در تابستان سال 2009، محافظه کاران ایران که چند دسته شده بودند، بعد از شورش های خیابانی که توسط اصلاح طلبان جنبش سبز در اعتراض به نتیجه انتخابات بوجود آمد، دور هم جمع شدند تا ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد را نجات بدهند. به زعم آنها باختن احمدی نژاد به یک لیبرال باعث شد تا به کمک هم بشتابند.
با این حال بسیاری از محافظه کاران دیگر شیفته رئیس جمهور نبودند.
چالشهای میان احمدینژاد و محافظهکاران چنان عمیق شده است که به سختی انتظار میرود که او در زمان باقی مانده از دوران ریاست جمهوریاش بتواند از حمایت آنان برای به کرسی نشاندن آراء خود برخوردار شود. یکی از مواردی که در یک سال اخیر بیش از هر زمان دیگری انتقاد مدافعان احمدینژاد را به دنبال داشته است، روابط تنگاتنگ و اعتماد بیش از اندازه به دوست قدیمی و خویشاوند او، اسفندیار رحیم مشایی است.
آقای مشایی، که این روزها نزدیکترین مشاور محمود احمدینژاد است که به نمایندگی از آئین تشیع مشاورههایی را در اختیار احمدینژاد قرار میدهد که به واسطه آنها نفرت همگان را نسبت به آقای رئیس جمهور بر انگیخته است. جمهوری اسلامی بر مبنای تشیع و اعتقاد به ظهور امام دوازدهم، بنا نهاده شده است و بر همین اساس در زمان غیبت امام غایب، ولی فقیه جانشین اوست. گفته میشود رحیم مشایی ادعا میکند با این امام زمان ارتباط دارد. ادعایی که باعث عصبانیت شدید روحانیون شده است.
انتقاد از رحیم مشایی برای مدت طولانی در خفا انجام میگرفت ولی این انتقادات در طول تابستان گذشته علنی شد. به گفته حمید رسایی یک نماینده اصول گرای مجلس به نقل از آیت الله خامنهای توطئه ای جدید در کار است و رحیم مشایی و مخالفان دولت با یکدیگر رابطه هماهنگی دارند. در ماه اوت گذشته مشایی جنجال بزرگی برپا کرد. درجریان همایش ایرانیان خارج از کشور وی به هویت اسلامی تاخت و هویت ایرانی را بر آن مقدم دانست. ادعایی که باعث خشم بسیار شدید مخالفان مذهبی وی گردید. دشمنان وی موقعیت رحیم مشایی در مرکز دولت و عدم وفاداری اش به ولی فقیه را به عنوان یک تهدید جدی مطرح میکنند. حمید رسایی، رحیم مشایی را همسنگ جنبش سبز ارزیابی میکند و تاکید دارد که هیچکدام از این دو به ولایت فقیه التزام ندارند.
آقای مشایی خودنما، معتقد است که اجازه دارد دست به این رفتار های جنجالی بزند. او دشمنی با اسرائیل را منتفی دانست و اعلام کرد که ایران نمی تواند با چالش های مدرن مقابله کند و چند ماه پیش با یک هنرپیشه معروف ایرانی لاس زد.
او صدها تن از ایرانیان مقیم خارج از کشور را به بهانه برگزاری سمیناری به هزینه دولت به ایران دعوت کرد. این اقدام آقای مشایی به حق بزرگترین طرح تبلیغات سیاسی وی از زمان شکل گیری دولت احمدینژاد تا کنون بوده است. آقای مشایی ژستی میهنپرستانه به خود میگیرد و ادعا میکند که ایران با تاریخ غنی خود که به پیش از اسلام باز میگردد در برابر کوته نظریهای اعراب مقابله کرده و اسلام را حفظ کرده است. ا ین موضع گیریهای آقای مشایی، واکنشهای تندی را در میان رهبران مسلمان عرب و روحانیون به دنبال داشته است. این در حالی است که آیتالله مصباح یزدی، اصلیترین مدافع احمدینژاد، بارها نسبت به خروج از اسلام مشایی هشدار داده است.
موقعیت آقای مشایی در دولت و اعتراض چندباره او به شورای نگهبان در چشم دشمنانش او را بدل به تهدیدی کرده است. رهبر جمهوری اسلامی ایران در تابستان 88 و هنگامی که رئیس جمهور در تدارک کابینهاش بود، با اعطای پست معاون اول رئیس جمهور به اسفندیار رحیم مشایی مخالفت کرد و موجب شد تا آقای مشایی در جایگاه رئیس دفتر احمدینژاد، مهمترین نقش را در دولت دریافت کند. حالا پس از گذشت یک سال آٔقای مشایی در پستی جدیتر باز هم چالش برانگیز است. او این روزها به عنوان نماینده ویژه رئیس جمهور در مسائل خاورمیانه به دستگاه دیپلوماسی رفته است.
