحصر به یک قشر خاص بود امّا الان با پیشرفت فن آوری دستگاه های اطلاع رسانی ارتباط با توده زنان هم امکان پذیر شده است. حتی مردان به این شبکه پیوسته اند و این مسئله ما را به آینده امیدوار می کند”. این ارتباطات بیشتر از طریق اینترنت صورت می گیرد. یکی از موارد اطلاع رسانی از طریق اینترنت پخش جهانی فیلمی از طریق شبکه یوتوب بود . این فیلم که یکی از دانشجویان دانشگاه زنجان با تلفن همراه خود گرفته بود از قصد یکی از مسئولین دانشگاه مذکور در جهت سوء استفاده جنسی از یک دانشجوی دختر این دانشگاه پرده بر می داشت.
منبع: لوموند 5 اوت