به نام حقوق بشر، به کام استبداد

بنیامین صدر
بنیامین صدر

استوانه ای سفالی و آجری رنگ است و نخستین منشور حقوق بشر می نامندش؛ لوح منشور حقوق بشر کوروش پادشاه نامدار هخامنشی که روز جمعه 19 شهریور ماه  برای دومین بارـ برای 4 ماه- به سرزمین کوروش وارد شد.  آنهم پس از مدت ها کشمکش و در فضایی  که فعالان حقوق بشر سرزمین کوروش  اسیرند  و سخن گفتن از حقوق بشر گناهی است نابخشودنی و ممکن است سر سبز را بر باد دهد!

 این  منشور که به منشور “آزادی” هم شهره است، بیش از 100 سال در بخش ایران باستان موزه بریتانیا نگهداری می شد. سندی که شهرتی جهانی دارد و قرار بود سال گذشته برای مدت 4 ماه در ایران به بازدید عموم درآید. اتفاقی که سرانجام با تاخیر یکساله افتاد و “جان کرتیس” انگلیسی، مدیر بخش خاورمیانه موزه ملی بریتانیا آن را به صورت پلمب شده و با رعایت حفاظت های ویژه به موزه ملی ایران باستان در تهران تحویل داد.

منشور 23 سانتی متری حقوق بشر کوروش در گذشته، تنها یک بار و در جریان برگزاری جشن‌های 2500 ساله پادشاهی در ایران و آنهم با وجود مخالفت دولت وقت بریتانیا برای چند روز به ایران آورده شد.

جالب است بدانید که در آن روزگار انتقادهایی از محمد رضا شاه پهلوی به دلیل آنچه نادیده گرفتن حقوق بشر عنوان می شد از سوی برخی دولت های غربی به ویژه انگلستان طرح می شد.

 لوح این منشور موسوم به استوانه کوروش درسال ۵۳9 پیش ازمیلاد مسیح به فرمان کوروش دوم، شاه هخامنشی ساخته شده و دور تا دور آن مجموعه‌ای از دستورات و فرامین او به خط میخی بابلی نگاشته شده. این استوانه درپایه‌های شهر تاریخی بابل قرار داده شده بود و پس از کشف، سر از موزه مترو پلیتن انگلیس درآورد. تا اینکه در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متن نوشته آن را به 6 زبان رسمی سازمان منتشر کرد و اکنون  بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک نگهداری می‌شود.

بررسی‌ها نشان می دهد که نوشته‌های استوانه به دستور کوروش بزرگ پس از شکست “نبونید”  و گشوده شدن دروازه شهر بابل نگارش شده‌ و پس از آن به عنوان سنگ بنای یادبودی در پایه‌های شهر بابل قرار داده شده است.

ابتدا گمان می رفت نوشته‌های گرداگرد این استوانه گلی از فرمانروایان آشور و بابل باشد. اما بررسی‌های بیشتری که پس از گرته ‌برداری و آوانویسی و برگردان آن انجام شد، نشان داد که این “نبشته” در سال 539 پیش از میلاد به فرمان کورش و به هنگام ورود به شهر بابل با ظرافت و دقت نوشته شده است.

 

ارزش انسان در سرزمین کوروش

 سازمان های بین المللی حقوق بشر در یکسال سال اخیر بارها اعلام کردند که وضعیت حقوق بشر در ایران و تقریبا در همه عرصه‌ها نگران ‌کننده‌ بوده است. مطبوعات توقیف شده اند، آزادی تجمع و آزادی بیان به شدت محدود شده، تظاهرات مسالمت‌آمیز سرکوب شده و با فعالیت های صنفی و دانشجویی برخورد شدید می شود. بسیاری از شرکت‌ کنندگان در تظاهرات و تجمعات پس از انتخابات محاکمه و محکوم شده اند. وضعیت در عرصه مجازات اعدام هم که وخیم  است. حال و با این اوصاف به نظر می رسد که منشور حقوق بشر کوروش یا همان “منشور آزادی” در خانه خالق خود نیز احساس غریبی کند!

هنوز شکنجه اعمال می‌شود. آزار زندانیان امری رایج است و در روزهای اخیر نامه برخی زندانیان (عبدالله مومنی و حشمت الله طبرزدی) شاهدی است بر این ادعا. دردی که خواب کوروش را مدتهاست که بر هم زده.

 

کوروش چه گفته بود؟

“آنگاه که بدون جنگ و خشونت وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند … مَردوک (خدای بابلی) دلهای پاک مردم بابل را متوجه من کرد چون من او را  گرامی داشتم. سربازان به صلح و آرامی وارد بابل شدند … نگذاشتم رنج و آزاری به مردم و غیر نظامیان  وارد آید. من برای صلح کوشیدم. برده ‌داری را برانداختم. سعی کردم به بد‌بختی‌های آنان پایان بخشم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. گفتم تمام نیایشگاه‌هایی را که بسته شده بود، بگشایند… اهالی این محل‌ها را گرد آوردم و خانه‌های آنان را که خراب کرده بودند، از نو ساختم.” این گوشه هایی از منشور کوروش بزرگ است و از آن رو اهمیت دارد که بدانیم در کتیبه های بازمانده ازاغلب  پادشاهان بزرگ و قدرتمند گذشته، چنان پیروزمندانه از غارت و جنایت علیه مردم سرزمین‌‌های مغلوب سخن رانده شده که گویی فتح الفتوح در انسان آزاری بوده است !

پس از ترجمه و انتشار فرمان کوروش  شهرت این استوانه گلی و متن بشردوستانه حک شده سبب شد که به آن نام “منشور آزادی” هم دهند. اما دریغ و افسوس که از مفهموم عمیق و انسانی حقوق بشر در زادگاه کوروش، امروز تنها استوانه ای گلی بر جا مانده که حتی بازگشتش به میهن، آنهم بعد از 40 سال، دل زندانی که نه، هیچ دل خسته ای را نمی تواند شاد کند و پرنده ای کوچک را در آن دیار برای سر دادن آوازی برای آزادی و دوست داشتن انسان سر شوق آورد..