مسئولیت تازه آقای رحیم مشایی سرپرستی تیمی است که به دستور آقای احمدینژاد و مستقل از وزارت خارجه تشکیل شده است تا در مورد امور آن تصمیم گیری کند. این تیم مستقیما زیر نظر رییس دولت اداره میشود. حضور مشایی در این پست کلیدی در امور بینالملل کشور، چالشی تازه را میان رئیس جمهوری و وزیر خارجه رقم زده است. از نگاه محمود احمدینژاد و در شرایط موجود که ایران تحت فشار فزاینده غرب برای توقف فعالیتهای هستهای خود قرار دارد، باید بتواند در سطوح عالی با دشمن قدیمی خود، ایالات متحده آمریکا به مقابله بپردازد.
ایران در شرایطی به فعالیتهای هستهای خود ادامه میدهد که حدود یک ماه پیش پس از گذشت سه دهه نیروگاه اتمی بوشهر را توسط روسها راه اندازی کرد.
در عین حال محمود احمدینژاد برای چندمین بار پیشنهاد کرده است که با رئیس جمهور آمریکا به مناظره بنشیند. هر چند طرف آمریکایی نیز به مذاکره با ایران بر سر مناقشات هستهای تاکید میکند، اما احمدینژاد قصد ندارد در مذاکره با رئیس جمهور آمریکا بحران هستهای ایران را حل کند بلکه گفته است قصد دارد در آن ملاقات به مشکلات جهانی و ارائه راهکار برای آن بپردازد. در مقابل باراک اوباما، تحریمهای جدیتری را علیه ایران امضاء کرده است و هر روز بیشتر بر اجرای آن تاکید میکند و در عین حال تلاش دارد تا از این طریق به محبوبیت خود در داخل آمریکا نیز بیافزاید.
دلیل دیگری نیز برای آنکه آقای مشایی را نقطهای منفی در کارنامه محمود احمدینژاد معرفی کند، این است که در شرایطی که در جریان مذاکرات صلح خاورمیانه، مقامات دولت ایران این مذاکرات را خیانت قلمداد کردند و رهبران فلسسطینی شرکت کننده در این مذاکرات را «خائن» به مردم فلسطین نامیدند، هیچ کس فراموش نکرد که اسفندیار رحیم مشایی در جریان سفرش به نیویورک به همراه آقای احمدینژاد، به مذاکره و دیدار مخفیانه با سفیر اسرائیل متهم شده بود.
آقای احمدی نژاد در داخل کشور هم دست به ریسک بزرگی زده است. او با ابراز همدردی با زنان که قربانیان حجاب در ایران هستند، باعث بوجود آمدن تنش میان دولت و مجلس شده است. تحریم ها هم ضربه هایش را شروع کرده است. سرمایه گذاری ها در ایران بخصوص در بخش گاز و نفت متوقف شده است. قطع کردن یارانه ها توسط رئیس جمهور اثرات منفی دارد که هنور اثراتش را ندیده ایم.
در شرایطی که در جریان مذاکرات صلح خاورمیانه، مقامات دولت ایران این مذاکرات را خیانت قلمداد کردند و رهبران فلسسطینی شرکت کننده در این مذاکرات را «خائن» به مردم فلسطین نامیدند، هیچ کس فراموش نکرد که اسفندیار رحیم مشایی در جریان سفرش به نیویورک به همراه آقای احمدینژاد، به مذاکره و دیدار مخفیانه با سفیر اسرائیل متهم شده بود. با وجود اینکه احمدی نژاد دائما به آقای خامنه ای ابراز ارادت می کند دوستش باعث می شود که این براز ارادت ها بی اثر شده است.
محمود احمدینژاد بر خلاف جاهطلبیهایی که در خارج از کشور نمایش میدهد، در داخل بازی خطرناکی را آغاز کرده است. او در خارج کشور به نقض حقوق بشر شناخته میشود در حالی که مدعی است که شعائر اسلام را به اجرا در میآورد؛ در داخل با چالش سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز و به طور کل مقابله با آثار تحریمهای بینالمللی دست و پنجه نرم میکند. به خصوص که این روزها او با چالشی جدی و خطرناک به نام هدفمند کردن یارانهها نیز روبهروست.
ازدیدگاه یک آمریکایی یا یک غربی ساختار رهبری ایران و کسانی که در درون این مجموعه وجود دارند راه دیپلماسی را دشوار می کنند. هنور مشخص نیست که چه کسی این نمایش را می گرداند اما مسلما حرف آخر با رهبر است. این موضوع زمانی دشوار تر می شود که بین محافظه کاران و اصلاح طلبان تنش بوجود می آید.
آیت الله خامنه ای همه تلاشش را می کند تا به این جنگ درونی پایان بدهد اما قدرت اوبه دلیل حمایت از احمدی نژاد محدود شده است اما این حمایت باعث شده است که مجلس نتواند او را استیضاح کند. با این حال به گفته آقای مشایی فقط زمان لازم است تا برخی از افراد احمدی نژاد را مرتد بنامند.
اکونومیست، 9 سپتامبر